به گزارش قدس آنلاین، فیلم مستند «رخ» که بخشی از ذهنیات و درونیات علیاکبر صادقی هنرمند نقاش و تصویرگر پیشکسوت را روایت میکند، شامگاه چهارشنبه ۲۹ آذر ماه با حضور هنرمندان هنرهای تجسمی و سینمایی در تالار وحدت اکران و رونمایی شد.
پس از نمایش فیلم مستند «رخ» که میتوان آن را همچون آثار علیاکبر صادقی، اثری سوررئال قلمداد کرد، سام کلانتری نویسنده و کارگردان این اثر روی صحنه آمد و خطاب به حضار گفت: دوست داشتم این خوشحالی را با شما قسمت کنم چون میگویند اگر خوشحالی را تقسیم کنید تکثیر میشود. من آدم خوشبختی هستم که ساخت این فیلم به من سپرده شد. بسیار آدم خوشبختی هستم که الان در چنین فضایی با شما حرف میزنم.
وی افزود: آقای صادقی من خیلی خوشبخت هستم که به من اجازه داده شد کارگردان فیلم شما باشم. من خوشبخت هستم که بعد از بیست سال دوستی با مستانه مهاجر بالاخره این شانس را داشتم که با هم کار کنیم و این فیلم ساخته نمیشد اگر آرش صادقی نبود. ممنون که شب قبل از یلدای خود را با ما بودید.
آیدین آغداشلو که از دوستان قدیمی علیاکبر صادقی است، به عنوان سخنران بعدی عنوان کرد: نمیخواهم زیاد صحبت کنم اما چند کلمهای نیز برای تشکر از اینکه سالهای دراز و دور و نزدیک را با علیاکبر صادقی لواسانی گذراندم عرض میکنم که در واقع انجام وظیفه است. امسال شاید هفتادودومین سال دوستیمان از مدرسه جم قلهک باشد؛ از دور و نزدیک شاهد پیشرفت او بودم. شکر خدا هر کدام راه خودمان رفتیم بدون اینکه دیگری را گم کنیم.
وی در مورد اعتبار علی اکبر صادقی بیان کرد: او از مستقلترین نقاشان این سالها است، یعنی در یک صد سال اخیر، او شاید تنها نقاشی است که استقلال خود را پافشارانه حفظ کرده است و با هیچ باد و نسیمی اینطرف و آنطرفی نشد و به چیزی که معنای آن را بازگو میکرد، تکیه کرد و میبینیم که او پشت به چه جریان پرقدرت و اهمیتی ایستاده است؛ یعنی نقاشی قهوهخانهای. روایت او از این سنت ایرانی، روایتی شخصی است که ادا در نمیآورد.
آغداشلو گفت: از جوانی حیرت میکردم که او قادر است شبانه روز کار کند و خم به ابرو نیاورد. تماشای نقاشی که در این فیلم نشان داده شد بسیار برای من لذتبخش بود که چگونه برای جهان جدید روایتی جدید از نقاشی قهوهخانهای را بازگو کند. تمام این پس زمینه پشت او را گرفت و نگه داشت و این اتفاق بسیار مهمی است. علیاکبر صادقی نماینده تداوم، بخشی از هنر ایرانی است که ماند و در طول زمان پوست انداخت و شکل گرفت و نقاش های قهوهخانهای میراث خود را به درستی به او دادند.
این هنرمند نقاش با بیان اینکه علیاکبر صادقی هم اکنون بدون لرزش دست هاشور بر بوم میکشد، اظهار کرد: زمانی که در مدرسه جم قلهک هم شاگردی بودیم سالی یک نمایشگاه داشتیم که در این مسابقه نمایشگاه، او همواره اول میشد و من دوم میشدم و الان هم همینطور است.
در ادامه، ابراهیم حقیقی هنرمند طراح باسابقه و از دوستان علیاکبر صادقی در سخنانی ابراز کرد: از حضور جلوی اساتید خجالت میکشم. اگر آیدین هفتاد و چند سال دوستی با اکبر داشته است، دوستی من با او به پنجاه و چند سال میرسد. اما تصور میکنم هیچ فیلم و روایتی نمیتواند درونیات یک هنرمند را به درستی بیان کند و حتماً شخصی باید فیلم بسازد که آشنا بودن و دمخور بودن با هنرمند را درک کرده باشد.
وی بیان کرد: هر زمان از کار خسته میشوم به علیاکبر صادقی و آیدین آغداشلو و یعقوب امدادیان فکر میکنم و به شور آنها نگاه میکنم و خوشحالم که با این عزیزان زندگی کردهام.
حقیقی افزود: اکبر یکی از پرکارترین نقاشان ایران است که تا ساعت هشت شب کار میکند. چطور میشود این تلاش بیوقفه را در فیلم روایت کرد تا مخاطب آن را درک کند؟ بین آن منفی بینهایت یا مثبت بینهایتی که اکبر درباره طول عمر میگوید فاصله کوتاهی است که این عمر را سلامت زیستن کاری دشوار است.
در ادامه مجری مراسم خطاب به حاضران در سالن، از آنها خواست اشرف صادقی همسر علیاکبر صادقی را به پاس زحماتش تشویق کنند که حاضران ایستاده او را تشویق کردند.
رامین حیدری فاروقی نیز به عنوان سخنران پایانی گفت: در بین بیانات صاحبنظران هم به سنت اشاره شد و هم به دشواری روایت یک فیلمساز از یک هنرمند. کار خوبی که شده بود و تا حدودی بازیگوشی سام را نیز در کار دیدم، درک احوال و لحن آدمی است. افرادی که هم از دل و هم از عقل خردمند بودند که بدانند آدم به سادگی آشکار نمیشود و خود را نیز به سادگی آشکار نکنند. ملامت خریدند و خود را به جنون زدند تا از دام بگریزند.
وی به شیوه روایت گریز پایی که کارگردان انتخاب کرده، اشاره کرد و گفت: این احوال گریز پای فیلم بهترین گامی بود که میتوانست برای اجرای این ترانه به دست آید. در توافق کامل بودن با اراده آرتیست که خود در اثر به عنوان آرت ورک حاضر است و ضمن اینکه خود را پوشیده نگاه میدارد به سمت عریانی میرود.
حیدری فاروقی تصریح کرد: این فیلم مستند درگاهی است به یک تحول در ساخت فیلم مستند در ایران که به ما یادآوری میکند اسناد و وقایع در ساحت حقیقت معنی پیدا میکنند و حیرت متواضعانه در برابر هستی است که روایت میشود که هنرمندان بار این را بر دوش کشیدند تا انسان تاریخ و تخیل خود را از دست ندهد.
نظر شما