ازاینرو، توجه به سبک زندگی سالم، چگونگی پیشگیری از بیماریهای مزمن و تأمین نیازهای روحی و روانی سالمندان میتواند روزهای خوبی را برای آنها و اطرافیانشان رقم بزند.
با اینحال به نظر میرسد این مهم هنوز آنگونه که باید از سوی مسئولان و دستاندرکاران جدی گرفته نشده است و در حال حاضر این قشر در حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و توانبخشی با مشکلات متعددی مواجهاند.
رشد ۸/۳درصدی سالمندی در کشور
محسن سلماننژاد، عضو فراکسیون سلامت سالمندی مجلس شورای اسلامی درخصوص روند رشد سالمندی در کشور به ما میگوید: ایران به لحاظ رشد سالمندی جزو چند کشور نخست دنیاست و این رشد به دلیل انفجار جمعیت دهه ۶۰ با شیب بسیار تندی در حال حرکت است و براساس آخرین آمار، رشد سالمندی در کشور ۸/۳درصد گزارش شده که با توجه به رشد جمعیت عدد بالایی است.
این متخصص طب سالمندی ادامه میدهد: ما کشوری هستیم که درحال حاضر در پنجره جمعیتی قرار داریم و با توجه به اینکه هنوز پنجره جمعیتی کشور بسته نشده، کشور پیری محسوب نمیشویم، اما اگر پنجره جمعیتی بسته شود طی دو دهه آینده جزو کشورهای پیر خواهیم بود با این تفاوت که کشورهای توسعهیافته روند پیری جمعیت را در ۱۰۰ تا ۱۵۰ سال طی کردهاند اما ما طی سه دهه به این وضعیت جمعیتی خواهیم رسید و تا ۳۰ سال آینده ۳۰درصد جمعیت کشور را سالمندان تشکیل میدهند که به لحاظ جمعیتی مشکل بزرگی خواهد بود، چراکه بار بسیاری از مشکلات اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی و درمانی و حتی فرهنگی جامعه مربوط به حوزه سالمندی میشود و اگر اکنون برنامهریزی درستی نداشته باشیم در آینده با مشکلات متعددی مواجه خواهیم شد.
اتفاق خوبی که در حوزه سالمندی بینتیجه ماند
سلماننژاد با تأکید براینکه نگاه ما به سالمندی تهدید نیست، بلکه فرصتی است که باید جامعه از آن بهرهمند شود، اضافه میکند: طی دهه اخیر اتفاقهای خوبی در حوزه سالمندی رقم خورده که تدوین سند ملی سالمندان یکی از این اتفاقهای خوب بود، اما متأسفانه به دلیل بیتوجهی سیاستگذاران به اجرای آن، تاکنون نتایج مورد نظر تحقق نیافته است.
این نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی در پاسخ به این پرسش که در حوزه سالمندی و خدماتی که برای این قشر باید فراهم شود چقدر با استانداردهای جهانی فاصله داریم و هم اکنون در حوزههای مختلف حمایت از سالمندان نظیر بهداشت و درمان، نگهداری از سالمندان، مستمری و مسکن با چه چالشهایی مواجه هستیم، اظهار میکند: براساس رشد جمعیت سالمندی نیازهای این گروه سنی نیز در حال افزایش است. از این رو در کشورهای توسعهیافته بین ۱۰ تا ۱۵ سازوکار برای زندگی طبیعی و روزمره سالمندان پیشبینی شده است که از سازوکارهایی که برای سالمندان سالم در نظر گرفته شده تا مراکز نگهداری از سالمندانی که وضعیت وخیم دارند را شامل میشود، درحالی که ما به جز مراکز نگهداری روزانه سالمندان - که رشد قابل قبولی نداشته- و مراکز نگهداری شبانهروزی سالمندان که در این مراکز علاوه بر سالمندان سالم، از سالمندانی با شرایط جسمی وخیم نیز نگهداری میشود، سازوکار دیگری برای خدمترسانی به سالمندان نداریم و در این حوزه فاصله بسیار زیادی با کشورهای توسعهیافته و استانداردهای جهانی داریم که بخش قابلتوجهی از این مسئله به دلیل نداشتن متولی در این حوزه است. البته زمانی که سازمان بهزیستی زیر نظر وزارت بهداشت بود دبیرخانه شورای ملی سالمندان در بهزیستی تشکیل شد، ولی با مستقل شدن این سازمان با وجود اینکه دبیرخانه در سازمان بهزیستی مستقر است، جایگاه و قدرت نظارتی قابل قبولی ندارد به همین دلیل طی سالهای اخیر اقدام مناسبی در حوزه سالمندی انجام نشده است و به جز زیر پوشش قراردادن تعدادی از سالمندان نیازمند از سوی سازمان بهزیستی، حوزههای توانبخشی و سلامت سالمندان متولی مشخصی ندارد.
سلماننژاد با تأکید بر اهمیت نقش دبیرخانه شورای سالمندی در سیاستگذاریها و برنامهریزیهای کشور میگوید: طی سالهای گذشته این دبیرخانه در ضعیفترین حالت ممکن نگه داشته شده، درحالی که با توجه به رشد سالمندی این موضوع برای کشور ما از اهمیت ویژه ای برخوردار است و اگر امروز مورد توجه قرار نگیرد تا سال۱۴۳۰ با چالشهای جدی درمانی، بیمهای و اقتصادی مواجه خواهیم شد و بیم آن میرود تا سه دهه آینده پدیده سالمندی به چالشی امنیتی در کشور تبدیل شود.
یک میلیون و ۳۰۰ هزار سالمند تنها
وی میافزاید: آمار سالمندان تنها در جمعیت زنان بیش از ۲۰درصد - یعنی دستکم یک میلیون نفر- و در جمعیت مردان حدود ۷درصد -یعنی ۳۰۰ هزار نفر - گزارش شده است و میتوان گفت از مجموع ۱۰ میلیون سالمند کشور بیش از یک میلیون و ۳۰۰ هزار سالمند تنها داریم که البته این آمار نیز رو به افزایش است.
این نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی درخصوص زیرساختهای مورد نیاز برای حمایت از سالمندان اظهار میکند: هماکنون برخی مراکز سالمندی توسط وزارتخانهها و دستگاههای دولتی اداره میشوند که امکانات خوبی دارند و اگر خدمترسانی به سالمندان بهدرستی مدیریت شود میتوان زیرساختهای مورد نیاز برای حمایت از سالمندان را تأمین کرد؛ اما با توجه به اینکه مهمترین چالش سالمندان ما مشکلات اقتصادی است و در خوشبینانهترین حالت ممکن میتوان گفت تنها ۲۰درصد سالمندان کشور تمکن مالی دارند، تأمین زیرساختها در بهبود وضعیت زندگی ۸۰درصد سالمندان تأثیری نخواهد داشت و تا زمانی که رفع دغدغه اقتصادی سالمندان اولویت برنامهریزیها و سیاستگذاریهای کشور قرار نگیرد، ایجاد زیرساختها تأثیری در کیفیت شرایط این افراد نخواهد داشت.
وی ادامه می دهد: فقر در گروه سالمندی به مراتب بیشتر از دیگر گروههای سنی است و آمار سالمندان آسیبپذیر بالای ۸۰ سال؛ یعنی سالمندان تنها، سالمندانی که در مناطق روستایی زندگی میکنند و سالمندان بدون حقوق و مستمری رو به افزایش است. بهگونهای که با توجه به هزینه نگهداری هر سالمند که دستکم ۱۲ میلیون تومان – بدون در نظر گرفتن هزینههای درمان و توانبخشی- برآورد شده است؛ بیش از ۴۰درصد سالمندان کشور در فقر مطلق به سر میبرند که با در نظر گرفتن حقوق بازنشستگی بسیار اندک میتوان گفت بیش از ۶۰درصد سالمندان نیز در فقر نسبی به سر میبرند، چون مستمری بازنشستگی ۷میلیون و ۵۰۰هزار تومانی پاسخگوی هزینههای زندگی آنان نیست و امروزه مشکلات اقتصادی مهمترین چالش زندگی سالمندان است.
مسئولان، آیندهای برای سالمندان کشور متصور نیستند
به گفته وی، سالمندان حلقه مهم و ارزشمند زنجیره خانواده و اجتماع هستند که باید درهمه طرحها، برنامهها، سیاستگذاریها و قوانین مورد توجه قرار گیرند، ولی متأسفانه نه تنها در قانون مهمی چون قانون «حمایت از خانواده و جوانی جمعیت» بلکه در تدوین برنامه هفتم توسعه نیز هیچ توجهی به سالمندان نشده است و به نظر میرسد مسئولان آیندهای برای این قشر متصور نیستند. بنابراین اگر امروز که کشور هنوز به پیری جمعیتی نرسیده تمهیداتی برای آینده سالمندان اندیشیده نشود و بهبود کیفیت زندگی سالمندان در اولویت برنامهریزیها و سیاستگذاریها قرار نگیرد، ۳۰سال بعد که آمار سالمندان افزایش یابد، جامعه با چالشهای بسیار زیادی در حوزه سالمندی مواجه خواهد شد.
نظر شما