انتقال اجساد به حرمهای مطهر کشور عراق اما موضوعی باسابقه است. آن قدر باسابقه که انعکاسش را در سفرنامههایی که چند سده پیش هم نوشته شده، میتوان دید. همین سوژه، موضوع سخنرانی دکتر سعید طاوسی مسرور، عضو هیئت علمی فلسفه و کلام دانشگاه علامه طباطبایی در همایش بینالمللی الهیات زیارت بود. دکتر طاوسی در این همایش، به سخنرانی با موضوع «زیارت پس از مرگ: انعکاس انتقال اجساد به حرمهای مطهر در سفرنامهها» پرداخت.
دکتر طاوسی دفن جنازههای شیعیان در مجاورت قبور ائمه(ع) را جلوهای از تلاش برای حفظ ارتباط با امامان معصوم(ع) همچون دوران حیات، حتی پس از مرگ دانست.
وی مسئله انتقال اجساد و دفن آنها در اماکن مقدس را دارای سابقه تاریخی طولانی دانست که نباید آن را محدود به سدههای اخیر دانست. مبنای دینی و الهیاتی انتقال اجساد، نخستین موضوع مورد طرح دکتر طاوسی در این نشست بود؛ اینکه اساساً آیا استحباب این موضوع، دلیل شرعی دارد یا نه؟
دکتر طاوسی با اشاره به تحقیقات خود، روایتهای مربوط به انتقال اجساد را مختص به نجف اشرف و قبرستان وادیالسلام دانست و گفت: بر اساس نتایج بررسیهای من روایتی ندیدم که توصیه به دفن اموات در کربلا و سایر عتبات معصومین(ع) به غیر از نجف و قبرستان وادیالسلام بکند.
وی در ادامه به مهمترین عوامل تأثیرگذار در دفن اموات در عتبات عالیات پرداخت و عنوان کرد: نخستین دلیل توسل به الهاماتی بود که بزرگان و علما در عالم خواب میدیدند. عمدتاً مضامین این رؤیاها تقدیس و تکبیر حرمهای ائمه معصومین(ع) به خصوص حرم حضرت سیدالشهدا(ع) بود. با توجه به نقل چنین رؤیاهایی و توصیه برخی بزرگان و به استناد «کلهم نور واحد» اموات در حرمهای مطهری غیر نجف اشرف و قبرستان وادیالسلام نیز دفن میشدند.
وی در ادامه یکی دیگر از دلایل انتقال اجساد به شهرهایی مانند مشهد و قم را مسائل سیاسی معرفی کرد. با این همه اما طاوسی معتقد است عمده انتقال اجساد شیعیان به نجف اشرف، وادیالسلام و کربلا بود و این انتقال تا اواخر حکومت قاجار هم ادامه داشت.
دکتر طاوسی در ادامه به بررسی رویکرد علما در قبال انتقال اجساد به عتبات عالیات و اماکن مقدس پرداخت. وی گفت: گروه اول مشوق انتقال اجساد بودند؛ چرا که این کار را به نوعی ابراز وجود شیعه در داخل سرزمینهای عثمانی میدانستند. گروهی دیگر از علما هم هر کدام به دلایلی مخالف این حرکت بودند. برای مثال مرحوم شیخ جعفر شوشتری انتقال جسد را به خاطر تأخیر در تجهیز و تدفین میت حرام میدانست. یا مرحوم علامه مجلسی ظاهراً به دلیل ملاحظات امنیتی و سیاسی موجود در حکومت عثمانی با انتقال اجساد مخالف بود.
انتقال اجساد از هند به کربلا
انعکاس این حرکت شیعیان در سفرنامهها، موضوع محوری این سخنرانی بود که در ادامه به آن پرداخته شد. نخستین سفرنامهای که دکتر طاوسی بدان اشاره کرد، سفرنامهای است که توسط «مادام ژان دیولافوا» نوشته شده است. ژان دیولافوا به همراه همسر خود در سالهای 1881 و 1882 در ایران حضور داشتند. در این سفرنامه توصیف نسبتاً دقیقی از انتقال اجساد وجود دارد. خانم دیولافوا در این سفرنامه به شهادت امام حسین(ع) در کربلا اشاره میکند و درباره انتقال اجساد از هند و ایران به کربلا سخن میگوید. ژان دیولافوا این حرکت را نشان از اعتقاد راسخ شیعیان به امامان خود میداند.
سفرنامه سیفالدوله قاجار یکی دیگر از سفرنامههایی بود که دکتر طاوسی به آن اشاره کرد. در این سفرنامه سیفالدوله از سفر خود به شهر کربلا این گونه نوشته است: شهر کربلا از جهت تنگی مکان، کثرت مردم و بسیاری دفن اموات همیشه هوای این ولایت متعفن است. در واقع این ملک مدفن است نه مسکن.
دکتر طاوسی در ادامه افزود: علاوه بر سفرنامهها، برخی کتابهای پژوهشی که به معرفی تشیع پرداختهاند نیز به موضوع انتقال اجساد اشاره دارند. وی مقالهای که توسط دکتر صبری آتش با عنوان «مرگ در رابطه ایران و عثمانی قرن 19» نوشته شده را یکی از غنیترین منابع برای بررسی انتقال اجساد از ایران به عراق دانست. صبری آتش در این مقاله با استفاده از سفرنامهها و اسناد موجود، ابعاد مختلف این مسئله را موشکافی کرده است. بعد اقتصادی انتقال اجساد یکی از این ابعاد است. در کنار واردات فرش و ابریشم، واردات جنازه به عثمانی از ایران نیز تجارتی سودآور برای عثمانی محسوب میشده است. هزینه ورود جنازه به سرزمینهای عثمانی، هزینه حمل و نقل در داخل عثمانی و در آخر هزینه تجهیز و تدفین جنازه از جمله درآمدهایی بود که دولت عثمانی از طریق انتقال اجساد بدست میآورد. به همین جهت بود که عثمانی با ورود اجساد مخالفت نمیکرد. البته دولت عثمانی با برگزاری تشریفات دفن که با علم کردن پرچم و عزاداری همراه بود برخورد میکرد.
مسائل بهداشتی حمل جسد، بحث قرنطینه و ممنوعیت انتقال جسد هنگام شیوع بیماریهای خاص از دیگر مباحث مرتبط با انتقال اجساد بود که دکتر طاوسی به طور مختصر بدان اشاره کرد.
نظر شما