این گزارش، قصه «تلخاب» است؛ دشت وسیع توران یک یوزپلنگ ماده دارد به اسم «تلخاب»، همین تلخابخانم دارد یک تنه تلاش میکند نسل یوزپلنگ ایرانی را از خطر انقراض دور کند. او در سال گذشته توانسته در اولین زایمان سه توله، در تومین زایمان دو توله و در زایمان دیگرش چهار تولهیوز به دنیا بیاورد.
قصه تلخاب را در روزی که به نام «یوز ایرانی» نامگذاری شده؛ به روایت مدیر کل سابق حفاظت محیط زیست استان سمنان بخوانید که برای «قدس» نوشته شده است.
دکتر امیر عبدوس، زاده سمنان و دانشآموخته دکترای حقوق و مدیریت محیط زیست است و فعالیت به عنوان مدیر کل حفاظت محیط زیست استانهای گلستان و گیلان، مدیرکل دفتر زیستگاهها و تالابها و معاون محیط زیست طبیعی اداره کل محیط زیست استان سمنان را در کارنامه خود دارد.
خارتوران؛ صبح یک روز بهاری
همه چیز از عکسی شروع شد که دوربینهای تلهای از یک یوز ماده و سه تولهاش بر سر یکی از آبشخورهای «ذخیرهگاه زیستکره توران» گرفتند.
منطقه حفاظت شده توران یا خارتوران شامل سه محدوده حفاظت شده است. مجموعه توران از سه منطقه پارک ملی، پناهگاه حیات وحش و منطقه حفاظت شده تشکیل شده است. این منطقه در قسمت جنوبی جاده تهران-مشهد و در قسمت شمال شرقی دشت کویر قرار دارد.
پارک ملی 8 درصد، پناهگاه حیات وحش 17 درصد و منطقه حفاظت شده 75 درصد از کل مساحت منطقه خارتوران را تشکیل میدهد. خارتوران را آفریقای ایران لقب دادهاند. ذخیرهگاه زیستکره توران با مساحت یک میلیون و 470 هزار و 640 هکتار، بزرگترین ذخیرهگاه زیستکره ایران است که پس از «سرنگتی» آفریقا در کشور تانزانیا، دومین منطقه زیستکره جهان بهشمار میآید.
توران پس از پناهگاه حیات وحش نایبندان در طبس، لقب دومین مجموعه حفاظت شده وسیع ایران را یدک میکشد. همچنین پارک ملی و پناهگاه حیات وحش توران با وسعت یک میلیون هکتار یکی از ۱۳ ذخیرهگاه زیستکره در ایران است.
امیدواری برای بقای توله یوزها
عکس این یوز ماده در آبشخور تلخاب در منطقه «خارتوران» گرفته شده بود؛ برای همین هم اسم این یوز را گذاشتیم «تلخاب». میدانید که یوزها با خالهای بدنشان از هم تفکیک میشوند. الگوی خالهای بدن هر یوز با یوز دیگر متفاوت است؛ برای همین هم میشود با دقت در عکسها، یوزها را شناسایی کرد.
تلخاب با سه توله عکاسی شده بود و این یعنی تلخاب قدرت زادآوری دارد و همین برای ما بسیار امیدوارکننده بود. تولههای تلخاب در آن زمان بیش از یک سال داشتند. او و تولههایش دو بار دیگر در محدوده پارک ملی در قاب دوربینهای تلهای قرار گرفتند و همین، امیدواری ما را برای بقای تولهها بیشتر میکرد. راستش ما برای رسیدن به همین امنیت در زیستگاه یوزها، تلاشهای فراوانی کردهایم.
پیش از این، پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی که با مشارکت سازمان حفاظت محیط زیست و برنامه عمران ملل متحد در خلال سالهای 1380 تا 1398 در زیستگاههای یوزپلنگ ایرانی فعالیت داشته، اطلاعات زیادی از جمعیت این گونه جمعآوری کرده است. نتایج منتشر شده از سوی این پروژه هر چند هرگز دقیق و شفاف نبوده، اما در تمام این سالها حاکی از کاهش جمعیت نسبت به گذشته بود تا جایی که در سال پایانی پروژه اعلام شد از میان زیستگاههای منتخب یوزپلنگ آسیایی که در طول 18 سال فعالیت پروژه در هفت استان سمنان، یزد، اصفهان، کرمان و خراسانهای رضوی، شمالی و جنوبی بودند، تنها زیستگاه باقیمانده زادآور برای این گونه مجموعه ذخیرهگاه زیستکره توران است.
امنیت نسبی در تنها زیستگاه یوز ایرانی
این گزارش خبری، هر چند تلخ و ناامیدکننده بود، اما در عمل مسئولیتی خطیر را متوجه سازمان حفاظت محیط زیست، اینجانب و تمام همکاران دست اندرکار در صیانت از زیستگاه ارزشمند توران کرد. بنابراین برای حفظ آخرین بازماندههای یوزپلنگ ایرانی با شناخت تمام عوامل تهدید این گونه که در سایر زیستگاههای کشور موجب انقراضش شده بودند، چند اقدام کلیدی انجام شد؛
نخست اینکه بخشهای مرکزی زیستگاه که حدود یک سوم از کل مجموعه توران را شامل میشود به کلی از دام تخلیه شد. گام دوم رفع خطر تصادفات جادهای بود. اطلاعات آماری تصادفات جادهای یوزپلنگهای توران نشان میداد این وقایع به طور عمده در یک محدوده 30 کیلومتری در محور میامی-سبزوار اتفاق افتادهاند. به همین دلیل سرعت مجاز در این محور با پیشنهاد محیط زیست استان و تصویب کمیسیون راهبری تصادفات جادهای از تابستان دو سال پیش، 30 کیلومتر کاهش یافت. بخشی از مسیر به طول پنج کیلومتر هم در دو طرف جاده فنسکشی شد. برای عبور ایمن یوزپلنگ و سایر گونهها فنسها به پلهای زیرگذر هدایت شدند تا مسیر ارتباطی بین دو طرف جاده برقرار بماند. همچنین در تمام طول مسیر تابلوهای هشداردهنده نصب شد که رانندگان از خطر تصادف با یوزپلنگ مطلع باشند. مجموعه این اقدامها، تصادفات جادهای در این محور را به صفر کاهش داد و امنیتی نسبی را برای زیست یوز در منطقه حاکم کرد.
تورنگ، تارا، تلما، سونیا و سامی
در پاییز 1399 تصاویر تازه، خبر از استقلال تولهها دادند. تولههای تلخاب، حالا آن قدر بزرگ شده بودند که بتوانند خودشان مستقل از مادر زندگی کنند. اسم یوزهای جوان را «تورنگ»، «تارا» و «تلما» گذاشتیم. هر چند که جنسیت تولهها هنوز مشخص نیست اما امیدواریم که همه ماده باشند چون تعداد یوزپلنگهای نر شناسایی شده بد نیست. اما این پایان کار تلخاب نبود. اردیبهشت سال 1399 محیطبانان دوباره او را با دو نوزاد تازه متولد شدهاش مشاهده و از آنها تصویربرداری کردند و موجی از شادی در دل دوستداران طبیعت ایران ایجاد کرد.
از آنجا که تولهها در آن زمان فقط چند روز از تولدشان گذشته بود، دل توی دلمان نبود که بدانیم سرنوشت این دو توله چه خواهد شد. به همین دلیل تمامی چشمههای اطراف محل مشاهده، دوربینگذاری شدند. برای تولههای تازه هم اسم انتخاب کردیم؛ «سونیا» و «سامی». دو ماه بعد با تخلیه دوربینها تصاویر شیرین و جذابی بدست آمد که نشان از موفقیت تلخاب در بزرگ کردن تولهها و حفظ آنها از خطرات احتمالی داشت.
یوز تلخاب در سالهای بعد هم باز با تولههای تازه دیده شد. خردادماه امسال هم تلخاب در تازهترین زادآوریاش، با چهار توله یوز دیده شد و عکسش در دوربینهای تلهای ثبت شد.
تلخاب هم اکنون هفت سال سن دارد و یک تنه دارد تلاش میکند تا نسل یوز ایرانی رااز انقراض نجات دهد.
نظر شما