تحولات لبنان و فلسطین

سریال مرداب تا اینجا که چهارده قسمت از آن پخش شده، یکی از جذاب‌ترین سریال‌های امسال است. جذابیت سریال از چند ناحیه می‌آید، که قطعا یکی از آن‌ها فیلمنامه سریال است؛ فیلمنامه‌ای که به طور دقیق و گروهی نوشته شده و بازنویسی آن توسط نیما اقلیما سازنده فیلم خوب و متفاوت امیر نوشته شده است.

اعتماد نکن شکیب!

به گزارش قدس آنلاین یکی دیگر از جذابیت‌های سریال شخصیتی به نام شکیب است. قبلا هم در سریال‌های ایرانی شخصیتی به‌نام  شکیب داشته‌ایم. اولین شکیب در سریال آوای باران ( ۱۳۹۲) به کارگردانی حسین سهیلی زاده معرفی شد که در آن شخصیت شکیب با بازی مهران احمدی رئیس گروهی از گدایان بود. اما شخصیت شکیب یا همان اسفندیار شکیب در سریال توسط امیر جعفری به خوبی بازی و پرورده شده و به تدریج کل سریال را در دست می‌گیرد، حتی از شخصیت‌های مثبت و منفی دیگر هم پیشی می‌گیرد. او کسی است که از همه چیز آگاهی دارد، تماشاگر را با فرضیه‌هایش غافلگیر می‌کند و منشا وقایع سریال می‌شود. مورد دیگر از جذابیت‌های فیلمنامه، همین نحوه اطلاع رسانی حوادث است. اسفندیار شکیب همیشه یک قدم از بیننده جلوتر است، اما این اطلاعات با اینکه نمی‌دانیم چطور و از کجا به دست آمده - یک بار می‌بینیم که چگونه از طریق شنود در اتومبیل،  از توطئه دختر و پسر جوان مطلع می‌شود - تماشاگر را اذیت نمی‌کند.

 اولین بار که شکیب را در عمارتش می‌بینیم مشغول بازی دعوای سگ‌هاست. از نوع رفتارش مشخص است که رحمی در کارش نیست و از خشونت لذت می‌برد. در دنیای شکیب، دلسوزی، سهل‌انگاری و حواس‌پرتی به معنای نابودی است؛ خیانت که جای خود دارد. شکیب فردی خودساخته است که با وجود محبت به دیگران، هرگز محبوب نیست. تقریبا همه اعضای خانواده‌ای که تشکیل داده، در پی کشتن او هستند. از کوهیار (مجتبی پیرزاده) به‌عنوان وکیل و بزرگ‌ترین پسرخوانده‌اش بگیر تا پسرخوانده کوچکش کیوان (یسنا میرطهماسب) و دخترخوانده‌اش صبا (الیکا ناصری). برای همین او همیشه یک نیروی ویژه مثل ذبیح  (محمود نظرعلیان) دارد که به عنوان پشتیبان و بک آپ به همراه تیمش می‌فرستد؛ نیرویی که توان جمع کردن اشتباهات و یا خیانت دیگران را دارد. خود شکیب نیز مدام اشتباهات و پنهان‌کاری‌های دیگران را لاپوشانی می‌کند. در دنیای شکیب قول دادن هم بی‌معنی است و قابل اعتماد نیست: ویدا (الهام اخوان) در قسمت سوم به سرگرد فتحی قول می‌دهد فرزندش را بعد از عملیات سالم تحویل خواهد گرفت، اما عملا این اتفاق نمی‌افتد. نگاه‌های ممتد و مکث‌های او فرد مقابلش را میخکوب می‌کند که همین نکته بازی امیر جعفری در مرداب را در اوج پختگی و ظرافت در دوران بازیگری او قرار می‌دهد.

اصولا در این سریال گفت‌وگونویسی اهمیت بسیاری دارد و با دقت صورت گرفته. شکیب شخصیتی است که با وجود نداشتن سواد آکادمیک، تکه کلام‌های جالبی دارد و به خوبی با کسانی که با او در ارتباط هستند چند پهلو صحبت می‌کند. مثلا می‌گوید: " بین زیر و زبر یک نقطه است، اما  خیلی با هم فرق می‌کنند! " یا سر میز شام خانوادگی، با جملات مبهم خود دیگران را گیج می‌کند.  نمونه دیگری از گفت‌وگوهای درخشان سریال که بین کوهیار به‌عنوان کارفرما و ویدا اتفاق می‌افتد این‌چنین است:
کوهیار: " کی میری شمال؟ "
ویدا: " کی برم؟ "
کوهیار: " هر موقع دوست داری. "
ویدا: " باشه. "
کوهیار: " فقط فردا باید شمال باشی !"

یکی از جذابیت‌های سریال بخش‌بندی متفاوت و رفت و برگشت‌های شخصیت‌هاست که طی آن می‌بینیم اینکه چطور شخصیت‌ها به هم می‌رسند، از هم دور می‌شوند و باز در کنار هم قرار می‌گیرند. سریال با ماجرای کلاهبرداری ایرج (شهرام حقیقت دوست) از فیاضی (مهدی هاشمی)شروع درخشانی دارد که دو قسمت آغازین را پرکشش می‌کند. فیاض در دو قسمت اول حضور دارد و بعد تا قسمت سیزدهم سریال ناپدید می شود. از این قسمت او باز با دست پر برای تقابل با شکیب به صحنه بازمی‌گردد. در کنار این تکنیک، در فیلمنامه چند ابهام جانبی مدام در ذهن بیننده را درگیر می‌کند. مهم‌ترین ابهام در شخصیت صبا (الیکا ناصری) است که با آزادی از  زندان و باز توطئه چیدن برای دستگیری‌اش شکل می‌گیرد و بعد با آوردنش نزد شکیب برای ماموریتی که نمی‌دانیم چیست به اوج می‌رسد. از نوآوری‌های سریال یکی هم ماجرای حضور پلیس فاسد است که کمتر در سریال‌ها به نمایش درآمده بود. گرچه با اضافه شدن برخی حرکات به رفتارش مانند همکاری با مافوقش به عنوان جاسوس دوجانبه سعی شده وضعیتش تعدیل شود.
برزو نیک نژاد به‌عنوان کارگردان سریال مرداب را بیشتر با فیلم‌ها و سریال‌های کمدی می‌شناسیم. او اتفاقا دنباله‌ساز خوبی است و ادامه سریال‌هایی مثل ساخت ایران۲ یا دودکش۲ را کارگردانی کرده. در شبکه خانگی نیز قبلا سریال کمدی آفتاب‌پرست را از او دیده بودیم. به همین دلیل با این سریال جذاب معمایی مرداب حسابی غافلگیرمان کرد.

بین بازیگران فرعی سریال، الهام اخوان در نقش ویدا که سابقه کار با کارگردان را در سریال‌های دودکش۲ و آفتاب‌پرست را داشته، بازی درخشانی دارد که بی‌تردید همکاری قبلی او با فیلمساز در آن موثر بوده. المان تعارف کردن آدامس در اوج مذاکره در رفتار او خوب جا افتاده. یسنا میرطهماسب در نقش کیوان نیز بازی خوبی ارائه داده است.

منتقد: محسن بیگ‌آقا

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.