زهره صباغیان، فیلمساز جوان اولین فیلم کوتاه داستانیاش را با ایدهای که از سالها پیش در ذهن داشته در لوکیشنی در یزد ساخته و اتفاقا فیلم خوبی هم از آب درآمده و مخاطبان بسیاری را با خود همراه کرده است.
در حاشیه برگزاری چهلمین دوره جشنواره فیلم کوتاه تهران با این کارگردان جوان در خصوص فیلمش و جریانسازی جشنواره فیلم کوتاه به گفتوگونشستیم که میخوانید:
اولین ساخته ات در قامت کارگردان «اذان صبح به افق یزد» مورد توجه قرار گرفت. خودت انتظار این استقبال را از سوی مخاطبان داشتی؟
واقعیتش را بگویم نه. به خصوص که فیلم عنوان مذهبی داشت و نگران بودم که فقط با طیفی از مخاطبان که نگاه دینی دارند ارتباط برقرار کند در حالی که فیلم من درست است که عنوان دینی دارد اما مضمونش خیلی انسانی است و با سادگی و صداقتی که دارد به دنبال آن است با آدم ها از طیف های مختلف ارتباط برقرار کند و حرفهای عمیقی از جنس زندگی، تنهایی و اخلاق بزند. هر کسی می تواند از زاویه نگاه خودش به فیلم نگاه می کند ولی بازخوردی که من این چند روز از مردم گرفتم و زمان اکران در جشنواره با آنها حرف می زدم این بود که با بازیگر و شرایطی روحی که او در آن قرار گرفته بود ارتباط برقرار می کردند. رگه هایی از طنز هم در فیلم هست که خب قطعا به جذب مخاطب کمک کرده و در زمان نمایش می دیدم این موقعیت های کمدی باعث خنده مخاطب برقراری ارتباط با فیلم شده.
این ایده چطور در ذهنت شکل گرفت به خصوص که فیلم نامه اثر را هم خودت نوشته ای؟
ایده اولیه فیلم از سالها پیش در ذهنم بود و به پدرم بازمیگشت که در سحرهای ماه رمضان، مدام موج رادیو را عوض میکرد و همین اتفاق، جرقه ساخت «اذان صبح به افق یزد» شد. بعدها با جدیت بیشتری به این ایده پرداختم و برایش داستانی طراحی کردم که کاملا ساخته ذهنم است. داستان پیرمرد تنهایی که با همسرش قهر کرده و راضی به آشتی نمیشود. از سوی دیگر او به تنهایی نمیتواند سحرهای ماه رمضان از خواب بیدار شود. به همین خاطر بابت اینکه نمیتواند روزه بگیرد و نمازش قضا میشود، دچار عذاب وجدان است.
لوکیشن اصلی فیلم در خانه ای سنتی در دل شهر کویری یزد می گذرد که ظاهری ساده و روستایی دارد. فضایی که در دنیای ماشینی امروز مخاطب کم تر می تواند آن را تجربه کند به نظرت این موقعیت مکانی چقدر در جذب مخاطب موثر بوده؟
می دانی که من زادگاهم یزد است و این فیلم در هر جایی می توانست ساخته شود اما اصرار داشتم که در فضایی روستایی در یزد آن را بسازم و حتما با لهجه یزدی باشد تا به فضای فیلم بیشتر کمک کند و تنهایی شخصیت اصلی را بهتر نمایش دهد. بخاطر همین سراغ خانه روستایی با المان های فرهنگ یزد رفتم و این خانه به دلم نشست و آن را برای فیلم انتخاب کردم. در جواب شما بگویم که بله این فضا حتما تاثیر گذار بوده و حتی دوستان یزدی ام که فیلم را دیده اند به من می گویند این فیلم خالص یزدی است و فضای نوستالژی یزد قدیم را یاداوری می کند. سعی کردم یک فضای گرم و صمیمی مثل خانه های اهالی کویر بر فیلم حاکم باشد هرچند لهجه یزدی فیلم را خاص می کند اما جدای از لهجه سعی کردم رفتار ها و خصوصیات آدم ها و خصلت ها همان زندگی اصیل یزدی باشد.
به نظرت فیلم کوتاه چقدر قابلیت دارد که با مخاطب ارتباط برقرار کند و تاثیر گذار باشد؟
ببینید در فیلم کوتاه ایده و سوژه، خیلی مهم است بالاخره بیشتر مخاطبان به فیلم به عنوان سرگرمی نگاه میکنند و طبیعی است که فیلم های کشدار یا سریال را بیشتر بپسندند ولی فیلم کوتاه هم این قابلیت را دارد که با توجه به شرایط الان که مخاطب وقت کم دارد و ممکن است حوصله یک اثر بلند را نداشته باشد در زمان کوتاه یک فیلم خوب کوتاه ببیند. پس فیلم کوتاه می تواند جایگاه خودش را به دست بیارود و یک سری حرف های مهم را فیلم ساز در همین قالب کوتاه بزند.
چطور میشود فضای دیده شدن فیلم های کوتاه برای مردم را فراهم کرد؟
دیده شدن، مهم ترین چالش فیلم های کوتاه است. اکران فیلم کوتاه در سالنهای سینما قبل از نمایش فیلمهای بلند یک راه حل مهم برای دیده شدن این فیلم هاست.
شبکه های نمایش خانگی هم این قابلیت را دارند که به دیده شدن فیلم های کوتاه کمک کنند. در تلویزیون هم دیده ام مثلا شبکه ای فیلم گاهی فیلم کوتاه نشان می دهد ویا با کارگردانها گفت و گو می شود.
بههرحال فیلم کوتاه بسیار هزینه بر است و مثل قدیم نیست که دلی و دوستانه ساخته می شد. بچه هایی که در حوزه فیلم کوتاه کار می کنند و دغدغه دارند باید برگشت مالی سرمایه داشته باشند تابتوانند این مسیر را ادامه بدهند و دیده شدن کمک می کند کسانی که کار کوتاه میسازند بتوانند فیلم های بعدی شان را بسازند و این مسیر تداوم داشته باشد.
آیا جزو کسانی هستی که فیلم کوتاه را سکوی پرتاب به سوی سینمای بلند می دانند یا خود مقوله فیلم کوتاه برایت مهم است؟
به نظر من فیلمسازی اصلا کار راحتی نیست که بخواهم الان بگویم من بعد این فیلم یا چند فیلم کوتاه؛ می روم و فیلم بلندم را می سازم.
چون فیلمساز جدای از هزینه که خیلی ذهن او را درگیر می کند باید دلایل محکم داشته باشد که فیلم بسازد یکی از این دلایل فیلم نامه خوب است که ارزش ساختن داشته باشه حالا چه فیلم بلند باشد چه کوتاه. درست است که فیلم کوتاه زمینهای برای تجربه کردن و کار کردن است و در روند آن اصول را بیشتر یاد بگیری چون وقتی آدم کاری را انجام می دهد تازه با چالشها و مسایلش اشنا می شود اما من اگر بخواهم به عنوان کارگردان فیلم بسازم؛ چون تخصص اصلی من تدوین است؛ شاید سالها بعد اگر فیلم نامه خوب و بودجه لازم را داشتم و در خودم احساس توان ساخت آن اثر را حس کردم؛ فیلم بلند هم بسازم. ولی فیلم کوتاه جنبه دست گرمی برای من ندارد و مقوله خیلی مهمی برایم محسوب می شود. ایدههایی که الان به ذهنم میرسند همه مینیمال هستند که باید در قالب کوتاه مطرح شوند فیلم بلند یک سری چالش ها و دغدغه های دیگر است.
ارزیابی ات از جشنواره فیلم کوتاه تهران چیست و این رویداد چه دستاوردی برای تو به عنوان فیلم ساز داشت؟
من اولین بار است که در جشنواره حضور دارم و برای من مهم ترین دستاوردش دیده شدن فیلمم بود.جشنواره فضایی ایجاد کرد که کارم با مخاطب ارتباط برقرار کند و همین باعث شد من برای کارهای بعدی اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنم.
من سالهاست ایده این فیلم را در ذهنم داشتم اما زمان برد که کارم را ساختم ولی الان با تجربه این فیلم اعتماد بنفس بیشتری دارم با بازخوردی که در جشنواره دیدم حس میکنم توانستهام حرفم را بزنم و کلامم الکن نمانده است.
نظر شما