تحولات لبنان و فلسطین

حجت الاسلام والمسلمین انصاریان گفت: حقیقتی که تمام درهای شک و تردید به روی آن بسته است و حتی بدترین انسان‌ها، ظالم‌ترین، کافرترین، مشرک‌ترین و منافق‌ترین آنها در آن شکی ندارند اصل مرگ است.

مرگ، حقیقتی است که تمام درهای شک و تردید به روی آن بسته شده است

حجت الاسلام والمسلمین حسین انصاریان به مناسبت ایام فاطمیه در حسینیه آیت الله بروجردی تهران به سخنرانی پرداخته و گفت: حقیقتی که تمام درهای شک و تردید به روی آن بسته است و حتی بدترین انسان‌ها، ظالم‌ترین، کافرترین، مشرک‌ترین و منافق‌ترین آنها در آن شکی ندارند اصل مرگ است.

وی افزود: آنچه در بین مردم جهان، امت‌ها و مردم با ائمه (ع) و اولیا خدا بحث بوده مسئله پس از مرگ است که تاریک دلان و تاریک فکرها اعتقاد داشتند پس از مرگ خبری نیست اما همین منکران هیچ دلیل قانع کننده‌ای برای اثبات سخن خود ندارند. برخی از منکران معاند نبودند اما با دیدن قبرهای خراب در شهر و دیار خود و بدنی که ۱۰۰ سال خاک شده است نمی‌توانستند باور کنند قدرتی آنها را زنده خواهد کرد و آن را به صورت اول باز خواهد گرداند.

این کارشناس مذهبی ادامه داد: اما تعدادی اهل دل و اهل صفا بودند که برای پذیرش حقایق توحید، نبوت و قیامت اصلاً درخواست دلیل نکردند و با دلایل منطقی به سخنان پیامبر ایمان آوردند. آنها به انبیا و ائمه طاهرین نگفتند که به چه دلیل این خاک پس از مرگ دوباره زنده خواهد شد چراکه دل‌های زنده‌ای داشتند و به خدا اعتماد می‌کردند. وقتی آنها می‌شنیدند که جهان کلیددار و کارگردان دارد عدالت نیست که پس از مرگ خبری نباشد می‌پذیرفتند چراکه در دنیا هزاران نفر خدا را عاشقانه عبادت کرده و به بندگان الهی خدمت می‌کردند رنج‌ها در راه دین و انسانیت می‌کشیدند عدالت نبود که پس از مرگ پاداشی دریافت نکنند و در مقابل ستمکاران جریمه نداشته باشند. چنین افرادی حق را از سخن انبیا باور می‌کردند و برای آن معجزه نمی‌خواستند.

حجت الاسلام والمسلمین انصاریان با بیان اینکه سلمان فارسی یکی از افراد پاک ضمیر بود، اظهار کرد: او از ایران شهر به شهر دنبال یک دین درست گشت. او در ابتدا از خاندان زرتشتی بود که آتش می‌پرستیدند اما به دوستان، پدر و مادر خود می‌گفت همه این مسائلی که شما در خصوص دین می‌گوئید مرا قانع نکرده و خلاء باطن مرا پر نمی‌کند. پدر او به همین دلیل او را زندانی کرده و بسیار شکنجه داد اما حضرت سلمان نمی‌پذیرفت که زرتشتی بشود. حضرت سلمان اهل تحقیق بود و می‌خواست خود را به یک نقطه آرامش برساند. ایشان می‌گوید در آتشکده کنار موبدان و کتاب‌های زرتشتی نمی‌توانم آرامش به دست بیاورم. پس از آن فرار کرده و خود را به شهر بصره رساند زیرا شنیده بود عالمی عابد و زاهد در این شهر زندگی می‌کند که خبردار است، به صومعه آن راهب رفته خود را معرفی کرد و گفت اگر عالم هدایتگری هستی مرا به سوی حقیقت هدایت کن. این کشیش گفت آن کسی که دنبال آن می‌گردی در حال حاضر نزد من نیست؛ اما در کتاب‌های آسمانی گذشته و کتاب انجیل و تورات خوانده‌ام که مردی در منطقه جزیرة العرب به رسالت مبعوث می‌شود که خود، کتاب و حرف‌های او همه حق است. من به خاطر دوری راه سن بالا و نبودن امکانات نمی‌توانم به آن منطقه بروم که ببینم او آمده است یا نه؛ تو اگر دنبال آن نقطه آرامش ابدی می‌گردی به این منطقه سفر کن.

وی با بیان اینکه در دین یهود و مسیح دستکاری شده است، ابراز کرد: دین حضرت موسی (ع) و عیسی (ع) تحریف شده است، بنابراین سلمان نتوانست آنها را هم بپذیرد. حضرت سلمان سفر کرده و خود را به جزیرة العرب رساند. در مسجد مدینه رسول خدا را دید مطالب را از حضرت رسول دریافت کرد بدون اینکه درخواست معجزه کند. سلمان در ایمان به رسول خدا (ص) و دین اسلام به چنان مقامی دست یافت که انصار و مهاجران درباره اینکه سلمان به کدام یک از آنها نزدیک است نزدیک بود به جان یکدیگر بیفتند. انصار و مهاجر هر کدام به تنهایی می‌گفتند سلمان برای ما است. وقتی دعوا بالا گرفت پیامبر دستور دادند که همه به مسجد بیایند، پیامبر (ص) با این فرمایش که سلمان از ما اهل بیت (ع) است اختلاف بین مهاجر و انصار را برطرف کردند.

این کارشناس مذهبی بیان کرد: برخی درباره آخرت به چنان یقینی می رسند که گویا آخرت را مشاهده می‌کنند. در زمان ما هم چشمان برخی افراد باز شده و آخرت را مشاهده می‌کردند آنها از اولیا خدا بودند. قرآن می‌فرماید برخی برای ما مثل می‌زنند اما خلقت اولیه خود را فراموش می‌کنند که آنها را از خاک آفریدیم، آنها می‌گویند این استخوانی که مثل خاکستر شده را چه کسی زندگی می‌کند، بگو همان کسی که برای نخستین بار شما را از خاک خلق کرد و خداوند به هر نوع آفرینشی دانا است. کسی در جهان از زمان آدم تا امروز شک در مردن ندارد. همه می‌دانند که مرگ در پیش دارند اما بحث در خصوص پس از مرگ است.

منبع: خبرگزاری مهر

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.