به گزارش قدس خراسان، غلامرضا جلالی در اولین برنامه از سری برنامههای چهارشنبههای فرهنگ رضوی که با موضوع جایگاه فرهنگ رضوی در ابعاد فراملی به میزبانی بنیاد بین المللی امام رضا(ع) برگزار شد،با بیان اینکه بحث درباره حضرت رضا(ع) از بُعد نقش ایشان در تمدنسازی فراتر از مرزها نیاز به شناخت دو ظرفیت از ابعاد مرتبط به زندگی امام هشتم(ع) دارد، گفت: ابتدا بعد وجودی و زندگی شخصی ایشان است که برای همه مشخص بوده و دومی بهرهگیری از ظرفیت اولاد و فرزندان ایشان است که در اقصی نقاط دنیا پراکنده شدهاند که به «سادات رضوی» شهرت دارند.
نقش عدالت و احسان در توالی نعمت
وی ادامه داد: من برای گردآوری اطلس جهانی سادات رضوی چندین ماه وقت گذاشتم و به اینجا رسیدم که افراد متعدد و مؤثری در دنیا هستند که ریشهای رضوی دارند و ارتباط آنها با مشهد میتواند شرایط خوبی در گسترش بیشتر تمدن اسلامی داشته باشد.
این پژوهشگر تاریخ و تمدن اسلامی بیان کرد: سعی کردم ریشه نخستین استفاده از کلمه تمدن در منابع فارسی را پیدا کنم که به خواجه نصیرالدین طوسی رسیدم. برای من مهمتر این بود که خواجه نصیر این تفکر را از کجا بدست آورده بود. بررسی کردم و دیدم خواجه نصیرالدین طوسی از یک سخن امام رضا(ع) برداشت تمدن را داشته که در آن سخن ایشان فرموده بودند تمدن دو پایه دارد که نخستین آن عدالت است. اگر عدالت نباشد، امکان ساختن تمدن در جامعه وجود ندارد. دومین پایه تمدن، محبت است. محبت حقیقتی برآمده از درون انسان است.
وی ادامه داد: فرمایشات امام رضا(ع) را که بررسی کردم، دیدم ایشان گفتاری دارند که روح کلام خواجه نصیر طوسی را دارد. ایشان میفرمایند دو چیز است که سبب توالی نعمت میشود؛ یکی عدالت و دیگری احسان که در این مورد خواجه نصیر احسان را به محبت تعبیر کرده است. اینها شرایط نعمت را امکانپذیر میکند. اگر عدالت نباشد، محبت دوام نمیآورد و همچنین برعکس.
اهمیت تعامل فرهنگها
جلالی اظهار کرد: ما اگر نتوانیم تعامل میان فرهنگها را برقرار کنیم، صرف تأکید بر تمدنسازی معلوم نیست چه اتفاقی خواهد افتاد. زاویه دید در این بحث باید وسیع باشد و جهانی فکر کنیم وگرنه به حصاری برخورد خواهیم کرد که عبور از آن ممکن نخواهد بود. در تحقیقی که انجام دادم، در موضوع خواجه نصیرالدین که از چه دریچهای به برداشت واژه تمدن رسیده، به این نتیجه رسیدم که چون خواجه نصیرالدین طوسی شیعه بوده، با سخن امام رضا(ع) ارتباط برقرار کرده و به این واژه رسیده؛ کاری که خواجه نظامالملک که اتفاقاً او نیز طوسی بود و خیلی هم بیشتر زیسته، در آثارش به این واژه دست نیافته است. شاید دلیلش این باشد که او اهل تسنن بود و به سخن امام رضا(ع) همچون خواجه نصیر آشنایی و توجه نداشت.
وی خاطرنشان کرد: فانی کشمیری که تأثیر زیادی در میان هندیها دارد، از همین سخن خواجه نصیرالدین طوسی که برگرفته از بیانات امام رضا(ع) است، در پیشبرد اهدافش استفاده میکند.
این پژوهشگر تاریخ و تمدن اسلامی با بیان اینکه سیره امام رضا(ع) یکی از عاملان شکلگیری مکتب محبت در تاریخ اسلامی است، گفت: به واقع مکتب معروف کرخی، مکتب محبتی است که برگرفته از امام رضا(ع) است. برخی حتی خواستند این را نقض کنند و بگویند کرخی در زمان امام هشتم(ع) در سنین جوانی بود و مکتب محبت مربوط به این دوره نیست در حالی که کرخی یک سال پیش از شهادت امام رضا(ع) در حالی که کهولت سن داشت، از دنیا رفت.
وی بیان کرد: امام رئوف بودن و ضامن آهو شدن به واقع مورد توجه بسیاری از مردم دنیاست. به گونهای که در شبهقاره هند کوهی به نام ضامن وجود دارد. یکی از امرای هند که ارادت خاصی به امام هشتم(ع) داشته، این کوهستان بزرگ را وقف امام رضا(ع) میکند که به تنهایی ثروت بزرگی به حساب میآید.
پراکندگی زیاد نسل امام رضا(ع) در دنیا
جلالی افزود: سادات رضوی در حال حاضر در جغرافیای اسلامی دنیا به وفور هستند که هر کدام قدرت قابل ملاحظهای دارند؛ اما متأسفانه شیعه نتوانسته از این ظرفیت به درستی استفاده و بهره لازم را ببرد. پراکندگی نسل حضرت رضا(ع) و فرزندان امام هادی(ع) در تمام دنیا فوقالعاده بوده و همچنان که بیان شد، نفوذ زیاد و قابل توجهی در بسیاری از کشورها دارند. از کشورهای عربی مثل عراق، سوریه، عربستان و سایر کشورها گرفته تا کشورهای اروپایی، ازبکستان، ترکمنستان، مالزی، سنگاپور، آفریقا و حتی در مناصب مهمی همچون ناسا افرادی از خاندان بزرگ سادات رضوی هستند. حتی در برخی از کشورها ۴۰ طایفه بزرگ از سادات رضوی وجود دارند که چنانچه عنایت خوب و خاصی به مکتب محبت امام رضا(ع) شود، میتواند آغازگر خوبی برای تعامل با فرهنگهای مختلف باشد. ضمن اینکه میتوان مشهد را به مرکزی همهجانبه در این راستا تبدیل کرد که این اتفاق از مجرای محبت امکانپذیر است.
خبرنگار: هاشم رسایی فر
نظر شما