حضرت آیت الله خامنهای تأکید دارند که«شما باید از اصل انقلاب اسلامی، تحلیل داشته باشید، از قضیه دفاع مقدس، جنگ هشتساله باید تحلیل داشته باشید، از قضایای گوناگونی که در دهه ۶۰ اتفاق افتاد همینجور، از واگراییهایی که در دهه ۷۰ اتفاق افتاد باید تحلیل داشته باشید، از حوادث گوناگونی که در دهه ۸۰ و ۹۰ اتفاق افتاد باید تحلیل داشته باشید؛ یعنی بدانید و تشخیص بدهید که این حادثه چه بود، از کجا شروع شد، کی پشت این حادثه بود، چه نتیجه منجربه این حادثه شد».
با پشتوانهای چنین عمیق می توان امروزِ فلسطین را هم تحلیل کرد.«میدان، میدان غزه و اسرائیل نیست، میدان، میدان حق و باطل است». این فقط یک گزاره «تحلیلی» نیست حتی اگر در حرف به حرفش «خبر» موج بزند. آن را باید بسانِ «نقل قول طلایی» در سبکِ خبر نویسیِ «قالی ایرانی» دانست که ذهن و اندیشه را به دنبال خود می کشد. حتی بالاتر؛ رهبر معظم انقلاب این جمله را با تبیینی چنین کامل میکنند:«مردم غزه با صبر خودشان توانستند وجدان بشری را به حرکت دربیاورند.
الان شما ببینید در دنیا چه خبر است؟ در همین کشورهای غربی، در انگلیس، در فرانسه، در ایتالیا، در خود آمریکا، ایالتهای مختلف، مردم با جمعیتهای انبوه میآیند در خیابان علیه اسرائیل و در موارد بسیاری علیه آمریکا شعار میدهند». این یعنی طرفِ حق دارد ظرفیتهایش افزون و طرفدارانش پر شمارتر میشود.
چیزی که استکبار با هژمونیِ جهانی رسانهای خود تصورش را هم نمیکرد، اما میدان نه چنان است که میخواهند باشد. آرایش معرکه دارد تغییر میکند. این را در مقایسه کردن طوفان الاقصی با دیگر نبردها از جمله جنگِ۲۲ روزه میتوان دید.
تا پیش از این، صهیونیستها، غافلگیرانه، پرشتاب جنگ را به کشور دیگر میکشیدند و در کمترین زمان، با پیروزی تمام میکردند. این بار اما ۲۵ روز گذشته است، اما هنوز -چنان که مدعیاند- نتوانستهاند از زمین وارد معرکه شوند. برتری هوایی را با برتری رسانهای ضریب میدهند تا چون جاهلانی که از ترس در کوچه باغ آواز میخوانند از خود و کشور جعلی و رژیمِ موقت خود، هراس زدایی کنند. اما نمیشود.
حضرت آیت الله خامنهای که پیش از این، واقعه را «شکستِ ترمیم ناپذیر» خواندند، در دیدار اخیرشان با دانشآموزان و دانشجویان، تصریح کردند:«آبروی اینها رفت. اینها واقعاً هیچ علاجی ندارند، نمیتوانند توجیه کنند». این ناعلاجی روزافزون هم خواهد شد. خون مظلومان، مشت میشود بر یقه ظالمانِ غاصب و قصاب. آنچه در غزه به چشم دیده میشود کوتاه شدن سایه ستم و قد کشیدنِ حقخواهی است. هوشیاری و یادآوری میطلبد. اول در جهان اسلام.
همان طور که رهبر معظم انقلاب راهبردسازی میکنند؛«دنیای اسلام فراموش نکند در قضیه تعیینکننده غزه، آن کسی که مقابل ملت مظلوم فلسطین ایستاد، آمریکا و فرانسه و انگلیس وجهان ظلم بودند». وگرنه اسرائیل به تنهایی عددی نیست.
علاوه بر جهان اسلام، جهانِ آزاداندیشان هم باید بداند آن که در طرف باطل ایستاده و به توحش و جنایت صهیونیستها ضریب میدهد آمریکا و جریان استکباری است. با اسرائیل نمیشود تسویه حساب کرد مادام که جریان استکباری با همه توان، حسابش را پُر میکند. باید به تعبیر عامیانه؛ گنده لاتِ عالم را سیلی زد که بچه شر و شرور و صهیونیستش را به کشتار صاحبخانه واداشته است. این هم یعنی جهانگیر شدنِ فریاد مرگ بر آمریکا. شعاری که مفهومِ موافق آن احیای صلح و آزادی و عدالت است.
نظر شما