جلسه پنجاه و ششم درس اخلاقِ آیت الله کمیلی خراسانی پیرامون شرح کتاب گرانقدر آداب نماز امام خمینی با حضور شاگردان و علاقهمندان به معارف الهی برگزار شد. آیت الله کمیلی خراسانی از اساتید حوزه علمیه قم در ادامه شرح و توضیح آداب قلبی قنوت و ادعیه وارد شده در آن از قول حضرت امام راحل گفت: «و از ادعیۀ شریفه که بسیار فضیلت دارد و نیز مشتمل بر آداب مناجات بنده با حق است و مشتمل بر تعداد عطایای کاملۀ الهیّه است که با حال قنوت که حال مناجات و انقطاع به حق است تناسبی تامّ دارد و بعضی از مشایخ بزرگ رحمت اللّه بر آن تقریباً مواظبت داشت، دعای یٰامَنْ اَظْهَرَ الْجَمیل است که از کنوز عرش است، و تحفۀ حق برای رسول خدا است؛ و برای هر یک از فقرات آن فضایل و ثوابهای بسیار است.»
استاد حوزه علمیه قم درباره سندیت این دعای شریف گفت: متن دعا در کتاب توحید شیخ صدوق و اوایل کتاب مفاتیح الجنان مرحوم شیخ قمی آمده و آن دعا این است: «یَا مَنْ أَظْهَرَ الْجَمِیلَ وَ سَتَرَ الْقَبِیحَ یَا مَنْ لَمْ یُؤَاخِذْ بِالْجَرِیرَةِ وَ لَمْ یَهْتِکِ السِّتْرَ یَا عَظِیمَ الْعَفْوِ یَا حَسَنَ التَّجَاوُزِ یَا وَاسِعَ الْمَغْفِرَةِ یَا بَاسِطَ الْیَدَیْنِ بِالرَّحْمَةِ یَا صَاحِبَ کُلِّ نَجْوَی وَ یَا مُنْتَهَی کُلِّ شَکْوَی یَا مُقِیلَ الْعَثَرَاتِ یَا کَرِیمَ الصَّفْحِ یَا عَظِیمَ الْمَنِّ یَا مُبْتَدِئاً بِالنِّعَمِ قَبْلَ اسْتِحْقَاقِهَا یَا رَبَّنَا وَ یَا سَیِّدَنَا وَ یَا مَوْلَانَا وَ یَا غَایَةَ رَغْبَتِنَا أَسْأَلُکَ یَا اللَّهُ أَنْ لَا تُشَوِّهَ خَلْقِی بالنَّار».
وی ادامه داد: این دعا ضمن معرفی خداوند به ذکر صفات، برکات و آثار الهی میپردازد. «یَا مَنْ أَظْهَرَ الْجَمِیلَ وَ سَتَرَ الْقَبِیحَ»؛ ای خدایی که زیباییها را برای بندگانت آشکار میسازی و قبائح، زشتیها و گناهانشان را مستور میداری. «یَا مَنْ لَمْ یُؤَاخِذْ بِالْجَرِیرَةِ وَ لَمْ یَهْتِکِ السِّتْرَ»؛ ای پروردگار عالم! تو همان کسی هستی که پرده رحمتت را نمیدری و آن را بر من گسترانیدهای. «یَا عَظِیمَ الْعَفْوِ»؛ خدایا عفوت به مراتب از عفو بندگانت بزرگتر و گستردهتر است. «یَا حَسَنَ التَّجَاوُزِ یَا وَاسِعَ الْمَغْفِرَةِ »؛ خدایا تو از بندگانت بسیار زیبا میگذری و بخشش و مغفرتت زیاد و وسیع است.
استاد اخلاق درباره تأثیر این دعا گفت: کلمات این دعا بسیار پر محتوا و پر معناست؛ لذا وقتی نمازگزار در قنوت نمازش آن را با حالت توجه و شناخت میخواند بهتدریج دلش به خداوند نزدیکتر میشود.
استاد کمیلی درباره نجوا و شکوه گفت : «یَا صَاحِبَ کُلِّ نَجْوَی»؛ ای خدایی که نجوا را میشنوی؛ نجوا آن گفتگوی آهسته و درونی است. «وَ یَا مُنْتَهَی کُلِّ شَکْوَی»؛ ای خدایی که نهایت هر شکوه و شکایتی هستی. مقصود هر شکوهای است که بندگان آن را به هر جا میبرند. مثلاً مظلومی شکایتش را از ظالم به دادگاه قضایی میبرد و قاضی به نفعش حکمی را صادر میکند. قاضی را چه کسی آفریده است؟ آفریننده این دستگاه خلقت و اسباب دنیا چه کسی است؟ لذا بازگشت همه چیز به سوی اوست.
وی در بیان سایر صفات الهی گفت: «یَا مُقِیلَ الْعَثَرَاتِ»؛ ای خدایی که از عثرات و خطاهای بندگانت میگذری. «یَا کَرِیمَ الصَّفْحِ»؛ گذشت تو بسیار با کرم است. تو از بندگانت میگذری بیش از آن چیزی که آنها میخواهند. «یَا عَظِیمَ الْمَنِّ»؛ منت تو بر ما زیاد است. «یَا مُبْتَدِئاً بِالنِّعَمِ قَبْلَ اسْتِحْقَاقِهَا»؛ خدایا تو از همان ابتدا در عالم ذر، الست، اصلاب آبا، ارحام امهات و ... نسبت به ما لطف داشتهای و از روی تفضل و کرمت این همه نعمت به ما هدیه دادهای؛ بدون آنکه استحقاق نعمتی را داشته باشیم.
استاد عرفان در تفسیر فراز انتهایی دعا گفت: «یَا رَبَّنَا وَ یَا سَیِّدَنَا وَ یَا مَوْلَانَا وَ یَا غَایَةَ رَغْبَتِنَا أَسْأَلُکَ یَا اللَّهُ أَنْ لَا تُشَوِّهَ خَلْقِی بالنَّار»؛ خدایا از تو میخواهم یک وقت مرا در آتش دوزخ و غضبت قرار ندهی. عرفا در خصوص عبارت «أَنْ لَا تُشَوِّهَ خَلْقِی بالنَّار» مطالبی دارند. وقتی آثاری از آتش در صورت و بدن کسی ظاهر میشود خلقتش زشت میشود. بنا به نظر عرفا، انسان در همین دنیا نیز گرفتار جهنم و عذاب میشود.
آیت الله کمیلی با اشاره به تفسیر امام راحل از آیۀ کریمه «وَ اِنَّ جَهنَّم لَمُحیطَةٌ بِالْکافِرینَ» که جهنم بر کافران احاطه دارد گفت: کلمه محیط در این آیه که به مفهوم احاطه و اشراف داشتن است مربوط به همین دنیاست. یعنی یک جهنم و بهشتی در نفس انسان وجود دارد. هریک از صفات رذیله یک جهنمی برای بنده خداست. انسان باید این صفات رذیله را از وجودش پاک نماید. لذا موقع خواندن این دعا باید به هر دو نار اخروی و نار دنیوی توجه داشت؛ چون نار دنیوی مقدمهای برای نار اخروی است.
استاد اخلاق و عرفان با اشاره به نصیحت امام راحل به سالکین راه خدا به نقل از ایشان گفت: «بندۀ سالک نیز ادب مقام مقدّس ربوبیّت را نگاه دارد، و از ادعیۀ خود مراقبت کند که مشتمل بر تسبیح و تنزیه حق تعالی و متضمّن ذکر و یاد حق باشد؛ و چیزهایی که از حق در این حال شریف میخواهد از سنخ معارف الهیّه و طلب فتح باب مناجات و انس و خلوت و انقطاع به سوی او باشد؛ و از طلب دنیا و امور خسیسه حیوانیّه و شهوات نفسانیّه احتراز کند، و خود را در محضر پاکان شرمساز ننماید و در محفل ابرار بی مقدار نکند.»
استاد کمیلی درباره نوع درخواست از خداوند گفت: وقتی نمازگزار در قنوت نماز با خدا گفتگو میکند باید از خدای عظیم و بزرگ، حاجت بزرگی را طلب نماید. نباید به مردمی نگاه کند که در حاجات دنیوی غرق شدهاند و موقع خواندن نماز، فکر آنها هزار جاست. بلکه باید به سراغ معانی عالی معرفت در نفس و معارف الهی رفت و طلب فتح باب مناجات را از خدا خواست تا این دل بتواند با خدا مناجات کند و یک فتوحات و ابوابی از معرفت و محبت خدا در دل باز شود؛ انس، خلوت و انقطاع به سوی او باشد. همچنین حاجت خود را به سمت حاجات کوچک، خرد و امور خسیسیه دنیوی نبرد. چون حیوانات نیز مدام به دنبال خوراک، شکم و غذا هستند. از طرفی تا یک مقدار رزق و روزی بعضی از مردم تنگ میشود به دنبال دعای رزق میروند.
وی ادامه داد: انسان نباید به سراغ مشتهیات حیوانی و شهوات نفسانی برود و خود را در محضر پاکان شرمسار و در محفل ابرار بیمقدار کند. نمازگزار وقتی وارد حریم نماز میشود همراه با خدا، بزرگان و ملائکه است. چون این نماز را به آسمانها میبرند و انسان در چنین مقامی است. لذا برای چه خودش را به سمت چیزهای بیارزش میبرد؟
وی افزود: سپس امام راحل میفرماید: «ای عزیز، قنوت دست شستن از غیر حق و اقبال تامّ به عزّ ربوبیّت پیدا کردن است، و کف خالی و سؤال به جانب غنیّ مطلق دراز نمودن است»؛ این مطلب خطاب به همه ماست. نمازگزار دست گدایی خود را به سمت یک غنی مطلق دراز میکند چون طبق کریمه «أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَی اللَّهِ» انسان فقیر است و از او غناهای معنوی و الهی را طلب میکند. اگر در این حال بطن، فرج، سخن راندن و از دنیا یاد کردن را طلب نماید کمال نقصان و تمام خسران است.
این مؤلف کتب اخلاقی و عرفانی گفت: در ادامه حضرت امام میفرماید: «جانا، اکنون که از وطن خود دور افتادی و از مجاورت احرار محجور شدی و گرفتار این ظلمتکدۀ پر رنج و محن گردیدی، خود چون کرم ابریشم بر خود متن.» همانند کرم ابریشمی که پیلهای به دور خویش میتند اینقدر در نفسانیت خود فرو نروید و یک مقدار از عالم نفس بیرون بیایید.
استاد کمیلی ضمن قرائت آخرین نصیحت امام خمینی گفت: «عزیزا، خدای رحمن فطرت تو را به نور معرفت و نار عشق تخمیر نموده، و به انواری چون انبیاء و عشاقی مانند اولیاء مؤیّد فرموده، این نار را به خاک و خاکستر دنیای دنیّ منطفی نکن؛ و آن نور را به کدورت و ظلمت توجّه به دنیا که دار غربت است مکدّر ننما؛ باشد که اگر توجّهی به وطن اصلی کنی و انقطاع به حق را از حق طلب کنی و حالت هجران و حرمان خود را با دلی دردناک به عرضش برسانی و احوال بیچارگی، بینوایی و گرفتاری خویش را اظهار کنی، مددی غیبی رسد و دستگیری باطنی شود و جبران نقایص گردد. «اِذْ مِنْ عادَتِهِ الاْحْسانُ وَ مِنْ شیمَتِهِ التَّفَضُّل».
وی در توضیح مطالب فوق گفت: عزیزان، خمیره و فطرت پاک اولیه انسان قبل از آلوده شدن به این دنیا یک فطرت توحیدی بوده است. انسان باید به وسیله آتش عشق و آتش محبت خدا خودش را تربیت و رشد دهد. یک راه میانبری به نام حرقۀ قلبی وجود دارد. احتراق به مفهوم سوختن و سوز و گداز است. این دیگر فطانت، زیرکی و هنر شماست که جهت تحقق این امر از چه راهکارهایی استفاده کنید. بعضی در بین الطلوعین یک ساعت در قبرستان مینشینند و در آن خلوت در موضوع مرگ تفکر میکنند و حالی پیدا میکنند. آن حال یک عاملی برای سوز و گداز و گریه و ناله است. خلاصه اگر انسان عاشق شود آنوقت میفهمد که باید چکار کند. اگر انسان این حرقه و به تعبیر امام راحل آن نار و آتش عشق را در دلش روشن کند و بر روی آن کار کند بهتدریج این حرقه فزونی مییابد و ریشههای رذایل نفس را میسوزاند. این مطلب تجربه شده و حضرت امام نیز آن را بهطور کامل تأیید میکند و میفرماید: این نار عشق، خمیره درونی شماست. همانند هیئتهای عشاق الحسین، انبیاء و اولیاء نیز، عشاق الله هستند. شما هم یک هیئتی به نام عشاق الله درست کنید. اینقدر که در هیئتها «یا حسین» گفته میشود آیا «یا الله» گفته میشود؟ لذا انسان باید مراقبت نماید تا یک وقت این آتش را با فرو رفتن در افکار دنیوی و حاجات دنیوی خاموش نکند.
آیت الله کمیلی خراسانی در پایان به ذکر دو روایت درباره حضرت صدیقه طاهره «سلاماللهعلیها» پرداخت و گفت: روایت اول: قال ابو عبدالله - علیه السّلام - : لِفاطمةَ - سلام الله علیها - تِسْعَةُ اسماءٍ عند اللهِ عز و جلّ: فاطمةُ و الصِّدِّیقةُ و المبارکةُ و الطاهرةُ و الزکیةُ و الراضیةُ و المرضیةُ و المحدثةُ و الزهراءُ؛ امام صادق - علیه السّلام - فرمود: نزد خداوند متعال برای فاطمه - سلام الله علیها - نُه اسم وجود دارد: فاطمه، صدیقه، مبارکه، طاهره، زکیه، راضیه، مرضیه، محدثه و زهرا. [بحار الانوار، ج ۴۳، ص۱۰]
روایت دوم درباره علت نامگذاری حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) به نام فاطمه(س) است که پاسخ آن از مصادر اهل سنت نقل میشود. حضرت رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله میفرماید: «إنَّما سُمِّیَت ابنَتی فاطِمَةُ لأنَّ اللّهَ انما سمیت ابنتی فاطمة، لان الله فطمها و ذریتها و محبیها عن النار»[ینابیع المودة، ص ۳۹۷]؛ من نام دخترم را فاطمه (علیها السلام) گذاشتم؛ زیرا خدای عزوجل، فاطمه (علیها السلام)، ذریه، شیعیان و دوستانش را از آتش دوزخ جدا کرده است. فطام در لغت زمانی است که یک طفل با یک حیلههایی از شیر مادر گرفته میشود. لذا حضرت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) میفرماید این فطام از آتش دوزخ برای حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها)، ذریه و دوستانش است.
نظر شما