تحولات منطقه

سریال «رعد و برق» که این شب‌ها روی آنتن شبکه یک می‌رود، قصه و شخصیت محوری ندارد، موضوع آن درباره «سیل» است و بیشتر از اینکه سریال باشد شبیه به مستند گزارشی است.

آذرخش افخمی در آسمان تلویزیون
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

 نریشن 4دقیقه‌ای که بهروز افخمی، کارگردان اثر در تیتراژ می‌خواند به بیانیه‌خوانی سیاسی شبیه است و این رویه کمابیش با لحنی طنز در نریشن سریال هم وجود دارد. سریال، فیلم‌نامه و قصه مشخصی ندارد و بیشتر متکی بر تصاویری است که در شرایط سخت جوی گرفته شده است. شاید تنها امتیاز «رعد و برق» را لوکیشن‌های سخت و متفاوت آن و فیلم‌برداری در شرایط ناپایدار جوی دانست که کار را به مستندی درباره محیط زیست تبدیل کرده است. تعدد شخصیت‌ها هم سبب شده کاراکترها در حد تیپ باقی بمانند. در این مستند داستانی که به تهیه‌کنندگی داوود هاشمی در استان‌های گلستان، خوزستان و لرستان تصویربرداری شده، بازیگرانی چون مهران رجبی، محمد فیلی، شهرام قائدی، مهدی زمین‌پرداز و مزدک رستمی نقش‌آفرینی می‌کنند.

* نوگرا به سبک کارگردان

یک قسمت از «رعد و برق» در ماه رمضان 1400 به عنوان سریال مناسبتی شبکه5 سیما پخش شد ولی به دلیل مسائل فنی و اختلاف میان کارگردان و شبکه بر سر انجام مراحل فنی پس‌تولید از جدول پخش این شبکه خارج شد. شبکه هم در اطلاعیه‌ای اعلام کرد به دلیل سنگینی پروژه و حجم زیاد جلوه‌های ویژه و تروکاژ، عوامل سازنده رعد و برق موفق نشدند این سریال را به موقع و در زمان تعیین شده به آنتن برسانند.

پس از کش و قوس‌های فراوان، این مجموعه اواسط آبان ماه امسال روی آنتن شبکه یک رفت اما سریالی که مراحل تولید و پس‌تولید آن حدود سه سال زمان برده، ساختار قابل توجهی ندارد؛ چرا که مخاطبان تلویزیون علاقه‌مند به تماشای سریال‌های قصه‌گو هستند اما «رعد و برق» بدون داشتن قصه محوری، روایتی مستندگونه درباره سیل و تلاش امدادگران در مناطق مختلف کشور دارد.

جبار آذین، منتقد سینما و تلویزیون اما سریال افخمی را یک اثر نوگرا و نواندیش دانسته و به خبرنگار ما می‌گوید: مخاطبان اصلی تلویزیون، مردم و خانواده‌ها هستند، نوع سلیقه و علاقه مردم به آثار خانوادگی و کمدی زیاد است، از سوی دیگر مردم آثار قصه‌گو را دوست دارند و تولیدات غیرقصه‌گو و مستند با وجود مضامین خوب و محتوای ارزشمند نمی‌تواند مخاطب عام را جذب کند.

او ادامه می‌دهد: مجموعه رعد و برق با تمام خوبی‌ها و امتیازاتش به دلیل ساختار مستند داستانی، چندان به مذاق همگان خوش نمی‌آید و انبوه بینندگان قصه‌پسند تلویزیون را با خود همراه نمی‌کند.

آذین با بیان اینکه این سریال به دلیل متفاوت بودن در نگاه، ساختار و پرداخت، اثری غیرمتعارف، نوگرا و قابل تأمل است، خاطرنشان می‌کند: استفاده از نریشن در آثار مستند یک عنصر رایج ساختاری محسوب می‌شود و نقش یاری‌کننده و مشوق برای همراهی با مخاطب دارد ولی در فیلم و مجموعه مستند داستانی، کاربرد زیادی ندارد چون تصویر و موضوع، این کار را انجام می‌دهد از همین رو وجود نریشن با صدای افخمی در رعد و برق امتیاز تلقی نمی‌شود.

او درباره تعدد کاراکترها در این مجموعه یادآور می‌شود: این کثرت شخصیت‌ها به ایجاد ارتباط و همدلی مخاطب با سریال آسیب زده است به ویژه اینکه بیشتر آن‌ها فاقد شخصیت‌پردازی کامل بوده و میان تیپ و شخصیت سرگردان هستند.

* در امتداد تجربه‌گرایی خالق «شوکران»

این مدرس و منتقد سینما و تلویزیون با بیان اینکه مجموعه تلویزیونی مناسبتی مستند داستانی رعد و برق پس از دو سال و آماده‌سازی کامل روی آنتن سیما رفت، عنوان می‌کند: این مجموعه تلویزیونی در امتداد تجربه‌گرایی افخمی در ساخت آثار متفاوت در محتوا و ساختار در گونه‌های هنری، سینمایی و تلویزیونی است.

وی با بیان اینکه افخمی بیشتر وقت خود را به تولید، پس‌تولید سنگین و تدوین سریال رعد و برق اختصاص داده تا بینندگان تلویزیون شاهد پخش کامل سریال ترکیبی و متفاوت او در سیما باشند، می‌گوید: این مجموعه خارج از نگاه کلیشه‌ای با نگره‌ای انسانی، طبیعی و اعتقادی به رخدادهای تلخ سیل، زحمات و مجاهدت‌های مردم و مصائب سیل‌زدگان در استان‌های لرستان، گلستان و خوزستان می‌پردازد و به حضور مؤثر مدافعان و مخالفان طبیعت و حفظ و حراست از نعمات الهی و سرمایه‌های زندگی انسان نیز اشاره دارد.

آذین می‌افزاید: درباره سیل و عوارض آن، فیلم‌ها و سریال‌های زیادی ساخته شده و اگر افخمی می‌خواست اثری به همان شکل و شیوه بسازد، جز تکرار نبود از همین رو او در این سریال کوشیده با تلفیق و ترکیب هنرمندانه و خلاقانه مؤلفه‌های آثار مستند و داستانی به مسائلی چون سیل، سیل‌زدگان و مقاومت و مقابله مردم با آن، از منظر نگاه متفکرانه خود و به دور از کلیشه‌های رایج و ساخت سریالی صرفاً مصیبت‌گونه، غم‌انگیز و یا مستند گزارشی و داستانی بدون محتوا بپردازد، به نظرم این کارگردان از مبارزات انسان و طبیعت برای بقا و قوام زندگی و حرمت‌گذاری بر باورهای ملی، مردمی، الهی و انسانی با مخاطبان سخن می‌گوید.

وی عنوان می‌کند: ساختار قوی هنری و مضمونی، تصویرسازی‌های حساب شده، نوشتار پرمحتوای متن سریال، بازی گرفتن مناسب از بازیگران، خلق شخصیت‌ها و فضاسازی‌های باورپذیر، مخاطب را با نگاهی جدید و قابل تأمل در رویارویی با واقعیت‌ها و مشکلات سیل، زلزله و حوادث طبیعی مواجه کرده است.

* سریالی بی‌قصه

سیدرضا اورنگ، منتقد سینما و تلویزیون اما نظر دیگری دارد، او با بیان اینکه تماشای رعد و برق بیش از چند دقیقه برایش قابل تحمل نبوده است، به خبرنگار ما می‌گوید: این سریال به خاطر ضعف‌های فراوانی که داشته با تأخیر پخش شده و اصلاً سریال نیست بلکه یک دغدغه شخصی و اثری بی‌قصه است.

او با بیان اینکه اتفاق خاصی در سریال نمی‌افتد و حتی دیالوگ‌های خوبی هم ندارد، اضافه می‌کند: مدیران تلویزیون باید جواب بدهند چرا سفارش ساخت این سریال را داده‌اند؟ گویا تمام امکانات را در اختیار فلان کارگردان قرار می‌دهند و می‌گویند هر چه بسازی، پخش می‌کنیم.

وی خاطرنشان می‌کند: فیلمساز وقتی حرفی برای گفتن دارد باید اثر هنری بسازد نه اینکه وقتی حرفی برای گفتن ندارد! افخمی در این سریال، حرفی برای گفتن ندارد.

اورنگ می‌گوید: بهروز افخمی به سریال «کوچک جنگلی» که در دهه60 ساخته، می‌بالد در حالی که یکی از دلایل موفقیت این سریال، عوامل حرفه‌ای آن چه جلو دوربین و چه پشت دوربین بوده‌اند، چینش سریال با ناصر تقوایی بود ولی تلویزیون سال‌هاست کارگردان‌های کاربلد را کنار گذاشته است. علیرضا مجلل، بازیگر نقش میرزا کوچک خان هم که کارمند تلویزیوین بود از تلویزیون اخراج شد و سال‌هاست از ایران مهاجرت کرده است.

او در پایان یادآور می‌شود: تلویزیون هزینه‌های زیادی برای تربیت نیروهای حرفه‌ای می‌کند ولی از هر که خوشش نیاید، او را کنار می‌گذارد در حالی که باید با افراد رفتار حرفه‌ای داشت، فرقی نمی‌کند پشت یک اثر چه نامی باشد بلکه فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی بایستی استانداردهای لازم را برای پخش داشته باشند.

آذرخش افخمی در آسمان تلویزیون

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.