به گزارش قدس آنلاین،حامد جعفری تهیهکنندگی پرفروشترین انیمیشنهای تاریخ سینمای ایران از جمله «شاهزادهروم»، «فیلشاه» و همچنین انیمیشن سینمایی «بچه زرنگ» را بر عهده داشته و موفق به کسب سیمرغ بلورین بهترین انیمیشن از چهل و یکمین جشنواره فجر و دیپلم افتخار از هجدهمین جشن سینمای ایران شدهاست. از نظر این تهیهکننده نزدیک به یک دهه است که در کشورمان به طور جدی به انیمیشنهای سینمایی پرداخته میشود و رفته رفته کیفیت آنها بهبود یافته، به نحوی که امروز مخاطبان آثاری را تماشا میکنند که از دیدشان کیفیت قابل قبولی دارند.
نیاز به سرگرمی برای کودکان، کلیدی است
تهیهکننده انیمیشن سینمایی «فیلشاه» با ذکر این موضوع که مقایسه کار خارجی و داخلی اشتباه است و دلیلش به قدمت ساخت انیمیشن در کشور باز میگردد، گفت: در دنیا کمپانیهای مطرحی همچون دیزنی وجود دارند که چند وقت پیش صدمین سالگرد تاسیس خود را جشن گرفتند، پس طبیعتا از لحاظ تجربه قطعا آنها از ما خیلی جلوتر هستند. البته از لحاظ کیفیت باید بگویم که ما هم در ساخت و تولید انیمیشن پیشرفتهای قابل توجهی داشتیم ولی اینکه بخواهیم این دو تجربه با این تفاوتهای شگرف را با هم مقایسه کنیم، به نظرم کار اشتباهی انجام دادهایم. توجه به این نکته نیز حائز اهمیت است که نیاز به سرگرمی یک نیاز کلیدی برای بچهها است و اگر برای نیاز آنها تدبیری نیندیشیم و بخواهیم با ساز و کارهای قدیم جلو برویم، از جهت کارایی و اثربخشی نتیجهای نمیگیریم و انگار داریم در کشور مسیر ویژهای را برای دیدن شدن محصولات خارجی باز و هموار میکنیم. به نظرم پاسخ به این پرسش مهم است که در حالی که بیش از یک چهارم جمعیت کشور را کودکان و نوجوانان تشکیل میدهند، ما برای آنها چقدر بودجه درنظر گرفتهایم؟ در ظاهر اینگونه است که حداقل یک چهارم از هزینههایی که در حوزه فرهنگ خرج میشود، متعلق به تولیدات کودک و نوجوان است اما عملا اینگونه نیست.
کودکان به دنبال تولید محتوای مناسب هستند
وی در ادامه با تاکید بر اینکه نسل کودک ما آینده ساز است و اگر برایشان برنامهریزی و سرمایه گذاری نکنیم، بی شک چَکَش را میخوریم، عنوان کرد: ما فقط نقد میکنیم که چرا کودکان تولیدات خارجی میبینند، اما هیچوقت فکر نمیکنیم که چطور برنامهریزی کردیم یا تنظیمگری حاکمیت در این حوزه چگونه بوده است؟ اگر به آمارها توجه کنیم، زمانی که شبکه پویا و نهال شکل گرفت، بخش زیادی از مخاطبان، این شبکهها را دنبال میکردند اما رفته رفته محتوای کافی تولید نشد و اجازه دادیم نیاز کودکان با محتواهای خارجی تامین شود و نتیجه به این صورت شد که مرجعیت شبکه پویا و نهال کمتر شد و به نظرم این خسارت مهمی است. در حوزه سینمای انیمیشن هم موفقیتهایی که اتفاق افتاده مرتبط با ساختارهای فرهنگی کشور نبوده است. البته بچهزرنگ با سرمایهگذاری مشترک خود گروه هنرپویا و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ساخته شده است و یا در زمان اکران «بچهزرنگ»، صداوسیما و سازمان سینمایی حمایتهایی داشتهاند، هرچند در جایی سازمان سینمایی مقابل برخی فشارهای نتوانست مقاومت کند، اما بلاخره از اکران این اثر حمایت کرد، ولی حرف من این است که شکلگیری آثاری شبیه بچهزرنگ اساسا متکی به ساختار نهادهای فرهنگی کشور نبوده و نیست و نباید فکر کنیم که با ایجاد یک ساختار حاکمیتی جدید میتوان این حوزه را توسعه داد.
در تولید محتوای انیمیشن عقب ماندهایم
حامد جعفری به توانایی رقابت از جهت فرم با دیگر انیمیشنهای خارجی اشاره کرد و افزود: ما زمانی میتوانیم بگوییم این اتفاق قابلیت رقابت دارد که در این حوزه سرمایه گذاری درست کرده باشیم؛ و سرمایهگذاری درست در این حوزه یعنی حمایت از کمپانیها و استدیوهای تولید انیمیشن و نه سرمایهگذاری برای تولید کارهای سفارشی. البته سرمایهگذاری برای تولید کار هم اگر در ساختار درست و به روز آن اتفاق بیافتد، حتما میتواند موثر باشد ولی حرف من ناظر به تجربیاتی است که تا امروز مکررا تکرار شده و جز ضربه به نهال نوپای این صنعت، کمک دیگری نداشته است. اما چرا میگویم باید از استدیوها و کمپانیها در هنر-صنعت انیمیشن حمایت کرد تا این هنر-صنعت توسعه و بهبود یابد، چون تألیف و خلق در این حوزه متکی به کمپانیها و استدیوهاست. همانطور که میدانید خالق یا مولف «تولیدات تلویزیونی» تهیه کنندهها هستند و خالق یک اثر «تئاتر» کارگردان آن است، در «سینمای رئال» هم خالق یا مولف یک اثر تهیه کننده، کارگردان و نویسنده هستند البته در بعضی فیلمها که «موسیقی» در آن نقش مهمی دارند، موزیسین هم به عنوان مولف شناخته میشود ولی در انیمیشن کمپانیها و استدیوها به عنوان خالق آثار شناخته میشوند؛ ساختار خلق یک انیمیشن مبتنی بر رسوب تجربه در ساختار کمپانیها و استدیوهاست، لذا به ذهن خودمان هم که مراجعه میکنیم میگوییم مثلا آثار پیکسار، آثار دریمورکس و انیمیشنها را به جای انتصاب به تهیهکننده و کارگردان به کمپانیها منتسب میکنیم. چراکه مستقل از عوامل انسانی که در ساخت انیمیشن تاثیرگذارند، پیشرفت تولید بر اثر رسوب تجربه در ساختار کمپانی اتفاق میافتد. اما به این هم باید توجه کنیم که اگر کشور ما از لحاظ محتوا و فیلمنامه در انیمیشن، دچار عقب ماندگی است، یک دلیلش این است که خوب در همه فیلمها این ضعف وجود دارد و انیمیشن از فیلمهای سینمای ایران مستثنی نیست اما دلیل دیگرش این است که ما سالها تمرکزمان روی کیفت تصویر و گرافیک گذاشتهایم چون به لحاظ گرافیک و تصویر با با آثار خارجی فاصله زیادی احساس میکردیم و این به لحاظ فرم در بعد فنی کار خلاصه شده و تمرکز جوانان کشورمان هم تاکنون روی رسیدن به کیفیت مشابه آثار خارجی بوده است اما رفته رفته با نزدیک شدن به کیفیت مطلوب، به سمت تمرکز بیشتر بر حوزه فیلمنامه، روایت، قصهپردازی، کارگردانی و ... هم رفتهایم یعنی حداقل هنرپویا در مسیرش این طور بوده است و بعد از ساخت شاهزادهروم و فیلشاه در بچهزرنگ تلاش کرد تا ضعفهای مربوط به روایت و قصهپردازی و ... را تا حد ممکن به نسبت آثار قبلیش برطرف کند و این حداقل برای خود ما خیلی مهم بوده است.
افزایش کاذب نرخ دستمزدهای فعالین حوزه انیمیشن
تهیهکننده سریال پویانمایی «دره زنجفیل» ادامه داد: متاسفانه در حال حاضر به دلیل مساله ضعف پول ملی و مشکلات اقتصادی کشور، عملا بسیاری از هنرمندان توانمند عرصه انیمیشن در پروژههای خارجی کار میکنند و شاید یکی از دلایل مهمش این است که در حوزه انیمیشن، گردش مالی مقرون به صرفه به صورتی که باید و شاید صورت نگرفته و اتفاق نیفتاده است. پس نیروی کار ترجیح میدهد به جای اینکه در یک فیلم داخلی وقت بگذارد و دستمزد دریافت کند، در یک فیلم یا اثر خارجی همان وقت را بگذارد و دستمزد دلاری دریافت کند چون در حال حاضر به دلیل اختلاف نرخ دلار، بچههای ایرانی با یک دهم نرخ انیماتور خارجی هم کار کنند، برایشان به نسبت دستمزدهای داخل کاملا به صرفه است و همین هم باعث شده که بسیاری از هنرمندان فعال کشورمان در حوزه انیمیشن برای شرکتهای خارجی کار کنند و عملا این موضوع علاوه بر از دست رفتن ظرفیت نیروی انسانی ماهر کشور، موجب شده تا نرخ دستمزدها به صورت کاذب افزایش یابد و عملا تولیدات داخلی نیز متاثر از نرخ دستمزدهای مربوط به تولیدات خارجی شود.
انیمیشن؛ موثرترین رسانه برای کودک و نوجوان
این تهیهکننده سینما در پایان عنوان کرد: اگر به صورت هنرمندانه انیمیشنها برای مخاطب کودک ساخته شود، میتواند تاثیرش را بر مابقی ردههای سنی هم بگذارد چراکه گروه کودک و نوجوان در حقیقت بهترین گروه برای سرمایهگذاری در جهت تغییرات اجتماعی محسوب میشود. وی همچنین افزود: همه ما دیدهایم که خیلی از اوقات پدر و مادرها هم وقتی در کنار فرزندان خود انیمیشنهای خارجی را میبینند، جذب آن میشوند و در واقع میتوان گفت انیمیشن ظرفیت بالایی برای تحت تاثیر قرار دادن همهی مخاطبین دارد و به نوعی سهل ممتنع است. لذا به اعتقاد من اینکه ما انیمیشنهایی بسازیم که فقط مناسب سنین بزرگسال باشند، اشتباه است و باید سرمایهگذاری اصلی را برای کودک و نوجوان انجام دهیم؛ جالب است بدانیم که پژوهشهایی که روانشناسان در زمینه انیمیشن انجام دادهاند میگوید، انیمیشن رسانهای است که بچهها از طریق قوه تخیلشان با قهرمان قصههای آنها ارتباط برقرار میکنند و با آن قهرمان مدتها در تخیلشان زندگی میکنند و بعد تلاش میکنند که این قهرمانها را حتی به عالم واقع بیاورند. آنها بر همین اساس معتقدند انیمیشن موثرترین رسانه برای گروه کودک و نوجوان است و بهترین بستر برای آموزش مفاهیم مختلف به آنهاست. لذا برداشت من این است که بناست که ما 100 واحد در حوزه انیمیشن سرمایهگذاری کنیم باید حداقل 90 واحد آن را آثار کودک و نوجوان اختصاص بدهیم.
نظر شما