تحولات منطقه

مدیر مرکز موسیقی،شعر و سرود صدا و سیما معتقد است: تمام کسانی که امروز در موسیقی سلبریتی شده‌اند، از صدا و سیما شروع کرده‌اند و حالا دستمزدهای گزاف می‌خواهند.

با صدا و سیما سلبریتی موسیقی شده‌اند و حالا دستمزدهای گزاف می‌خواهند!
زمان مطالعه: ۱۰ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین، هرگاه از ذائقه موسیقایی این روزهای مردم صحبت، از نقش مهم صدا و سیما هم در شکل گیری این ذائقه یاد می‌شود. برخی معتقدند که صدا و سیما  از بسیاری مارکت‌های خصوصی ضعیف‌تر عمل می‌کند و به علت محدودیت‌ در منابع مالی همکاری با چهره های مطرح موسیقی را بوسیده و کنار گذاشته است.

یکی دیگر از مسائل مهم درباره صدا وسیما، مقوله «کپی رایت» است که به گفته هنرمندان یکی از بزرگترین ناقضان حقوق کپی رایت، صدا و سیما است. درحقیقت به عقیده آنها صدا و سیما در موارد بسیاری حقوق صاحب اثر را به رسمیت نشناخته و بدون اجازه آثار هنرمندان را پخش می‌کند.

در این گفت و گو، علیرضا قزوه، مدیر مرکز موسیقی،شعر و سرود صدا و سیما درباره موضوعات مختلفی از جمله کپی رایت، موسیقی فیلم، موسیقی کودک، سرود و ... صحبت کرده است که در ادامه مشروح آن را می‌خوانید.

یکی از مسائلی که همیشه در حوزه هنر به خصوص موسیقی با آن درگیر هستیم، به کپی رایت برمی‌گردد. بسیاری نیز بر این عقیده هستند که یکی از ناقض‌های اصلی کپی رایت، صدا و سیما است. آیا شما بر این مسئله قائل هستید؟

آهنگسازان بسیاری را می‌شناسم که کارهای هم را کپی می‌کنند. اینگونه بخواهیم نگاه کنیم حافظ هم از روی سلمان ساوجی و خواجوی کرمانی کپی کرده است؛ البته این سوال را رئیس صدا و سیما باید پاسخ دهد ولی صدا و سیما چگونه می‌تواند با بودجه‌ای که دارد در همه موارد، کپی رایت را رعایت کند؟ با این حال در اکثر موارد آثار موسیقی از هنرمندان خریداری شده است، امضای آنها را هم داریم و گاهی اعتراض‌هایی که می‌شود به علت زیاده طلبی برخی است. در مقابل گاهی هم ممکن است، شبکه‌ای بدون اجازه صاحبان اثر، آثاری را پخش کند. من نه قصد دفاع از صدا و سیما را دارم نه از هنرمندان؛ زیرا هر کدام ممکن است، مقصر باشند ولی به طور کلی مرکز موسیقی صدا و سیما دو حوزه اصلی مهم دارد؛ یکی از آن دو حوزه، تولید است که آثاری را با نگاه نمونه سازی تولید می‌کند.

همچنین بخش اعظم کار ما نظارت است؛ به گونه‌ای که بسیاری از کارهایی که قرار است از صدا و سیما پخش شود، باید با نظارت مرکز موسیقی صدا و سیما صورت بگیرد؛ البته شاید این سوال پیش بیاید که مگر این آثار مجوز ارشاد را ندارند ولی مسئله اینجاست که ارشاد محدودیت‌های کمتری نسبت به صدا و سیما دارد. پخش آثار موسیقی از صدا و سیما گاه اینگونه است که تهیه کننده، یک آلبوم را برای ما می‌آورد که بررسی کنیم کدام قطعه از رادیو یا تلویزیون قابل پخش است؟ تا مدتی این اتفاق بدون سلسله مراتب خاصی رخ می‌داد ولی از برهه‌ای به بعد اگر اثری را برای پخش در اختیار ما بگذارند، امضای رضایت آنها برای پخش اثر را ثبت می‌کنیم.

اما در بین هنرمندانی که مدعی هستند آثارشان بدون اجازه از صدا و سیما منتشر می‌شود، هستند هنرمندانی که سال‌ها پیش حق و حقوق خود را گرفته‌اند ولی امروز مخالف پخش اثر خود هستند.  

اگرچه که در صدا و سیما یک حوزه تولید داریم که صفر تا صد با سفارش اثر به شاعر، آهنگساز و خواننده کار را در استودیوهای خودمان می‌سازیم و آرشیو می‌کنیم؛ اما بعدتر برخی از این هنرمندان که دستمزد خود را گرفته‌اند، می‌گویند صدا و سیما نباید کارشان را پخش کند. اگرچه که ما در آرشیو صدا و سیما ۷۰ هزار اثر موسیقی داریم ولی مدام هم نمی‌توانیم به این آرشیوها مراجعه کنیم که کدام اثر مجوز دارد، کدام ندارد.

رابطه علیرضا قزوه با موسیقی چطور است؟ موسیقی را در صدا و سیما چگونه می‌بینید؟ اصلا رویکرد شخصی خودتان با موسیقی چگونه است؟

در گذشته دور شعر و موسیقی پیوندی ناگسستنی داشتند، حتی شعر تفوق و برتری بیشتری نسبت به موسیقی داشته است؛ زیرا ابتدا شعر سروده می‌شد و بعد برای آن موسیقی ساخته می‌شد. حتی بسیاری از شاعران به نام گذشته، خوانندگانی داشتند که شعرهای آنها را می‌خواندند.

در گذشته شاعران موسیقی را به خدمت می‌گرفتند، ولی امروز روند تغییر کرده، افزون بر اینکه بین شعر و موسیقی تفکیک ایجاد شده است؛ یعنی حوزه شعر و موسیقی را از هم جدا می‌دانند، گویی که با هم ارتباطی ندارند. همچنین شاعران را کسانی می‌دانند که در خدمت اهل موسیقی هستند؛ به صورتی که یک خواننده مطرح فکر می‌کند که باید شاعر را به خدمت بگیرد و از او می‌خواهد با کمترین هزینه کار خود را پیش ببرد.

بنده یک نگاه تاریخی دارم و معتقدم که شعر و موسیقی هر دو باید کنار هم باشند. زمانی که به دفتر موسیقی صدا و سیما آمدم، آقای جبلی در حکم من به عنوان «دفتر سرود و موسیقی صدا و سیما» عنوان شعر را هم اضافه کرد. به هر حال من یک ادیب هستم، هیچ ادعایی در موسیقی ندارم که مثلا دستگاه‌های موسیقی را می‌شناسم، صدای خوبی دارم یا ارتباط خیلی نزدیکی با اهالی موسیقی دارم؛ بلکه در کارهایم جنبه ادبی و شعری را لحاظ کرده‌ام و در این زمینه تجربه دارم. با این حال به حوزه موسیقی احترام می‌گذرام، هرچند اتاق فکرهایی داریم که از متخصص‌های موسیقی بهره می‌بریم.

به هر حال باتوجه به ارتباط شعر و موسیقی، در دوره‌ای یک موسیقیدان می‌تواند مدیریت مرکز موسیقی صدا و سیما را برعهده بگیرد و در دوره‌ای هم یک شاعر!

مدتی است که برنامه‌های استعدادیابی سرود در تلویزیون روی آنتن می‌رود که گاه با نقد مثبت و گاه با نقد منفی همراه هستند تا جایی که دست مایه سخره افراد در فضای مجازی می‌شوند. همچنین داوران این برنامه‌ها ارتباطی به این حوزه ندارند. علت چیست؟ مرکز موسیقی صدا و سیما نظارتی ندارد؟

من پاسخگوی یک برنامه تلویزیونی نیستم؛ چون این برنامه‌ها کارگردان دارند و آنها با ذوق و سلیقه خودشان برنامه می‌سازند. از ما هم اجازه نمی‌گیرند که از چه داوری استفاده کنند.

زمانی که به مرکز موسیقی صدا و سیما آمدم، بیشتر فعالیت‌های این مرکز بر سرود متمرکز بود، آن هم سرودی که خوانندگانش کودکان و نوجوان بودند. اگرچه که باید سرود را دسته‌بندی کنیم، سرودهایی که پیشکسوت‌ها، میانسال‌ها و جوان‌ها هم بخوانند. اگر فقط بخواهیم به سرودهای نوجوان‌ها بپردازیم، اشتباه کرده‌ایم. باید همه رده‌های سنی را مد نظر قرار دهیم.

همانطور که اگر تنها به سرود بپردازیم و سایر ژانرهای موسیقی را نادیده بگیریم، اشتباه است. باید تعادلی بین همه ژانرهای مختلف داشته باشیم. حتی در بحث هزینه‌ها سرود به بودجه کمتری نیاز دارد؛ زیرا اعضای یک گروه سرود شاید متشکل از نوجوان‌ها یا کودکان باشد که در این صورت پول کمتری لازم است یا شاید حتی اصلا هزینه بردار نباشد؛ اگرچه که همکاری با یک خواننده حرفه‌ای به ۲۰۰ میلیون تومان پول نیاز است.

البته در صدا و سیما کمتر با این افراد کار می‌کنیم؛ زیرا رسالت ما این است که با جوان‌هایی که استعداد لازم را دارند و دستمزد کمتری دریافت می‌کنند، همکاری کنیم. به هر جهت این افراد هستند که در آینده رشد می‌کنند و چهره می‌شوند. در حال حاضر تعداد گروه‌های سرود در سطح کشور خیلی زیاد شده است. به نظر من در سرود افت نداشته‌ایم و حتی در زمینه سرود نوجوان‌ها رشد هم داشته‌ایم اما افت در سرود بزرگسالان درست است؛ زیرا میدان را به کودکان سپرده‌ایم.

به تعادلی نیاز داریم که گروه‌های رده سنی بزرگسالان را هم در سرود داشته باشیم، زیرا تجربه بیشتری دارند و درست‌تر می‌خوانند.

چرا زمانی که برنامه‌ای با محوریت موسیقی در صدا و سیما ساخته می‌شود، با این مرکز همکاری ندارند که حداقل داورانی که انتخاب می‌شوند با موضوع مشخص شده ارتباط داشته باشند؟

برنامه‌ها و موضوعاتی را به شبکه‌ها پیشنهاد می‌کنیم اما به هر حال زمانی که برنامه‌ای تولید می‌شود، جزئیات برنامه به کارگردان و تیمش بستگی دارد. آنها نیز جزئیات کار خود را با ما چک نمی‌کنند؛ در نتیجه برنامه‌ای ساخته می‌شود که داورش غیرمرتبط با شعر یا موسیقی است و مثلا بازیگر است. البته همان هنرپیشه هم هنر دارد، به هنر نزدیک است و می‌تواند رأی و نظر خود را حتی به عنوان یک نظر مردمی ارائه دهد.

در گذشته صدا و سیما بستری برای پرورش ستاره‌های موسیقی بود ولی اکنون مدت‌ها است صدا و سیما از آن فضا فاصله گرفته است. علت چیست؟

تمام کسانی که امروز در موسیقی سلبریتی شده‌اند، از صدا و سیما شروع کرده‌اند. یعنی اگر صدا و سیما نبود، این افراد امروز چهره‌های شاخصی نبودند و مردم آنها را نمی‌شناختند. ولی اگر امروز از این افراد که اسم و رسمی دارند بخواهیم با ما همکاری کنند، دستمزدهای گزاف می‌خواهند؛ زیرا در فضاهای خصوصی همان دستمزدها را دریافت می‌کنند. زمانی که کل بودجه ما پنج میلیارد است، نمی‌توانیم به این افراد دستمزدهای نجومی بدهیم. بنابراین همان دستمزد را بین کسانی که جوان‌تر هستند و کمتر شناخته شده‌اند، تقسیم می‌کنیم. البته تلاش می‌کنیم که با اساتید هم کار کنیم و به عنوان مثال در این سال‌ها ارتباط خیلی خوبی با استاد افتخاری داشته‌ایم.

ولی فردی مثل استاد افتخاری اگر یک قطعه موسیقی برای پخش در صدا و سیما بخواند، دستمزد ۲۰۰ میلیون تومانی نمی‌خواهد و رعایت حال ما و جامعه را می‌کند؛ زیرا معتقد است همه مردم باید از بستر رسانه ملی استفاده ببرند. به هر حال همین افراد جوان‌ بعدها ستاره خواهند شد؛ زیرا افراد با استعدادی هستند و همین حالا نیز برای ما ستاره شده‌اند ولی ستاره شدن آنها زمان‌بر است.

علت چیست؟

شاید چون فضای موسیقی‌های زیر زمینی و آنچنانی اجازه  نمی‌دهد، صدای برخی شنیده شود. در دوره‌ای تنها صدا و سیما بود و فضای موسیقی‌های غربی و زیرزمینی زیاد وجود نداشت و آن افرادی که از صدا و سیما معرفی می‌شدند، به خوبی شنیده می‌شدند ولی دیگر شرایط مانند گذشته نیست.

چرا؟ یعنی صدا و سیما نمی‌تواند با مارکت خصوصی رقابت کند؟

نه اینکه نتواند رقابت کند اما تعداد مارکت‌ها و ژانرهای مختلف موسیقی‌ زیاد شده است که جوان‌ها به آنها علاقه بیشتری دارند. به همین جهت، به یک پدیده نو نیاز داریم که هم نیازهای جامعه را برآورده کند و هم اصالت‌ها را پاس بدارد.

زمانی اگر سریالی از تلوزیون پخش می‌شد، تیتراژ و یا موسیقی آن در ذهن مردم باقی می‌ماند ولی دیگر شاهد آن فضا نیستیم که به ندرت چنین خروجی‌هایی از صدا و سیما داریم. علت چیست؟

حوزه تیتراژ سریال‌ها تا جایی به ما ربط دارد که بررسی کنیم آیا تیتراژ آنها کیفیت کافی دارد؟ ضعفی ندارد؟ شعری که استفاده شده قابل پخش است؟ درحقیقت نظارت تیتراژها به ما مربوط است، اینگونه نیست که آهنگسازی سریال‌ها را برعهده داشته باشیم.

باتوجه به اینکه تأیید کردید که وظیفه بررسی برعهده شماست، آیا تأیید می‌کنید که در سال‌های گذشته کارهای بسیار ماندگارتری در حوزه تیتراژ داشتیم که بین همه فراگیر می‌شد، ولی در حال حاضر علاوه بر اینکه تولیدات کم شده، کیفیت کارها هم پایین آمده است؟

خیر؛ زیرا این زمان است که موجب می‌شود آن آثار نوستالژی و خاطره شوند. درحقیقت گذشت زمان باعث شده که موسیقی سریال‌های امام علی یا امام رضا (ع) در ذهن مخاطب ماندگار شود. اکنون هم باید زمان بگذرد تا آثاری که ساخته می‌شوند، ماندگار شوند.

ولی در سال‌های اخیر بجز تیتراژ سریال «نجلا» کاری در بین مردم همه گیر نشده است!

یکی از مسائل مهم در این زمینه این است که تهیه کننده چقدر بخواهد برای موسیقی کار هزینه کند. البته من نمی‌گویم که از قبل بهتر کار می‌کنیم و قبول دارم کم کار شده‌ایم. ولی نمی‌توان مثلا یک سال اخیر را روی یک کفه ترازو گذاشت و باقی سال‌های فعالیت صدا و سیما را روی کفه دیگر ترازو! باید زمان بدهیم. مسلما سالی یکی دو تا کار خوب تولید می‌شود. آن آثاری هم که در ذهن مخاطب ماندگار شده است با فاصله‌های دو تا یک سال تولید شده است.

فعالیت مرکز موسیقی صدا و سیما در حوزه کودک به چه صورت بوده است؟

در حوزه کودک کم کار بوده‌ایم. البته در زمینه نماهنگ کودک بد نبوده‌ایم و در مدت حضور من حدود ۳۵۰ نماهنگ تولید شده است.

مسئله‌ای هست که مسئولان همیشه تعداد را مد نظر قرار می‌دهند و به کیفیت اهمیتی نمی‌دهند. چرا؟

همین طور است؛ زیرا زمانی که جامعه آماری شود و از مسئول آمار بخواهند، همین می‌شود. دوره‌ای که نماینده فرهنگی ایران در هندوستان و تاجیکستان بودم، اصلا گزارش نمی‌دادم ولی صد درصد کارهایم را می‌کردم. من گزارش پر کردن را نمی‌پسندم. باید کار کرد؛ زیرا محصول خودش را نشان دهد. من نمی‌گویم که خیلی موفق بوده‌ام در موسیقی ولی تلاشم را کرده‌ام.

منبع: خبرگزاری ایسنا

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.