به گزارش قدس آنلاین، ایوب آقاخانی نمایشنامههای بسیاری نوشته است؛ اولین اثرش به نام «دوئتی کوتاه برای پاییز» در سال 1380 منتشر شد. علاوه بر این، او در جشنوارههای تئاتری بسیار زیادی از جمله جشنوارههای دانشجویی، جشنوارههای نمایشنامهخوانی، جشنوارههای تئاتر فجر و نمایش رادیویی در نقش داور ظاهر شده است. از معروف ترین نمایشنامه های او می توان به «اروند خون»، «زنانی که به بزها خیره شدهاند» و... اشاره کرد.
رخنه ترس و انزوا در درون نمایشنامه نویسان
ایوب آقاخانی، نویسنده و نمایشنامهنویس با بیان این که نمایشنامه نویسی امروز با چالشهای متعددی رو به روست، درباره این نوع ادبی میگوید: مواجه و اصطکاک با زمینه های نظارتی، تعدد سلایق و علایق و حتی تعدد تئوری های خودساخته در حوزه نمایشنامه نویسی، انزوای نمایش نامهنویسان و بی خبرشان از مجموعه تکاپوهای همدیگر، چالشهای امروز نمایشنامهنویسی است.
نمایشنامهنویس «اروند خون» که از سال ۷۹ رشته نمایشنامهنویسی را تدریس کند، با تاکید بر خلاء وجود اساتید زبده ادامهمیدهد: متوجه شدم بسیاری از هنرجو ها با تشتت آراء مواجه هستند در نتیجه یک سرگشتگی در این حرفه به سراغشان میآید که این سرگشتگی به این راحتی ها حل نمی شود. از طرفی فضاهای آموزشی رسمی مثل دانشگاه ها با کم شدن توان و استعداد در جلب و جذب مدرسین زبده و شایسته در این حوزه توانمند نیستند تا این گرههای کور را باز کنند در نتیجه همه این عوامل باعث شده، وضعیت نمایشنامه نویسی زیاد بسامان نباشد. از این رو اتفاق خجسته ای که در این زمینه اتفاق میافتد گویی یک جرقه است نه جریان؛ جرقهای که در تاریکی شعلهور میشود و لحظهای است.
آقاخانی با بیان اینکه نمایشنامهنویسی از آغاز تا به امروز تغییرات زیادی کرده است، گفت: از نهضت ترجمه که از دهه ۳۰ در ایران آغاز شده تا به امروز که غول های بزرگی در تاریخ ادبیات نمایشی ایران داریم. بعد از انقلاب هم در دهه های مختلف به خصوص در دهه ۷۰ چند چهره قابل تکیه متولد و تبدیل به فانوس های چشمک زن ما شدند، تغییرات مختلفی وجود داشته است. اما تنها بخشی که به صراحت و دقت میتوانم بگویم به عنوان یک نمایشنامه نویس و مدرس کشف و لمس کردم، این است که نمایشنامهنویسی ایران با قدرت بالقوه به بالفعل تبدیل شود. برای تحقق این امر کارهایی کردم اما یک دست صدا ندارد. به طور مثال امسال، پانزدهمین سال است که پروژه مستقلی به نام جامع ملی آموزش نمایشنامه نویسی به علاقه مندان خارج از پایتخت به نام پروژه چهار فصل تئاتر ایران را طراحی، راه اندازی و مدیریت کردم و تا امروز بالغ بر ۲۰۰ نمایشنامه همراه با قلم به دستان در خارج تهران تولید کردم. من دغدغه ام برای راه اندازی این پروژه این بوده که فاصله بین درام نویسی استانهای دیگر را با پایتخت کم و نزدیک کنم و تلنگری بزنم. تاکید می کنم یک دست صدا ندارد. همچنین، 4 سال است جریانی با نام مسابقه نمایشنامه نویسی اقتباسی ملی چهارراه راه اندازی کردم. در چهارراه هم از مخاطبان و علاقه مندان خواهش میکنم در ۴ راه تلاقی تئاتر، ادبیات، فرهنگ و هنر بیاستند و از داشته های عریض و طویل تاریخ ایران بهره ببرند و تئاتر تولید کنند. تمام باور من این است نمایشنامه نویسی ایران می تواند در جایگاه رفیعی در جهان بیاستد.
نباید استعدادهای بی نظیر کشورمان را نادیده بگیریم
نویسنده «زنانی که به بزها خیره شدهاند» با اشاره بر اینکه مدیران فرهنگی باید جایگاه تقویت قلم های دراماتیک در کشور را درک کنند و جای این جنس از روایت های خلاق را در عرصه چاپ و نشر ایجاد کنند، عنوان کرد: من بسیاری از کشورهای جهان را رصد کردم و دیدم که واقعا استعدادهایی در کشور ما وجود دارد که در جهان نظیر ندارد اما این استعداد ها بر اثر بیتوجهی کور میشوند . بدون تردید دغدغه من این است این استعداد ها به هر طریقی دیده و شکوفا شود و از سایر عزیزان هم دعوت میکنم به این مهم و اینکه به این معدن طلا توجه ویژه داشته باشند. امیدوارم روزی من نوعی را بخواهند تا با سیاست گذاری درست، راهبرد عملیاتی پیش بگیرم و با تغییر درست به نتایج درخوری برسیم.
نظر شما