هنگامی که فیلم تحسین شده میازاکی «پسر و مرغ ماهیخوار» در آمریکای شمالی در جشنواره بین المللی فیلم تورنتو در ماه سپتامبر به نمایش درآمد، یکی از بزرگ ترین طرفداران پدر خوانده انیمیشن و استاد ژاپنی، برای معرفی فیلم روی صحنه رفت؛ گیلرمو دل تورو فیلمساز معروف اسکار، گفت: «ما این افتخار را داریم که در زمانی زندگی کنیم که موتزارت در حال ساختن سمفونی است ومیازاکی صاحب و استاد این افتخار و امتیاز است. به نظر من میازاکی بزرگ ترین کارگردان انیمیشن است. دیالوگهای فیلمهایش را خودش نوشته و آن ها را طوری به تصویر کشیده که احساس میکنید در حال گفتگو با او هستید. آن ها دارای تناقض و پارادوکس هستند، زیرا از نظر میازاکی، زیبایی بدون زشتی و لطافت بدون خشونت وجود ندارد. فیلمهای میازاکی بارها و بارها شما را شاد و خوشحال می کند، به شما شیرینی و تلخی زندگی را می آموزد و از دست دادن عشق و زیبایی را در یک زمان و در کنار هم بیان می کند.»
طرفداران این نویسنده و کارگردان انیماتور ۸۲ ساله و یکی از بنیان گزاران استودیو جیبلی، به شدت از قدرت جادویی سینمایی میازاکی آگاه هستند. او بیشتر از هر فیلمساز دیگری توانسته مخاطبانش را به دنیایی رویایی وارد کند، دنیایی که ظاهرش متفاوت و دستساز است و منطق عجیبی دارد. از آنجا که شخصیتها طیف کاملی از احساسات و تجربه هستند با مخاطبان به راحتی ارتباط برقرار میکنند.
انیمیشنهایی مثل: شهر اشباح، همسایه من توتورو و شاهزاده مونوکه که جایزه اسکار را گرفتند به جهانی ماورائی و ملکوتی تعلق دارند، آن ها با احساسات انسانی مثل شادی، عشق و اندوه گره خوردهاند و همین گواهی بر جذابیت همیشگی فیلمساز است؛ جذابیتی که در آخرین انیمیشن به اوج خود رسید و «مرغ و پسر ماهیخوار» توانست رکورد اکران را حتی از فیلم پر مخاطب «اوپنهایمر» رد کند.
ماهیتو و دیدن جهانی اسرار آمیز
انیمه «پسر و مرغ ماهی خوار»، ابتدا «چطور زندگی می کنی؟» نامگذاری شده بود که بعدا میازاکی آن را تغییر داد چون این انیمه با نگاه به رمان قدیمی ژاپنی به همین اسم با نویسندگی گنزابورو یوشینو ساخته شده است. یوشیرو ویراستار و نویسنده ادبیات کودکان است که به عنوان فیلمنامهنویس هم در این انیمه هم حضور دارد.
این انیمه درباره پسر ۱۵ سالهای به نام ماهیتو است که باید بقا و زنده ماندن را در دنیایی سراسر غم و اندوه، بیاموزد. او مادرش را از دست داده و به همراه پدرش به حومه شهر نقل مکان می کنند. در آنجا پدرش با خاله ماهیتو ازدواج می کند. ماهیتو به مرغ ماهیخواری برخورد می کند که سخنگوست و ادعا می کند مادرش زنده است او برای اثبات این ادعا وارد برج اسرار آمیزی می شود که مدتها قبل ناپدید شده بود و همانجا با موجوداتی عجیب و سخنگو مواجه می شود.
«پسر و مرغ ماهیخوار» با اکران جهانی موفقی که داشت، تحسین بسیاری از فیلمسازان و منتقدان سینما را برانگیخت.
اریک بکمن؛ موسس جشنواره فیلم پویانمایی GKIDSولس آنجلس گفته است: پسر و مرغ ماهی خوار را در استودیو جیبلی دیدم و بعد از پنج دقیقه شروع به گریه کردم، این فیلم هدیه خوبی بود برای من بعد از انیمههای همسایه من توتورو، شهر اشباح و قلعه متحرک هاول.
از نظر منتقدان انیمه جدید میازاکی شخصی ترین فیلم اوست. پسر و مرغ ماهی خوار کودکانه نیست بلکه اثری به شدت هنری و سینمایی است.در این فیلم ما خالق بزرگی داریم که تلاش می کند به چیزی عمیق و مهم در زندگیاش برسد زیرا از نظر میازاکی جهان مکانی شکننده است. یعنی ممکن است فقط یک روز دیگر دوام بیاوریم پس قدم بعدی رو به جلو چیست؟
میازاکی به این سوال پاسخ داده است. او معتقد است: «ماموریت فیلم های من این است که شما را دلداری بدهند و شکافی که ممکن است در قلب و زندگی روزمرهتان بوجود آمده را پرکنند.»
به نوعی میازاکی خودش را مامور صلح انسان با جهان پیرامون خودش میداند. جهانی که در پس کشفها و تجربههای ممتد، ممکن است زخم بر تن نحیف آدمی بزند و در اینجاست که میازاکی با خلق شخصیتهای زمینی و ماوراییاش مرهمی میشود بر تن زخمی انسان امروز.
نظر شما