به گزارش قدس انلاین به نقل از ایرنا، تحولات میدانی در سرزمینهای اشغالی معادلات منطقه ای و حتی بین المللی را تحت شعاع قرار دادهاست و این مساله، بر مواضع سران کشورهای آفریقایی بر اثرگذار بوده و برخی معتقدند که «جنگ غزه، آفریقا را چندپاره کردهاست»؛ موضوعی که در گفت وگوی اختصاصی با «محسن معارفی» رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در تانزانیا، کارشناس مسائل آفریقا و نیز عضو هیأت علمی جامعه المصطفی، ابعاد آن مورد واکاوی قرار گرفت.
ارتباط آفریقا با فلسطین را چگونه می توان توصیف کرد؟
معارفی: آفریقا یکی از بازیگران مهم و نقش آفرین بین المللی در مساله فلسطین است که ظرفیت های بالایی نیز برای حل و یا کاهش تنش های اخیر می تواند داشته باشد و متأسفانه در کشور ما کمتر به آن پرداخته شده است. مساله فلسطین به دلایل مختلف خیلی محکم و قوی وارد عرصه ی سیاسی آفریقا شده است. اوج مبارزات جنبش های نجات بخش آفریقا تقریبا همزمان با اشغال فسلطین توسط صهیونیستهای غاصب بوده است.
در همان سال ۱۹۴۸ که فاجعه اشغال فلسطین رخ داد، دولت آپارتاید آفریقای جنوبی موقعیت خودش را تحکیم بخشید و اسرائیل نیز حامی دولت آپارتاید بود. آن سال ها، سال های پرتنش و پرفراز و نشیبی برای آفریقا بود و در بسیاری از کشورهای آفریقایی مبارزات و جنبش های مدنی به رهبری رهبرانی الهام بخش و تحصیل کرده در جریان بود.
دهه ی ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰ را می توان پرشورترین سالهای آفریقا دانست که طی آن مبارزات برای کسب استقلال، آزادی، تغییر، حقوق آفریقایی ها، نفی هر گونه استثمار تمام قاره را فرا گرفت و کشورهای آفریقایی سلسله وار یکی پس از دیگری به استقلال رسید و اشغال گران را از کشورهای خود بیرون کردند. در آن سال ها مساله فلسطین و اشغالگری آشکار صهونیست ها از جمله مهمترین مسائل بین المللی بود. طبعا رهبران آزادیخواه آفریقا بدون استثناء درباره این تهاجم آشکار، بی تفاوت نبودند و هرجا فرصتی می یافتند، از اسرائیل غاصب و ظالم همانند دیگر غاصب ها و ظالم هایی که منابع کشورشان را به تاراج می بردند، اعلام انزجار و بیزاری می کردند.
سال ۱۹۶۳ سازمان وحدت آفریقا تشکیل شد که هدف اصلی آن کمک به دیگر کشورهای آفریقایی و غیر آفریقایی بود که در بند اشغالگران بودند. این هدف یعنی «دفاع از تمامیت ارضی کشورها و استقلال آنها» همچنان در اساسنامه ی اتحادیه ی آفریقا -که از سال ۲۰۰۲ به اتحادیه ی آفریقا تغییر نام داد- همچنان جزو مهمترین اهداف ذکر شده است.
بنابراین همبستگی مردم آفریقا و دیگر سیاه پوستان سراسر جهان با مردم فلسطین از ریشه مشترک مبارزه با «نژادپرستی» و «استکبارستیزی» سرچشمه می گیرد و «آرمان آزادی فلسطین» جزو جدانشدنی از تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی افریقای جدید است که تقریبا در کلام تمام رهبران الهام بخش آفریقایی با شور و حرارت زیادی به آن پرداخته شده است.
میتوانید به بخشی از سخنان رهبران آفریقایی در دفاع از فلسطینیان اشاره کنید؟
معارفی: بله، حتما. اتفاقا یکی از مسائلی که به نظر بنده بسیار جای کار دارد، جمع آوری و تدوین همین سخنان از قول این رهبران پرشور است. این افراد و جملات و سخنان آنها مهمترین و مستندترین بخش تاریخ معاصر آفریقا است که در کتاب های درسی دانش آموزان وجود دارد. فرهنگ آفریقایی به رهبران و بزرگان و پیران خود بسیار احترام میگذارند و در موارد زیادی حتی به خود اجازه نمی دهند، سخنان آنها را نقد کنند. متاسفانه من به وضوح می بینم که دست آشکاری نمیخواهد سخنان این رهبران به گوش نوجوانان و جوانان آفریقایی برسد و رسانه های اسرائیلی تلاش می کنند، هر جور شده این بخش مهم را از تاریخ معاصر آفریقا حذف کنند.
این جملات زیاد است و من به بخشی از آنها اشاره می کنم. به طور مثال «نلسون ماندلا» مبارز ضد آپارتاید و رئیس جمهور فقید آفریقای جنوبی سخنان بسیار زیادی درباره لزوم حمایت از فلسطین دارد. مثل اینکه گفته است: آزادی ما و فلسطینیان جدانشدنی است و ما به خوبی می دانیم که آزادی ما بدون آزادی فلسطین ناقص است. ماندلا دوست قدیمی آفریقایی است و مجسمه ی بزرگ او در شهر رام الله و دیگر جاهای فلسطین نصب است.
«جولیوس نیرره» مبارز آزادیخواه و نخستین رئیسجمهور تانزانیا می گوید: وقتی من در تانزانیا و دیگر رهبران در دیگر کشورهای آفریقایی برای آزادی سرزمینمان مبارزه می کردیم، من دیدم که گرفتاری فلسطینیان بیشتر از ماست، چون ما ملتی بودیم که داخل سرزمین خودمان مبارزه می کردیم ولی آنها حتی از سرزمین خودشان رانده و محروم شده بودند. آنها «ملتی بدون سرزمین» هستند، بنابراین آنها شایسته حمایت تانزانیا و همه ی دیگر کشورها هستند. دنیا باید صدای آنها را بشنود و نشان دهد که آنها را درک و از آنها حمایت می کند.»
از «سیکو توره» اولین رئیسجمهور گینه درباره همبستگی با مردم فلسطین نقل شده است که: «ما عرب نیستیم، اما برادران آنها در مبارزه هستیم. به همین دلیل است که همبستگی ما با فلسطین عرب همیشگی است. برای ما این مساله، مساله نژاد و مذهب نیست. اسرائیل در بستر امپریالیستی و با اهداف امپریالیستی متولد شده است که ما همواره آن را محکوم کرده و می کنیم.»
رهبر سیاه پوستان آمریکایی «مالکوم ایکس» که در اندیشه ی آفریقایی جایگاه ممتازی دارد و مقام معظم رهبری مدظله العالی از او به درستی به عنوان «شهید» یاد کرده است، نیز جملات زیادی درباره ی لزوم مبارزه ی مستمر با اسرائیل تا آزادی فلسطین دارد. او در آخرین سفر خود به فلسطین در سال ۱۹۶۴، از نوار غزه بازدید کرد و از نزدیک شاهد وضعیت اسفبار فلسطینیهای آواره توسط اسرائیل بود. او در ضمن مکاتبات زیادی صهیونیسم را با استعمار یکی می داند و استدلال صهیونیسم برای توجیه اشغال کنونی فلسطین عربی را استدلالی پوچ معرفی کرده است که هیچ مبنای عقلانی یا قانونی در تاریخ ندارد و از رهبران آفریقا می خواهد که از حمایت های خود برای آزادی فلسطین دست برندارند.
امروزه همبستگی کشورهای آفریقایی با فلسطینیان چه اهمیتی دارد؟
معارفی: همبستگی کشورهای آفریقایی با فلسطینیان خیلی مهم است. قاره آفریقا متشکل از ۵۴ کشور است و آنها بیشترین رأی و بالاترین اتحاد را در مجالس و شوراهای سازمان ملل دارند. آنها از بدو تاسیس اتحادیه آفریقا تا کنون تقریبا هر سال به قطعنامه های ضد اسرائیلی رأی مثبت داده اند و نگذاشته اند اسرائیل به اشغالگری خود مشروعیت ببخشد. اسرائیل این مساله را به خوبی می داند و لذا طی دو دهه اخیر اقدمات بسیار زیادی انجام داده است که این روند را معکوس کند و بتواند حمایت کشورهای آفریقایی را در رأی گیری های سازمان ملل جلب کند.
نتانیاهو بارها و بارها و تقریبا هر کجا که شرایط اقتضا کرده است، ریاکارانه از شوق و علاقه خود به آفریقا سخن گفته است. او با اکثر رئیسان جمهوری در آفریقا دیدارهای مختلفی داشته و تلاش زیادی برای نفوذ در این قاره به کار بسته است. او از نزدیکی به آفریقا اهداف مختلفی را دنبال می کند؛ تغییر شکل روایت اشغالگری و مشروعیت بخشی به آن، جلب حمایت سیاسی کشورهای آفریقایی و ایجاد ائتلاف سیاسی و نظامی برای فشار بر دشمنان اسرائیل در خاورمیانه و حتی جلوگیری از تشکیل کشور فلسطین و یافتن مکانی در آفریقا برای انتقال آوارگان فلسطینی بخشی از اهداف اسرائیل است، چنانچه چند سال پیش به کشور روندا پیشنهاد داده بود که به ازای هر نفر پناهنده، مبلغی به مسئولان آن کشور مساعده نقدی خواهد کرد.
شما گفتید که طی دو دهه اخیر اسرائیل برای رسیدن به این اهداف، اقدامات زیادی انجام داده است؛ می توانید به برخی از این اقدامات اشاره کنید؟
معارفی: بله، حتما. اسرائیل روابط اقتصادی، امنیتی، دیپلماتیک و حتی فرهنگی و دینی خود را با کشورهای آفریقایی طی این سال ها بسیار گسترش داده است. برخی از مهمترین اقدامات اسرائیل در این قاره را می توان به شرح زیر برشمرد:
- توسعه تعاملات آموزشی – حرفه ای به خصوص در زمینه ی فناوری های جدید کشاورزی؛ اسرائیل برای ارتباط با اقشار مختلف مردم و با درک اهمیت کشاورزی در اقتصاد کشورهای آفریقایی، این تعاملات را در اولویت خودش قرار داده است. تقریبا به صورت مرتب هر سال هزاران دانشجوی سال آخر کشاورزی را از کشورهای فقیر آفریقا برای یک دوره ده ماهه به اسرائیل می برد. به طور مثال در اوایل شهریور ماه امسال ۲۶۰ دانشجویان کشاورزی تانزانیایی برای این دوره ها به اسرائیل اعزام شدند. گاهی این دوره ها برای دوره های ارشد تا ۱۸ ماه طول می کشد و به آنها فناوری های مرتبط با سیستم های آبیاری، اصلاح بذر، کشاورزی گلخانه ای، تولید محصولات مرتبط آبزیان و غیره را آموزش می دهد. در این دوره ها، بازدید از اماکن مقدس اسرائیل، برنامه های فرهنگی و تعیین آنها به عنوان سفیران غیررسمی اسرائیل پای ثابت برنامه هاست.
- گسترش تعاملات اقتصادی و امنیتی با کشورهای آفریقایی؛ اسرائیل برخی پیشرفت های اقتصادی و فناوری امنیتی خود را به رخ کشورهای آفریقایی می کشد و با پیشنهادهای جذاب برای طرف های آفریقایی سعی می کند ارتباطات اقتصادی و امنیتی (از جمله صادرات تسلیحات، آموزش های امنیتی، ساخت بازداشتگاه ها و ...) سعی در ایجاد ائتلاف های سیاسی و امنیتی و اقتصادی با این کشورها دارد.
- استفاده از جهت گیری های دینی برای مشروعیت اسرائیل؛ چنانچه می دانیم و از قول مالکوم ایکس نیز نقل شد، دلایل مذهبی و تاریخی (عمدتا تاریخ غیرمستند و غیرعلمی) که اسرائیل برای اشغال سرزمین فلسطین و تشکیل کشور اسرائیل می آورد، در هیچ عرف و قانونی پذیرفته نیست. با این حال بسیاری از مسیحیان اونجلیسم یا انجیلی به ویژه شاخه «پنطیکاستی» معتقدند بر اساس پیش بینی های کتاب مقدس، کشور اسرائیل پیش از جنگ آخرالزمان آرماگدون تشکیل می شود و مساعدت در تشکیل این دولت، کمک به تحقق وعده ی الهی است؛ چرا که با استقرار اسرائیل در بیت المقدس، دجال می آید و بعد از شکست او در جنگ آرماگدون، مسیح در بیت المقدس تاج گذاری می کند و پادشاهی بی پایان خودش را تشکیل می دهد.
برخی دیگر از این گروه مسیحیان نیز معتقدند که هر کس به اسرائیل خدمت کند با نیکی کردن، دادن پول، تور اسرائیل گردی یا چیزهایی از این قبیل، برکات شخصی به دست می آورد. این اعتقاد مبتنی بر تفسیر اشتباهی است که بر اساس یک فراز از کتاب مقدس است که وقتی حضرت ابراهیم(ع) پدر قوم یهود معرفی شد، خداوند به این حضرت فرمان داد که برکت بده به کسانی که به تو برکت داده اند و لعنت کن کسانی که تو را لعنت کرده اند و مفسران مدعی شدهاند که منظور از این افراد، همان اسرائیلیان هستند.
به هر حال این اعتقادات و تفسیرها خیلی به مذاق دولت اسرائیل و به خصوص نتانیاهو خوش آمده است. آنها سعی وافری دارند که برای اقدامات خود به الهیات یهودی و مسیحی ارجاع بدهند و از این نمد، کلاهی برای جنایات آشکار خود ببافند
در آفریقا طبق برآوردهای مراکز پژوهشی، تقریبا نیمی از مسیحیان اونجلیسم و پنطیکاستی هستند. به همین خاطر اسرائیل برنامه های متعدد فرهنگی و دینی برای این مسیحیان دارد. تقریبا هر سال از کشورهای مختلف آفریقا، به خصوص کشور غنا و نیجریه تورهای زیارت سرزمین اسرائیل را برنامه ریزی می کند. فقط از نیجریه تقریبا هر سال ۱۸ هزار نفر برای زیارت به سرزمین های اشغالی می روند. بنابراین بیشترین فراوانی از حدود ۶۵۰ هزار زیارت کننده اسرائیل در هر سال، از قاره آفریقا است.
- برنامه های فرهنگی و رسانه ای متعدد؛ اسرائیل با همین ترفندهای دینی و داستان سازی های دروغین به هر مناسبتی پرچم خود را بین مردم و به خصوص بین خودروها و تاکسی های عمومی توزیع می کند، به طوری که در برخی کشورهای آفریقایی بعد از کشور خود آن کشور، بیشترین پرچمی که در خودروها دیده می شود، پرچم اسرائیل است. معمولا آنها با مهمترین روزنامه های کشور ارتباطات بسیار نزدیکی دارند و همواره در این روزنامه ها مطالبی با قرائتی که خوشایند اسرائیلی هاست، منتشر می شود.
در سال های اخیر اسرائیل در آفریقا سعی می کند پوستینی وارونه به واقعیت های موجود در سرزمین های اشغالی بپوشاند و وانمود کند همانطور که آفریقا از گروه های تروریستی مثل بوکوحرام و الشباب و ... رنج می کشد، اسرائیل نیز از تروریست های فلسطینی در رنج است و آنکه مظلوم است اسرائیل است تا قلب های مهربان جوانان آفریقایی را با خود همراه کند. اسرائیل همچنین برنامه هایی برای ارتباط با مسلمانان آفریقا دارد. تقریبا هر ساله در اعیاد اسلامی به خصوص عید فطر برای مفتی، شیوخ و روحانیون برجسته کشوهای آفریقایی هدایا و خوراکی می فرستد و گزارش های پرآب و تابی از آنها در رسانه های وابسته به خودش منتشر می کند.
- سوء استفاده از شکاف های سیاسی در جهان عرب؛ کشورهای عربی آفریقا جایگاه ویژه ای در اتحادیه آفریقا به خصوص در قضیه اسرائیل دارند. همچنان تنها کشورهای آفریقایی که اسرائیل را به رسمیت نمی شناسند، برخی از کشورهای عربی این قاره هستند. در جریان جنگ ۱۹۷۳، اتحادیه آفریقا در حمایت از کشورهای عربی، از تمام اعضایش خواست که ارتباطات خود را با اسرائیل قطع کنند که در آن زمان تمام اعضا حتی کشورهایی مثل غنا که ارتباط خوبی با اسرائیل داشتند، به خاطر نشان دادن همبستگی خود با جهان عرب، روابط خود را با اسرائیل قطع کردند.
طی سال های اخیر به خصوص با توجه به نزدیکی حماس به جریان اخوان المسلمین و دشمنی بسیاری از کشورهای عربی با اخوان المسلمین در جریان بیداری اسلامی، شکاف بزرگی بین کشورهای عربی در حمایت از فلسطین به وجود آمد. اسرائیل از این فرصت استفاده زیادی کرد و ابتدا به صورت پنهانی با کشورهای عربی برای عادی سازی روابط اقدام کرد و سپس به صورت آشکارا قبح ارتباط عربی – اسرائیلی را از بین برد. این جریان مسیر را برای کشورهای آفریقایی هموار کرد که بدون دغدغه و بدون اتهام پشت کردن به اعضای عرب اتحادیه، مانعی بر سر گسترش شدید روابط خود با اسرائیل نبینند و البته قرارداد اسلو در سال ۱۹۹۳ میان فلسطینیان و اسرائیلی ها نیز این رشد را مضاعف کرد.
- گسترش ارتباطات دیپلماتیک با کشورهای آفریقایی؛ در نتیجه این اقدامات مختلف، امروزه اسرائیل با ۴۲ کشور از ۴۴ کشور آفریقایی زیرصحرا ارتباط دارد. حدود ۳۰ کشور آفریقایی در اسرائیل سفارت دارند و این در حالی است که اسرائیل به این تعداد در آفریقا سفارت ندارد. به عبارتی بسیاری از کشورهای آفریقایی زیرصحرا، برای تقویت ارتباط با اسرائیل ذوق زده شده اند و با اینکه اسرائیل در آن کشورها سفارت ندارد، آنها به تل آویو رفته و سفارت دایر کرده اند.
بعد از انتقال غیرقانونی انتقال سفارت ایالات متحده از تل آویو به بیت المقدس که برخلاف مصوبات سازمان ملل شکل گرفت، اسرائیل تلاش زیادی برای راضی کردن دیگر کشورها به این انتقال غیرقانونی سفارتهایشان بود که متأسفانه بیشترین همراهی از سوی کشورهای آفریقایی انجام شد؛ به طوری که در اخبار گفته شد ۱۲ کشور آفریقایی بعد از ایالات متحده درخواست داده اند که سفارتهایشان را به بیت المقدس منتقل کنند. لغو ویزای یکطرفه و یا صدور آسان ویزا هنگام ورود در فرودگاه، هدیه دیگری است که کشورهای آفریقایی برای اسرائیلی ها داده اند. بنابراین دو دهه ی اخیر را می توان سال های نزدیکی بسیار زیاد و بی سابقه ی آفریقا به رژیم جعلی اسرائیل دانست.
ایرنا: آیا فلسطین و دیگر کشورها در مقابل این تمامیت خواهی اسرائیل در آفریقا اقدامی کرده اند؟
معارفی: چنانچه در اول مصاحبه بیان کردم، ارتباط آفریقا با مسأله ی فلسطین یک ارتباط تاریخی و عمیق است. آفریقا در خط مقدم معرفی اسرائیل به عنوان یک دولت آپارتاید بود. هنوز هم افکار عمومی بسیاری از مردم افریقا به خصوص در کشورهای عربی آفریقا نسبت به اسرائیل بسیار منفی است. در سال ۱۹۷۳ بعد از تقابل جدی اتحادیه ی آفریقا با اسرائیل، کشورهای آفریقایی با رهنمودهای رهبران آزادی خواهشان، گام هایی را برای دفاع بیشتر از حقوق فلسطینان برداشتند.
تانزانیا اولین کشوری بود که در زمان جولیوس نیرره سفارت فلسطین را در کشورش باز کرد. در حال حاضر نیز فلسطین در ۲۶ کشور آفریقا سفارت دارد و متقابلا حدود ۱۲ کشور آفریقایی نیز در سرزمین فلسطین (عمدتا در رام الله) سفارت و یا نمایندگی سیاسی دارند. فلسطین از سال ۲۰۱۳ به عنوان عضو ناظر اتحادیه ی آفریقا پذیرفته شده است. اسرائیل نیز بعد از سال ها تلاش مستمر برای جلب نظر موافق کشورهای آفریقایی در سال ۲۰۲۱ به عنوان عضو ناظر اتحادیه ی آفریقا پذیرفته شد. لکن این عضویت با روشنگری و تلاش برخی اعضای اتحادیه ی آفریقا، عمر بسیار کوتاهی داشت و وقتی سال بعد اجلاس عمومی اتحادیه ی افریقا تشکیل شد، سفیر اسرائیل با حقارت از اجلاس اخراج شد و به او گفته شده که عضویت اسرائیل به تعلیق درآمده است. این مسأله نشان داد که علیرغم ۲۰ سال تلاش مداوم دیپلماتیک اسرائیل با آفریقا، همچنان شعله های نفرت از این رژیم سرکوبگر در آفریقا زنده است.
اساسا به نظر بنده، نتایج سیاسی مترتب بر روابط دیپلماتیک آفریقا و اسرائیل به تعاملات و جبهه گیری کشورهای خاورمیانه و کشورهای عربی با اسرائیل مرتبط است و هر چه این کشورها قوی تر در مقابل تجاوزات اسرائیل جبهه گیری کنند، کشورهای آفریقایی نیز با قوت قلب بیشتری پشت فلسطین مظلوم می ایستند. این مسأله زشتی و قباحت خیانت برخی کشورهای عربی به آرمان فلسطین را مضاعف می کند چرا که رژیم صهیونیستی از اینگونه توافق های عادیسازی برای کسب نظر موافق کشورهای بیشتر آفریقایی و به تبع تشدید سیاست یهودیسازی در قدس و چپاول اراضی فلسطینی استفاده می کند.
به طور کلی کشورهای عربی و اسلامی برای بهبود جایگاه فلسطین در آفریقا، در دو دهه ی اخیر کار چندانی نکرده اند و فلسطین که حتی در اداره ی مراکز دیپلماتیک خود محتاج مساعدت های دیگران است، اقدام قابل توجهی برای تحکیم ارتباط خود با مردم آفریقا نتوانسته است انجام دهد و لذا طبیعی است که در این سالها با آن حجم فعالیت اسرائیل که به آن اشاره شد، اسرائیل به خصوص در چشم جوانان آفریقایی توانسته جایی برای خودش دست و پا کند و برعکس جایگاه فلسطین نزد بسیاری از نسل جدید آفریقا کمرنگ شده و یا ناشناخته باقی مانده است.
ایرنا: در جنگ غزه موضع گیری کشورهای آفریقایی چگونه بود؟
معارفی: طی سال های متمادی موضع گیری کشورهای آفریقایی در مسائل مهم بین المللی تحت پرچم اتحادیه ی آفریقا بسیار هماهنگ بوده است. اما به نظر می رسد موضع گیری کشورهای آفریقایی درباره جنگ غزه، آغاز یک شکاف در جبهه گیری کشورهای آفریقایی بود که در مقالات علمی مختلف به آن اشاره شد که «جنگ غزه، آفریقا را چندپاره کرد.»
به هر حال این بار برخلاف سال های گذشته، کشورهای آفریقایی موضع منسجمی را اتخاذ نکردند، بلکه بعد از حمله حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر، به سه گروه تقسیم شدند.
گروه اول: کشورهایی چون کنیا، غنا، رواندا و جمهوری دموکراتیک کنگو بودند که از اسرائیل دفاع کردند، حمله ی حماس را تروریستی خواندند و حق پاسخ و تلافی را برای اسرائیل قائل شدند و با کارهای تبلیغاتی مختلف مثل نصب بیلبورد و ... خوش رقصی خودشان را به اسرائیل و بی تفاوتی شان نسبت به انسانیت و عدالت را نشان دادند.
گروه دوم: کشورهایی مثل الجریزه و آفریقایی جنوبی بودند که حمله ی حماس را پاسخی فلسطینی به اشغال غاصبانه چند دهه سرزمینشان توسط اسرائیل دانستند و تأکید کردند که اسرائیل باید از این محاصره و سرکوب دست بردارد و به قوانین بین المللی پای بند باشد.
گروه سوم که موضع غالب کشورهای آفریقایی بود این بود که بدون حق دادن به یکی از دو طرف نزاع، خواستار توقف خصومت و کشتار بیگناهان شدند و بر راهکار گفتگو تأکید کردند. آنها عمدتا سکوت اختیار کردند و حتی برای انعکاس مواضع مردمی علیه اسرائیل بسیار محتاطانه عمل کردند.
موضع گروه سوم تقریبا موضع نخست رئیس اتحادیه آفریقا آقای موسی فکی مهامت، بود که در در همان روز اول جنگ منتشر شد. ایشان در آن بیانیه «حملات حماس» و نیز «حملات ارتش اسرائیل» را به شدت محکوم کرد و بر راهکار دو کشور مستقل اسرائیل و فلسطین مجددا تأکید کرد و البته نقطه ی قوت بیانیه این بود که در انتها گفته بود که عامل اصلی این تنش دائمی «انکار حقوق اساسی مردم فلسطین» توسط اسرائیل است. بعد از یک هفته اتحادیه ی آفریقا و لیگ عرب اتحادیه ی مشترکی منتشر کردند که در آن حملات اسرائیل را نسل کشی خواندند و اقدامات مختلف اسرائیل از جمله دستور تخلیه ی شمال غزه و قطع آب آشامیدنی و برق و حملات به بیمارستان ها را محکوم کردند و از جوامع بین الملل خواستند که از تجاوز طولانی مدت اسرائیل علیه فلسطینی ها جلوگیری کند.
با اینحال هر سه گروه بعد از بیانیه نیز مواضع خودشان را ادامه دادند و همچنان شکاف بین اعضای اتحادیه آفریقا ادامه یافت.
ایرنا: دلیل این شکاف و موضع گیری متفاوت کشورهای آفریقایی در جنگ غزه چه بود؟
معارفی: دلیل این شکاف بی سابقه در بین اعضای اتحادیه ی آفریقا را باید در تحولات روابط این کشورها با اسرائیل و ایالات متحده آمریکا طی سالهای اخیر جستجو کرد.
گروه اول که طرفدار اسرائیل شدند، معمولا روابط دو جانبه ی قوی با اسرائیل دارند که حتی قبل از استقلال، با اسرائیل رابطه داشته اند. همچنین آنها ارتباط قوی و حیاتی با آمریکا دارند و شرکای امنیتی اسرائیل و امریکا در منطقه هستند.
گروه دوم که طرفدار مردم مظلوم فلسطین هستند، عمدتا کشورهای مسلمان شمال آفریقا و آفریقای جنوبی است که طی سالیان گذشته نیز همواره در برابر زیاده خواهی های اسرائیل در آفریقا ایستاده اند و بر ارزش های اصیل آفریقایی مثل ظلم ستیزی، رعایت عدالت و حقوق بشر و نفی آپارتاید تأکید کرده اند.
رفتار گروه سوم را می توان بر اساس تکامل روابطشان با اسرائیل طی سالهای اخیر توضیح داد. اینها اگر چه از نظر تاریخی و توسط رهبران الهام بخششان از فلسطین دفاع کرده اند، ولی طی این سال ها برای کسب منافع مالی از رابطه با اسرائیل، با یکدیگر مسابقه داشته اند. این کشورها می دانند که دفاع آشکار از اسرائیل برای آنها هزینه اخلاقی و اجتماعی سنگینی دارد و نمی توانند پاسخگوی ملت خود باشند که درسهای رهبران تاریخی خود را فراگرفته اند و از طرفی احساس می کنند طرفداری از فلسطین ممکن است به رابطه ی آنها با اسرائیل – که برای آن مسابقه داشتند – ضربه بزند، لذا به خاطر منافع خود سکوت کرده و برخلاف آرمانهای ظلم ستیزی آفریقایی، صرفا نظاره گر جنایات اسرائیل در فلسطین هستند.
ایرنا: استراتژی اسرائیل برای جلب همراهی کشورهای آفریقایی در جنگ غزه چه بود؟
معارفی: اسرائیل این بار تلاش کرد که نزاع را از نزاع یهودی-اسلامی، و یا اسرائیلی – عرب و یا حتی اسرائیلی- فلسطینی به سطح اسرائیلی – گروه های تروریستی کاهش بدهد تا بتواند همراهی بیشتری از جامعه ی جهانی و آفریقایی را در پنهان کردن باطن خبیث خود داشته باشد. اسرائیل با سوء استفاده از ناآگاهی برخی نسل جوان آفریقا، حماس را به دروغ یک گروه شبه نظامی غیرقانونی و تروریستی مثل داعش و بوکوحرام معرفی کرد که از مرزهای خود به مرزهای اسرائیل تجاوز کرده و بیگناهان را کشته است.
اخبار جعلی زیادی که در ابتدای جنگ، رسانه های وابسته ی به اسرائیل مخابره کردند مثل اینکه نیروهای حماس سر نوزادان اسرائیلی را بریده اند و بیگناهان و کودکان را کشته اند و ... در راستای همین سیاست بود که این جنگ را جنگ بین اسرائیل و گروه حماس (که گروهی مثل داعش وانمود شده است) معرفی کنند و تقریبا تمام ۳۰ سفارت کشورهای آفریقایی در اسرائیل اخباری را که به مخابره کردند، همسو با همین قرائت جعلی و دروغین بود. آنها کشتار کودکان و غیرنظامیان را در حمله ی حماس به مهمترین روزنامه های کشورهای آفریقایی مخابره کردند و اسیران اسرائیلی را گروگان نزد یک گروه تروریستی نامیدند.
همچنین گزارشهای متعددی دادند که برخی اتباع کشور، ناپدید شده اند و احتمالا توسط حماس به گروگان گرفته شده اند! بسیاری از آنها به جای انعکاس جنایات مستمر اسرائیلی ها، و بدون اشاره به سوابقی که منجر به طوفان الاقصی شد، تأکید می کنند که حماس ابتدا مرزهای اسرائیل را نقض کرده است. جالب بود که چند روز پیش وقتی روزنامه های وابسته تانزانیا که همچنان میخواهند اسرائیل را مظلوم نشان بدهند ولی چیزی جز نسل کشی اسرائیلی برای مخابره وجود ندارد، به سراغ خانواده های دو نفر تانزانیایی رفته بودند که آنها در اسرائیل بوده اند و خبری از آنها نیست و نتیجه گرفته بودند احتمالا در گروگان حماس هستند و سپس از سختی و رنج این دو خانواده در صفحه ی اول روزنامه مطلب نوشته بودند! لابی رسانه ای اسرائیلی در آفریقا خیلی فعال است و هر وقت که مطلبی در نقد سیاستهای اسرائیل نوشته می شود، با اشاره و حمایت اسرائیل نقد آن به سرعت نوشته و منتشر می شود.
استراتژی دیگری که اسرائیل و نتانیاهو از همان روزهای آغاز جنگ بکار برد و در آفریقا خیلی موثر بود، ارجاعات به کتاب مقدس بود و اینکه بر اساس پیشگویی هایی که در عهد عتیق هست، مرزهای اسرائیل به نفع اسرائیل آرام خواهد شد. این ارجاعات دینی باعث شده بود بسیاری از روحانیون مسیحیت کشورهای آفریقایی در قبال جنایات اسرائیل مواضع مناسبی اتخاذ نکنند و یا اینکه بدون بازگویی داستان غمبار فلسطین، صرفا دو طرف نزاع را به آرامش دعوت کنند.
ایرنا: به طور کلی افکار عمومی را در آفریقا هم اکنون بعد از گذشت یک ماه از آغاز جنگ، چگونه ارزیابی می کنید؟
معارفی: جنایات بی سابقه ی اسرائیل در این جنگ، از اینکه بیمارستانها، مدارس، پناهگاه ها، عبادتگاه ها، اتوبوس و آمبولانس، مساجد، منازل مسکونی مورد هدف کور اسرائیل قرار می گیرند و تا کنون فقط حدود ۵ هزار کودک (به طور مستند و با نام) کشته شده اند، جای دفاع برای هیچ کسی باقی نگذاشته است. سفیدسازی جنایات اسرائیل با ترفندهای رسانه ای و دروغ، شاید برای کوتاه مدت تأثیرگذار باشد، ولی بعد از گذشت مدتی جز روسیاهی برای طرفداران ثمری ندارد.
طولانی شدن جنگ و آشکار شدن این جنایات باعث شد بسیاری از جوانان آفریقایی که قبلا اطلاع کمی از داستان غم انگیز اشغال فلسطین داشتند، پرسشگر شوند و با واقعیتها بیشتر آشنا شوند. هم اکنون به نظر میرسد جریان افکار عمومی جوانان در بسیاری از کشورهای آفریقایی، بر علیه اسرائیلی های غاصب است. دولت های آفریقایی که عمدتا ساکت بودند، نمی خواهند ننگ دفاع از ظالم و دولت آپارتاید به پیشانی آنها زده شود. آنها بارها و بارها نشان داده اند که حتی علیرغم نزدیکی و رابطه با اسرائیل، تضمینی نیست که آرایشان را در سبد اسرائیل بریزند. به طول مثال غنا که همیشه نقش خط مقدم همراهی با اسرائیلی را در آفریقا بازی می کند و اسرائیل بسیار خوشبین بود که غنا همراه با ایالات متحده به رسمیت شناختن اورشلیم به عنوان پایتخت اسرائیل رأی خواهد داد، به این پیشنهاد رأی منفی داد.
ایرنا: ضمن تشکر از شما، اگر مطلبی به عنوان سخن پایانی این مصاحبه دارید، بفرمائید.
معارفی: مجددا تشکر می کنم از اینکه به موضوع مهم همبستگی آفریقا با فلسطین و نگرش آفریقای امروز به جنگ غزه اهتمام داشتید، چنانچه اشاره کردم آفریقا میتواند بازیگر مهمی در مناقشات مربوط به اسرائیل باشد. انتظار می رود که کشورهای مسلمان از جمله کشور عزیزمان که با رهنمودهای امامین انقلاب با افتخار و شجاعانه همواره در کنار فلسطینیان مظلوم بوده است، در دیپلماسی خود با آفریقا در این مسأله فعالتر ظاهر شوند و با بازتاب رسانه ای آن چهره مزورانه ی اسرائیل در آفریقا را بیش از پیش به مردم و جوانان آفریقا نشان دهند.
نظر شما