سریال گناه فرشته با آن ترکیب جذاب و کنجکاویبرانگیز بازیگرانش، یکی از مهمترین تولیدات شبکه نمایش خانگی در طی این سالها است که مواجهه با نام و سابقه تکتک عواملش، اشتیاق زیادی را برای تماشای آن در میان علاقمندان بهوجود آورده است. حضور دوباره ستارهای چون شهاب حسینی در نقش اصلی یک سریال پر هیجان، که خاطره دلپذیر آثار موفقی چون «پوست شیر» را در ذهن مخاطب زنده میکند، در کنار امیر آقایی و مهدی سلطانی که هر کدامشان به تنهایی میتوانند بارِ یک درام پرپیچ و خم را به دوش بکشند باعث شده که بسیاری از علاقمندان و مخاطبان شبکه نمایش خانگی، انتظار و توقع بالایی از این جدیدترین محصول مجموعه فیلیمو داشته باشند.
اما اگر از لیست عوامل و بازیگران مطرحِ سریال «گناه فرشته» عبور کنیم، به یک نامِ اصلی و تعیین کننده میرسیم که در طی این سالها نقش مهم و موثری در راهاندازی و به نتیجه رسیدن پروژههای سینمایی و تلویزیونی داشته است. حامد عنقا که در سال ۱۳۹۰ با سریال «قلب یخی»، نام خودش را بهعنوان نویسندهای خلاق و خوشفکر در ذهن سینما دوستان جا انداخته بود، در این روزها و با گستردهتر شدن فعالیت های اجراییاش (که از نویسندگی و سرمایهگذاری تا تهیهکنندگی و کارگردانی امتداد داشته است) تبدیل به یکی از شاخصترین سینماگرانی شده است که حضورش در تیتراژ هر مجموعهای میتواند حکم وزنهای سنگین و اعتمادبخش را برای آن پروژه در پی داشته باشد.
حامد عنقا با اتکا به تجربه موفق سریال «آقازاده»، این بار نیز کوشیده تا با استفاده از بازیگران مورد علاقهاش (امیر آقایی و پردیس پورعابدینی) و همراهی یکی از محبوبترین ستارههای سینما (شهاب حسینی) داستانی پر کشش و تودرتو را برای مخاطب روایت کند که پیش از این نیز مهارت خود را در آن به اثبات رسانده بود.
«گناه فرشته» با صحنهای درگیرکننده و تکاندهنده آغاز میشود. مواجهه با چهره خونآلود و مستاصل فرشته (پردیس پورعابدینی) که برای خروج ازیک خانۀ بزرگ تلاش میکند، به ردِ دستِ خونآلود او بر روی شیشه قطع میشود تا کارگردان از همان ابتدا، ما را به وسط فاجعهای پرتاب کند که تلاش برای درک ابعاد مختلف آن میتواند پیچشهای دراماتیک بسیاری را در داستان رقم بزند.
حامد عنقا بهعنوان نویسنده و کارگردان، برای بازگویی داستانش در سریال جدید «گناه فرشته»، باز هم از همان تکنیک قدیمی اما پرکاربرد وکارآمدِ آلفرد هیچکاک استفاده کرده است: خساست در ارائه اطلاعات به تماشاگر و بهوجود آوردن تعلیق و کشمکش از دل روابط میان کاراکترهای اصلی و فرعی.
ارائه اطلاعات قطرهچکانی و طراحیِ حوادث غیر قابل پیشبینی که ذهن تماشاگر را درباره شناخت شخصیت واقعیِ کاراکترها و روابط میان آنها به چالش میکشاند، همواره مهمترین و جذابترین درامهای سینمایی را شکل داده است.
طبیعی است که با مشاهده قسمت اول از یک سریال چند قسمتی نمیتوان به قضاوت درست و عادلانهای درباره کیفیت آن رسید اما رویکرد نویسنده و کارگردان برای طراحی یک داستان پر از کشمکش که نشانههایش را در تقابل و رویارویی یک زن و شوهر وکیل بر سر یک پرونده جنایی و باز شدن زخمها و کینههای قدیمی شاهد هستیم، بسیاری از علاقمندان را برای پیگیری این سریال و مواجهه با داستانی جذاب و پرپیچ و خم امیدوار میکند.
حامد عنقا با مبهم نگه داشتن گذشته کاراکترها و طراحی حوادثی که ظاهرا نشأت گرفته از همان گذشته پر از ابهام است، دست به خلق درامی پرتعلیق زده که تماشاگر با پیشرفت داستان بتواند از لایههای پیچیده میان روابط کاراکترها و حوادثی که به وقوع میپیوندد با اطلاع شود.
رابطه مبهم میان حامد تهرانی و پدرش، رابطه به ظاهر شکنندهاش با همسر و خاطره تلخی که از مادرش در ذهن او جای گرفته در کنار جاهطلبیهای مالی و کاریاش میتواند شخصیتی به یاد ماندنی از یک کاراکتر وکیل را در ذهن مخاطب جا بیاندازد.
شاید تنها راه اثباتِ این امیدواری آن باشد که برای تماشای قسمتهای بعدی سریال «گناه فرشته»، به انتظار بنشینیم.
نظر شما