تحولات لبنان و فلسطین

سی و چند سال پیش در کشور ما احتمالاً این‌جور طبقه‌ای وجود نداشتند و یا اگر داشتند، تعدادشان هنوز آن‌قدر نبود که بشود آن‌ها را به صورت یک طبقه خاص و علاّف اسم‌گذاری کرد.

لشکر علّاف‌ها را هم دریابیم!
این‌جوری هم می‌شود همه تقصیرها را بیندازیم گردن انگلیسی‌هایی که خیلی از بدبختی‌های دیروز و امروز مملکتمان گردن آن‌هاست! انگلیسی‌ها بودند که برای اولین بار، حدود سی و چند سال پیش وقتی داشتند آمار جامعه‌شان را می‌گرفتند که ببینند دقیقاً چقدر کارمند، کشاورز، کارگر، ازکار افتاده و پیر و جوان دارند تا برایشان برنامه بریزند، متوجه شدند یک طبقه از آدم‌ها هم هستند که نه درس می‌خوانند، نه کار می‌کنند، نه دنبال کار پیدا کردن هستند و نه مشغول آموزش دیدن برای یاد گرفتن کار و حرفه‌ای مناسب. 

کی نگران شدیم؟
سی و چند سال پیش در کشور ما احتمالاً این‌جور طبقه‌ای وجود نداشتند و یا اگر داشتند، تعدادشان هنوز آن‌قدر نبود که بشود آن‌ها را به صورت یک طبقه خاص و علاّف اسم‌گذاری کرد. تازه بر فرض هم تعدادشان زیاد بود، مسئولان و برنامه‌ریزان کشور ما درست مثل امروز، آن‌قدر اولویت و کار و مسئولیت برای خودشان تعریف کرده بودند که علاف‌ها باید حالاحالاها صبر می‌کردند تا نوبتشان بشود!
انگلیسی‌ها اما از آنجا که لابد به جز انگلیسی بودن، آدم‌های حسابگر و آینده‌نگری هم هستند برای این قشرعجیب و غریب اصطلاح   Not currently engaged in Employment, Education or Training را به کار بردند تا با عنوان اختصاری «NEET» معروف شوند. «نیت»‌ها به سرعت در جوامع و کشورهای مختلف گسترش پیدا کردند و مثلاً ژاپنی‌ها تا به خودشان آمدند متوجه شدند انبوه آدم‌های علاف و بی‌انگیزه حتی بیشتر از انگلیسی‌ها بینشان پیدا می‌شود. حالا «نیت»‌های انگلیسی که نه حال و حوصله و نه انگیزه کار و شرکت در فعالیت‌های اجتماعی را داشتند بیشتر ۱۶ تا ۱۸ ساله بودند و ژاپنی‌ها، میان علاف‌هایشان از ۱۵ ساله تا ۳۵ ساله پیدا می‌شد.
الان که این مطلب را می‌خوانید، به راحتی می‌توانید حدس بزنید که به طور طبیعی چند سال پس از انگلیس، ژاپن و دیگران، باید در ایران خودمان هم سروکله این طبقه و مشکلاتشان پیدا می‌شد. متأسفانه مسئولان و برنامه‌ریزان ما در چند دهه قبل این حدس را نزدند و یا اگر زدند، فرصت نکردند و نتوانستند فکری برای لشکر علاف‌های آینده بکنند. ساده‌تر اینکه کمتر مسئول و محققی خطر گسترش طبقه «نیت» را جدی گرفت.
فقط برخی پژوهشگران و محققان، حداقل ۱۷ یا ۱۸ سال پیش حالا یا با تقلید از انگلیسی‌ها و ژاپنی‌ها یا با دغدغه‌های جامعه شناختی، در تحقیقاتشان سراغ این طبقه رفته و آن‌ها را شناسایی کرده بودند. مثلاً در روزنامه همشهری سال۱۳۸۵ و مطلبی با تیتر «رؤیاهای نسل پیاده‌رو»، نویسنده آمار و ارقام و واقعیت‌هایی را درباره دلایل شکل‌گیری طبقه «نیت» به نقل از تحقیقات سازمان ملی جوانان می‌آورد که: « شرایط خانوادگی، یکی از اصلی‌ترین عوامل پیدایش طبقه «نیت» است... گاهی وقت‌ها رفاه نسبی و بالاتر در خانواده هم به کمک چنین ماجرایی می‌آید... براساس این پژوهش خانواده‌ها، مخصوصاً خانواده‌های طبقات متوسط و بالا، عموماً فرزندان را وابسته به خود پرورش می‌دهند و این وابستگی به شکل‌های گوناگون ازجمله رشد نیافتگی در احراز قدرت زندگی و نگرش غیر واقع‌بینانه فرزندان به زندگی بروز پیدا می‌کند... وضعیت کلی جامعه نیز در این مسئله نقش دارد.
براساس پیمایش بزرگ سازمان ملی جوانان، ۳۲درصد از جوانان خود را بی‌کس و تنها می‌دانند. ۵۶درصد احساس می‌کنند شادابی و نشاطی را که یک جوان باید دارا باشد، ندارند و ۳۷درصد فکر می‌کنند وضعیت زندگیشان روزبه‌روز بدتر می‌شود». این آمار و ارقام که نویسنده گزارش، سال ۸۵ از آن حرف می‌زند مربوط به خدا می‌داند چند سال پیش است. البته این را هم خدا می‌داند که به جز خبرنگار روزنامه همشهری، چند مسئول و برنامه‌ریز در این همه سال، این آمار و ارقام را خوانده و نگران وضعیت جامعه شده‌اند؟

پای ثابت بحران‌ها
سال ۱۳۹۹ یکی از خبرگزاری‌ها به نقل از یک استاد دانشگاه درباره طبقه «نیت» مطلب منتشر می‌کند. در این مطلب نگاه دکتر «سیدجواد حسینی» به طبقه «نیت» نگاهی کاملاً علمی و محققانه است و او درباره این واقعیت صحبت می‌کند که وجود یک طبقه و قشر بیکار، بی‌انگیزه و علاف می‌تواند در هر جامعه‌ای بحران‌سازی کند و یا در صورت بروز یک بحران، آن را دامنه‌دار و طولانی‌تر کند. نگاه اصلی این مصاحبه البته معطوف به ناآرامی‌ها و اغتشاشات سال‌های ۹۶، ۹۷ و ۹۸ است و در یک بررسی سریع مشخص می‌کند که در جامعه ایران نزدیک به ۵/۲ میلیون «نیت» وجود دارد. یعنی افرادی که با همه بیکاری، بی‌انگیزگی و حتی لاقیدی در شرایط اغتشاش و ناآرامی اغلبشان به جمع معترضان می‌پیوندند و زمینه این را هم دارند که تبدیل به یک اغتشاشگر شوند. صحبت‌های دکتر حسینی از این جهت دلگرم‌کننده است که خواننده را امیدوار می‌کند به اینکه بالاخره مسئولان ما به خودشان آمده و متوجه خطرات گسترش طبقه «نیت» و عواقبش شده‌اند و احتمالاً...( تصحیح می‌کنم) و خدا کند که دنبال چاره‌جویی هم رفته باشند.
همین اردیبهشت ماهی که گذشت رهبر معظم انقلاب در دیدار نمایندگان جامعه کارگری به این نکته اشاره کردند که: « یک دسته جوان‌هایی هستند که نه دنبال تحصیل‌اند، نه دنبال کارند؛ واقعاً باید صاحبنظران سیاسی و اجتماعی و اقتصادی بنشینند برای این‌ یک فکری بکنند، به دولت کمک کنند... جوان‌هایی که کار ندارند، دنبال کار هم نیستند؛ تحصیل نمی‌کنند، دنبال تحصیل هم نیستند. ما تعداد قابل توجهی جوان این‌جوری داریم؛ این هم جوان است، این هم سرمایه است، نبایستی از دست برود...».

فرق «نیت» و «نت»
چند روز بعد برخی خبرگزاری‌ها مطلبی را با تیتر: «تفسیر جامعه‌شناسی نسل «Z» در بیانات رهبر معظم انقلاب» منتشر کرده و در آن به نقش افرادی که متولدان عصر اینترنت و فضای سایبری امروزی هستند، در ناآرامی‌ها و اغتشاشات کشورمان می‌پردازد. در این مطلب دو مقوله بدجوری با هم قاطی شده و یا حتی اشتباه گرفته شده است! نسل «Z» یا نسل «نت» و اینترنت یک طبقه خاص اجتماعی نیستند.
آن‌ها یک نسل متشکل از نوجوانان و جوانانی هستند که در عصر و فضایی بسیار متفاوت با پدرانشان چشم به جهان گشوده و سپس رشد کرده‌اند. الزاماً هم علاف و بیکار و بی‌انگیزه نیستند، بلکه نوع نگاهشان به زندگی و همچنین مطالبات و توقعاتشان با نسل‌های دیگر متفاوت است. در حالی که رهبر معظم انقلاب در سخنانشان نه به ویژگی‌های نسل«Z» بلکه به مشخصات جوانان طبقه «نیت» اشاره می‌کنند. خدا کند مسئولان ما هم به دنبال سخنان رهبری و برای رفع مشکلات طبقه «نیت» و در آوردن این طیف گسترده از علافی و سرگردانی، مانند برخی خبرگزاری‌ها، مستقیماً سراغ نسل «Z» یا«نت» نرفته و آب در هاون نکوبیده باشند!

​​​​​​​خبرنگار: مجید تربت‌زاده
منبع: قدس آنلاین

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.