جدیدترین آمارها و اطلاعات مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی نشان میدهد که امروزه با وجود شرایط تورم در کشور و بازدهی سرمایهگذاریهای پایین صندوقهای بازنشستگی در کنار رشد روزافزون مصارف صندوقها، شاهد روند نزولی منابع مازاد صندوقها هستیم، حال با توجه به روند کهنسالی جمعیت و متزلزل شدن مساله پایداری مالی صندوقهای بازنشستگی باید به فکر اصلاح و بهسازی سیستم تامین مالی این صندوقها بود.
بسیاری از کشورها با اصلاحات سنجهای و ساختاری در صندوقهای بازنشستگی توانستهاند تا پایداری مالی آنها را به صورت معناداری بهبود ببخشند. در ایران نیز سازمان تأمین اجتماعی به دلیل برخورداری از بالاترین ضریب نفوذ نسبت به سایر صندوقها و تحت پوشش قرار دادن جمعیت متنوع و بالا، در راستای پایداری منابع خود تلاشهای زیادی را انجام داده است.
تامین منابع پایدار مهمترین نیاز تامین اجتماعی
با توجه به جامعه آماری بیش از ۴۶ میلیون نفری تحت پوشش و ارائه تعهدات به چهار میلیون و ۲۰۰ هزار بازنشسته و مستمریبگیر، به طور یقین پایداری در منابع در راستای ارائه بهتر تعهدات کوتاهمدت و بلندمدت این سازمان نقشی جدی خواهد داشت تا این نهاد بزرگ بیمهای دچار کسری در منابع و بحران نشود. همه این موضوعات نیازمند اصلاحات سنجهای، اصلاحات ساختاری و تامین بسترهای لازم برای استقرار نهاد تنظیمگر مقررات برای اجرای مجموعه اصلاحات هدفمند و موثر با رعایت اصل کفایت مستمری دارد.
تامن مالی تامین اجتماعی از روش توازن درآمد و هزینه تبعیت میکند به این معنا که پرداخت مستمری افراد بازنشسته و مستمریبگیر با استفاده از حق بیمههای پرداختی از سوی شاغلان تامین میشود و باید بین این دو توازنی وجود داشته باشد تا بتواند به موقع در راستای پرداخت تعهدات خود عمل کند. البته بخشی از منابع این نهاد بیمهای ناشی از مازاد سرمایهگذاریها است.
چالشهای صندوقهای بازنشستگی با تحولات جمعیتی
افزایش تدریجی امید به زندگی، کاهش نرخ موالید و افزایش نسبت وابستگی جمعیت به عنوان تحولات مهم جمعیتی و شواهدی دال بر پدیده کهنسالی جمعیت است و این مساله برای صندوقهای بازنشستگی با سیستم مستمری توازن درآمد - هزینهای را با مشکلاتی مواجه خواهد کردتحولات جمعیتی اثرات زیادی بر منابع، مخارج و پایداری مالی صندوقهای بازنشستگی خواهد داشت. بنابراین آگاهی از این موضوعات در راستای اجرای سیاستهای جمعیتی، اصلاحات سنجهای و ساختاری در این صندوقها و خنثیسازی آثار منفی تحولات جمعیتی میتواند بسیار مفید باشد.
در ایران افزایش تدریجی امید به زندگی، کاهش نرخ موالید و افزایش نسبت وابستگی جمعیت به عنوان تحولات مهم جمعیتی و شواهدی دال بر پدیده کهنسالی جمعیت است و این مساله برای صندوقهای بازنشستگی با سیستم مستمری توازن درآمد – هزینهای را با مشکلاتی مواجه خواهد کرد.
این تحولات به همراه سایر تغییرات محیط اقتصادی - اجتماعی باعث چالشهای جدی برای نظام بازنشستگی و کاهش پایداری مالی صندوقهای بازنشستگی خواهد شد. در حقیقت کاهش نرخ باروری، تعداد شاغلان و میزان مشارکتها را به دنبال خواهد داشت و از طرفی کاهش نرخ مرگ و میر موجب افزایش تعداد بازنشستگان، رشد سالهای دریافت مستمری و افزایش هزینههای صندوقهایی مانند تامین اجتماعی میشود.
بنابراین موج تغییرات جمعیتی در آینده، پایداری بلندمدت صندوقهای بازنشستگی را مخدوش خواهد کرد و وجود ناپایداریهای ذاتی صندوقها در کنار شوکهای اقتصادی سبب وضعیتی سنگینتر و سهمگینتر از شرایط کنونی خواهد شد.
با توجه به چنین وضعیتی تسریع در فرایند اصلاحات و بهسازی صندوقهای بازنشستگی به عنوان ضرورتی انکارناپذیر به شمار میرود زیرا برخی از این تغییرات به عنوان اصلاحات سنجهای/ پارامتریک، ضمن متوازنسازی جریان ورودی و خروجی صندوقها، ساختار مالی آنها را بهبود میبخشد.
این اصلاحات درون سیستمی مانند تغییر نرخ مشارکت شامل حق بیمههای پرداختی، تغییر نحوه محاسبه مزایای پرداختی و افزایش سن بازنشستگی قانونی بر پایداری صندوقها تاثیر جدی دارد و تداوم فعالیتهای سازمانهایی همچون تامین اجتماعی را به دنبال دارد.
تامین اجتماعی با بالاترین ضریب نفوذ نسبت به سایر صندوقها
سازمان تامین اجتماعی اکنون به دلیل برخورداری از بالاترین ضریب نفوذ نسبت به سایر صندوقها و تحت پوشش قرار دادن جمعیت بالا از جامعه آماری کشور نیازمند تغییرات و اصلاحات پارامتریک است زیرا اجرای اصلاحات همراه با بالاترین سطح اثرگذاری باعث کاهش کسری منابع و متوازن شدن تراز مالی سازمان تامین اجتماعی در سال ۱۴۱۰ و مثبت شدن آن تا سال ۱۴۱۸ در این سازمان میشود.
اجرای اصلاحات به افزایش نرخ حق بیمه، نرخ تعلقپذیری، سن قانونی بازنشستگی، الهای مبنای محاسبه مستمری با بیشترین اثر بر تعدیل کسری منابع کمک خواهد کرد. همچنین در کنار اصلاحات پارامتریک که در کوتاهمد از سرعت تشدید کسری منابع صندوق جلوگیری میکند، اصلاحات ساختاری برای ایجاد ثبات بلندمدت به شدت موردنیاز است.
پیش شرطهای تحقق اهداف نظامهای بازنشستگی چیست
برقراری پیوند منطقی بین جریانهای خروجی و ورودی طرحهای بازنشستگی و یا پایداری مالی آنها به عنوان پیش شرطهای لازم برای تحقق اهداف اصلی نظامهای بازنشستگی است که براساس آنها باید در محافظت سالمندان برابر فقر مطلق و تامین زندگی در استانداردهای مناسب و همراه با استقلال اقتصادی در هنگام بازنشستگی نیز تلاش شود.
همچنین درهمتنیدگی سه بخش جمعیت، بازار نیروی کار و مستمری و اثرگذاری بالای مستمری بازنشستگی بر بودجه عمومی دولت یا انگیزههای حاکم بر عرضه نیروی کار باید در سیاستهای این حوزه به صورت جدی مورد توجه باشد.
از آنجا که صندوقهای بازنشستگی عمومی کشور به عنوان نهادهای مالی مستقل بیننسلی با جمعآوری پساندازهای خرد افراد تحت عنوان حق بیمه بازنشستگی و سرمایهگذاری این منابع در قالب سبد دارایی و مدیریت آن، امکان تامین مخارج دوران بازنشستگی، ازکارافتادگی و بازماندگی افراد را فراهم میآورند، بنابراین این صندوقها به همان اندازه که نهادی اجتماعی به شمار میرود، دارای اهمیت اقتصادی است و به همین منظور علاوه بر اثرپذیری از رشد و توسعه اقتصادی، بر این موضوعات تاثیر هم دارد.
نظام تامین اجتماعی در ایران با ۱۷ صندوق
نظام تامین اجتماعی در ایران با ترکیبی از نظام بیمهای «مشارکتی» و غیربیمهای «غیرمشارکتی» است که حدود ۶۸ درصد از جمعیت نیروی کار شاغل و ۴۶ درصد از جمعیت سالخورده بالای ۶۵ سال را تحت پوشش دارد. اکنون نظام بیمهای در ایران از ۱۷ صندوق تشکیل شده است که تامین اجتماعی به عنوان بزرگترین صندوق بازنشستگی با تعداد افراد بالای تحت پوشش با بیش از ۴۶ میلیون نفر از جمعیت ۸۴ میلیون نفری کشور از ۲ منظر بیمه بازنشستگی و درمانی به افراد تحت پوشش خدمات ارائه میدهد.
تامین اجتماعی با ۱۸ نوع خدمت شامل انواع مستمریها، خدمات درمانی، مزایای بیمه بیکاری و تعهدات کوتاهمدت و بلندمدت با ضریب پوشش ۵۳.۶۱ درصد به عنوان بزرگترین نهاد ارائه دهنده حمایتهای حوزه تامین اجتماعی در قالب راهبرد بیمه اجتماعی، پهناورترین چتر حمایتی را بر گروه کارگران، کارمندان، رانندگان، دانشگاهیان، روحانیون، اصناف، قالیبافان و دیگر گروهها گسترده است و اکنون ضریب نفوذ این سازمان میان شاغلان حدود ۶۴.۵۳ است.
در حقیقت صندوقهای بازنشستگی کشور از اصلیترین بازیگران حوزه تامین اجتماعی محسوب میشوند که به همین دلیل بحران مربوط به آنها و اتخاذ نشدن راهبردهای مناسب درباره مدیریت این بحران ثبات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور با دچار مشکل خواهد کرد.
سازمان تامین اجتماعی به عنوان یک سازمان عمومی غیردولتی از سال ۱۳۳۱ با هدف ساماندهی و پرداخت مستمری بازنشستگی، خدمات بیمهای و درمانی در قالب یک سازمان مستقل تاسیس شده است و اکنون وظیفه ارائه خدمت به کارگران مزدبگیر و حقوق بگیر در قالب بیمه اجباری و بیمه صاحبان حرف و مشاغل آزاد در قالب بیمه اختیاری را به عهده دارد. براساس دادههای موجود، بخش عمده منابع مالی این سازمان از محل حق بیمههای جامعه تحت پوشش با مشارکت بیمه شده و کارفرما تامین میشود و متکی به منابع دولتی نیست.
به همین دلیل داراییها و سرمایههای تامین اجتماعی متعلق به اقشار تحت پوشش در نسلهای متوالی است و نمیتواند با هیچ یک از سازمانها و موسسات دولتی و غیردولتی ادغام شود. تکیهگاه اصلی سازمان بر مشارکت سهجانبه کارفرمایان، بیمهشدگان و دولت در عرصههای مختلف سیاستگذاری، تصمیمگیریهای کلان و تامین منابع مالی است.
نظر شما