افزایش حضور والدین در مدارس و مشارکت آنها در تصمیمگیریهای وزارت آموزش و پرورش یکی از برنامههای این وزارتخانه حداقل در دو یا سه سال اخیر است. وزیر آموزش و پرورش به خوبی به اهمیت و ضرورت این موضوع پی برده و بر ضرورت استفاده از مشارکت والدین در مدارس تأکید دارد.
در حالیکه مسؤولان ارشد آموزش و پرورش در سخنان خود بر ضرورت استفاده از ظرفیت والدین در مدارس دولتی عادی سخن میگویند، عملکرد مدارس دولتی در مواجهه با والدین نشان میدهد، این موضوع هنوز به یک سیاست واحد تبدیل نشده است و صرفاً در قالب شعار و سخن از سوی مسؤولان بیان میشود.
سخنانی که این روزها از سوی برخی والدین دانشآموزان مدارس دولتی عادی درباره رفتار مدارس شنیده میشود، بهانهای شد برای نوشتن این یادداشت؛ اگر چه نمیتوان این وضعیت را به تمام مدارس دولتی تعمیم داد اما این معضل در حدی گسترش یافته که نمیتوان از آن چشمپوشی کرد.
هم اکنون بیشتر والدین دارای تحصیلات دانشگاهی و جایگاه اجتماعی هستند بنابراین مدارس میتوانند از توانمندی و حتی همفکری آنها برای اداره امور مدرسه و برنامهریزیها استفاده کنند اما در اکثر مواقع نه تنها اقدام مناسبی برای استفاده از این ظرفیت صورت نمیگیرد بلکه حتی در برخی موارد، جایگاه اجتماعی آنها نیز توسط مدارس زیر سؤال میرود و همانگونه که گاهی دانشآموز توبیخ میشود، والدین نیز توسط کادر مدرسه توبیخ میشوند!
البته این وضعیت در مدارس دولتی خاص مانند شاهد و سمپاد بالعکس است و نقش و حضور والدین در امور مدرسه توأم با حفظ شأن اجتماعی و احترام آنها مشهود است.
به جرأت میتوان گفت که عمده مراجعات والدین دانشآموزان به مدرسه یا برای دریافت کمکهای نقدی است یا توضیح درباره وضعیت درسی دانشآموز یا شیطنت احتمالی در مدرسه که در برخی موارد این توضیح به توبیخ عجیب والدین توسط کادر مدرسه و شکلگیری مشاجره هم منجر میشود.
این شرایط باعث شده است که این شائبه مطرح شود بخش دولتی تمایلی به ثبتنام دانشآموزان با پایه درسی ضعیف یا دانشآموزان دارای شیطنت، بیش فعال و غیر مطیع را ندارند و از آن ممانعت میکنند تا بهاصطلاح خود بهترین و کمدردسرترین دانشآموزان را گلچین کنند؟
این موضوع چند سال قبل نیز توسط اساتید دانشگاه به وزارت آموزش و پرورش هشدار داده شد آن هم با یادآوری این نکته که «آقای وزیر راهی باز کنید که نظر والدین هم تأثیری بر آموزش داشته باشد، این چه حکایتی است که ما والدین در تعیین هیچ چیز آموزش و پرورش غیر از دادن پول مدرسه دولتی و غیرانتفاعی مشارکتی نداریم!».
آقای وزیر! والدین در هیچ چیز آموزش و پرورش غیر از دادن پول مدرسه مشارکتی ندارند!
موضوع زمانی قابل تأملتر میشود که بدانیم این موضوع زمینهای شده تا برخی خانوادهها مجبور به کوچ از مدارس دولتی عادی و انتخاب مدارس غیردولتی شوند؛ خانوادههایی که اینگونه برایشان القا شده است، «برای دریافت آموزش با کیفیتتر، آزادی عمل و توجه به دانشآموز باید دست به جیب شوند و فرزند خود را در یکی از مدارس خاص یا غیردولتی ثبتنام کنند».
در شکلگیری چنین تصوری، قصور مسؤولان و نادیده گرفتن حقوق خانواده در مدارس دولتی، سهم بسیاری داشته است.
اگر چه ممکن است مسؤولان وزارت آموزش و پرورش در پاسخ به این نقدها به فعالیت انجمن اولیا و مربیان مدارس به عنوان ظرفیتی برای استفاده از مشارکت خانوادهها اشاره کنند اما معمولاً انجمنهای تشکیل شده در مدارس دولتی، ضعیف، منفعل و تحت نفوذ مدیران مدارس هستند بنابراین تبدیل به مجمعی برای هویت بخشی به دریافت وجه از دانشآموزان و رفع مسؤولیت نظارت از آموزش و پرورش شدهاند.
در نبود آمار رسمی در زمینه میزان مشارکت والدین در انتخابات انجمن اولیا و مربیان مدارس دولتی، برخی برآوردهای غیررسمی حکایت از میزان پایین این مشارکت داشته و آن را در حد ۵ درصد میدانند.
همچنین دخالت برخی مدیران مدارس در انتخابات انجمن اولیا و مربیان (دعوت از افراد همسو برای حضور در انتخابات انجمن، عدم اطلاع رسانی کافی به والدین برای شرکت در انتخابات و ...) عامل مهم دیگری است که موجب ضعیفتر شدن انجمنهای اولیا و مربیان شده است.
از سوی دیگر مدارس هیأت امنایی نیز با هدف گسترش دایره افراد تصمیمگیر در اداره مدرسه شکل گرفت تا مدیریت مدرسه به تیمی تحت عنوان هیأت امنا واگذار شود و بتوان از ظرفیتهای مختلف استفاده کرد اما در طول تمام این سالها، رویکرد اصلی این مدارس دریافت هزینه از خانوادهها و برگزاری کلاس فوق برنامه شد.
در حالی که شواهد نشان میدهد، مشارکت والدین در امور مدرسه از مزایای قابل توجهی برخوردار است اما مقاومتهایی در برابر این موضوع وجود دارد و خانوادهها همچنان پشت درهای آهنین مدارس ماندهاند! وزارت آموزش و پرورش باید نحوه مواجهه خود با موضوع مشارکت والدین در مدارس دولتی عادی را به طور صریح روشن کند و اکتفا به سخن گفتن در اینباره پس از سالها پایان یابد.
نظر شما