همه تقصیرها گردن «نوستراداموس»های دیروزی و امروزی نیست! کنجکاوی آدمیزادجماعت و علاقهاش به سردرآوردن از حوادث و رخدادهای روز، ماه و سالهای آینده هم هست که سبب شده از چندهزارسال پیش به این طرف، هنوز هم بازار پیشگویی داغ باشد
یعنی کار به جایی رسیده که اگرنوستراداموس یا مدعی پیشگویی دیگری هم پیدا نشود، خود ما آدمها به هر بهانهای متوسل به هشتپا، طوطی، لاکپشت و انواع و اقسام جانوران میشویم تا مثلاً بفهمیم آیا تیم فوتبال مورد علاقهمان در مسابقات پیش رو قهرمان میشود یا نه؟
ترکیب ستارهشناسی، ادبیات و پزشکی
هنوز یکی دو هفته مانده بود به تحویل سال میلادی، برخی خبرگزاریها و سایتهایی که لابد برای کنجکاوی و علاقه ما به پیشگویی، احترام قائلند شروع کردند به فهرست کردن پیشگوییهای «نوستراداموس» معروف برای سال ۲۰۲۴. حالا هم که یک هفتهای از آغاز سال نو گذشته است برخی خبرگزاریهای وطنی انگار یاد کنجکاوی و علاقه مخاطبان ایرانی به پیشگویی افتاده و دارند، قضای عرض ارادت به جناب «نوستراداموس» را بهجا میآورند! برای همین دیروز در مطالبشان دوباره یادآوری کردند که این پیشگوی معروف چه اشعار وحشتناک و دلهرهآوری درباره سال۲۰۲۴ سروده است.
ترکیب ستارهشناسی، ادبیات و پزشکی
هنوز یکی دو هفته مانده بود به تحویل سال میلادی، برخی خبرگزاریها و سایتهایی که لابد برای کنجکاوی و علاقه ما به پیشگویی، احترام قائلند شروع کردند به فهرست کردن پیشگوییهای «نوستراداموس» معروف برای سال ۲۰۲۴. حالا هم که یک هفتهای از آغاز سال نو گذشته است برخی خبرگزاریهای وطنی انگار یاد کنجکاوی و علاقه مخاطبان ایرانی به پیشگویی افتاده و دارند، قضای عرض ارادت به جناب «نوستراداموس» را بهجا میآورند! برای همین دیروز در مطالبشان دوباره یادآوری کردند که این پیشگوی معروف چه اشعار وحشتناک و دلهرهآوری درباره سال۲۰۲۴ سروده است.
در تازهترین پیشبینیهای نوستراداموس، میتوان جنگ بزرگی که شاید جهانی هم بشود، خشکسالی، قحطی خیلی خیلی گسترده، سیل، طوفان، آفت، مرگ پاپ و برکناری پادشاه انگلیس را دید. البته که دو مورد آخر را نه میشود وحشتناک و دلهرهآور به حساب آورد و نه حتی پیشگویی و بیشتر شبیه مواردی فیکی است که این روزها بهراحتی میشود آنها را به هر شاعر و یا پیشگو و سیاستمداری نسبت داد. درباره جناب «نوستراداموس» هم بهتر است این واقعیتها را بدانید که مادرزاد پیشگو نبود و در ضمن ازجمله آدمهای کلّاش، بیسواد و فالبینی هم که برای خودشان دکان باز میکنند به حساب نمیآمد.
اما تضمینی هم نداده بود که سالها بعد، کسی با استفاده از اشعارش، دکان پیشگویی باز نکند. «میشل دو نوستردام» خیلی هم درسخوان، دانشگاه رفته و اهل کمالات بود و عاشق ریاضیات و ستارهشناسی و موسیقی. اصرار پدر اما سبب شد در آموزشگاه «مونپلیه» پزشکی بخواند در آنجا با نویسندهای سرشناس آشنا شده و بعد به نوشتن و سرودن علاقهمند شود و در نهایت با نام «نوستراداموس» شروع به رباعی سرودن کند. خلاصه، تلفیق ستارهشناسی، پزشکی و ادبیات، نتیجهاش شد یکصد رباعی پیشگویانه که آنها را در سال ۱۵۵۵ میلادی منتشر کرد. البته در سالهای بعد نیز طبابت و رباعی سرودنها و ادعای اینکه در اشعارش سرنوشت و آینده بشر قابل دیدن است را ادامه داد.
نگران نباشید
ادعا نمیکنیم «میشل» خودش داعیه پیشگویی و پیشبینی نداشته و نسلهای بعد سعی کردهاند او را به جای پیشگو به بشریت قالب کنند. چه اینکه اصولاً روند زندگی و تحصیلات جناب پیشگو، آنچنان که باید منطقی و معقول به نظر نمیرسد. با علاقه به نجوم و ریاضیات شروع به تحصیل میکند، مدتی پزشکی میخواند، کمی بعد وارد دانشگاه «اوینگتن» میشود تا در رشته چهارگانه (علوم اربعه) هندسه، حساب، موسیقی و نجوم بخواند، اما سر از سهگانه علوم بلاغی، منطق و دستور زبان درمیآورد. کمی بعدتر دانشگاه به دلیل شیوع کرونا...ببخشید... به دلیل شیوع طاعون تعطیل میشود و «میشل» سراغ عطاری و داروسازی غیرمجاز میرود. با باز شدن دانشگاه قید رشتههای سهگانه و چهارگانه را میزند و سر از رشته پزشکی درمیآورد و دانشگاه که خبردار میشود او مدتی عطاری کرده است از تحصیل محرومش میکند. آن وقت این جور آدم از این شاخه به آن شاخه بپر، شاعر شده و بعد هم میزند توی کار پیشگوییهای شاعرانه.
یک نکته را نباید فراموش کنیم که اشعار«نوستراداموس» خیلی همهفهم و ساده نیست و مخاطب عادی ممکن است آنها را اشعاری بیسروته یا حداقل کم سروته تلقی کند! اما حداقل در ۱۰۰ سال اخیر همیشه کسانی پیدا شدهاند که سال به سال سعی کردهاند شعرهای مدعی پیشگویی را تفسیر و تأویل کرده و با حوادث رخ داده در جهان و یا با برخی تغییر و تحولات اجتماعی و سیاسی تطبیق دهند. هرچند به نظر میرسد برخی از اشعار او مثلاً حوادث انقلاب کبیر فرانسه را خیلی خوب پیشگویی کردهاند اما خود «نوستراداموس» در نوشتههایش، خود را نه یک پیشگو بلکه فقط پیشبینی کننده رخدادهای جهان میداند و خیلی هم ابا دارد از اینکه او را متهم به تلاش برای پیشگویی و غیبگویی کنند. خیلیها هم اشعار او را نه پیشگویی و پیشبینی که نوعی «پسبینی» میبینند. پسنگری نوعی آیندهپژوهی است که فرد یک رخداد احتمالی در آینده را فرض کرده و با حرکت رو به عقب، دلایل و شواهد وقوع احتمالی چنین رخدادی را تا زمان حال بررسی میکند.
حرف آخر اینکه به چند دلیل، خیلی نگران آنچه اینجا و آنجا درباره پیشبینیهای هولناک برای آینده جهان میخوانید، نباشید. دلیل نخست اینکه پیشبینی و پیشگویی از زمین تا آسمان با هم فرق میکنند. اولی بهشدت وابسته به مسائل، دلایل و شواهد علمی و تاریخی و... است و دومی فقط ادعا و شبه علم و این جور چیزهاست. دلیل دوم اینکه وقتی پیشبینیهای علم هواشناسی امروز که با توسل به هزارجور فناوری و امکانات پیشرفته انجام میشود، گاهی توزرد از کار در میآیند، چطور میشود به پیشگوییهای ۵۰۰ یا ۶۰۰ سال پیش اعتماد کرد؟ دلیل سوم هم اینکه مثلاً اگر قرار بود حتی یکی از پیشگوییهای هولناک و هرساله منتشر شده از قول نوستراداموس یا هرکس دیگربه حقیقت بپیوندد، طی ۱۰ یا ۱۲ سال اخیر دنیا حداقل ۱۰ یا ۱۲ بار کن فیکون شده و شما الان مشغول خواندن مطلب این صفحه نبودید!
خبرنگار: مجید تربت زاده
نگران نباشید
ادعا نمیکنیم «میشل» خودش داعیه پیشگویی و پیشبینی نداشته و نسلهای بعد سعی کردهاند او را به جای پیشگو به بشریت قالب کنند. چه اینکه اصولاً روند زندگی و تحصیلات جناب پیشگو، آنچنان که باید منطقی و معقول به نظر نمیرسد. با علاقه به نجوم و ریاضیات شروع به تحصیل میکند، مدتی پزشکی میخواند، کمی بعد وارد دانشگاه «اوینگتن» میشود تا در رشته چهارگانه (علوم اربعه) هندسه، حساب، موسیقی و نجوم بخواند، اما سر از سهگانه علوم بلاغی، منطق و دستور زبان درمیآورد. کمی بعدتر دانشگاه به دلیل شیوع کرونا...ببخشید... به دلیل شیوع طاعون تعطیل میشود و «میشل» سراغ عطاری و داروسازی غیرمجاز میرود. با باز شدن دانشگاه قید رشتههای سهگانه و چهارگانه را میزند و سر از رشته پزشکی درمیآورد و دانشگاه که خبردار میشود او مدتی عطاری کرده است از تحصیل محرومش میکند. آن وقت این جور آدم از این شاخه به آن شاخه بپر، شاعر شده و بعد هم میزند توی کار پیشگوییهای شاعرانه.
یک نکته را نباید فراموش کنیم که اشعار«نوستراداموس» خیلی همهفهم و ساده نیست و مخاطب عادی ممکن است آنها را اشعاری بیسروته یا حداقل کم سروته تلقی کند! اما حداقل در ۱۰۰ سال اخیر همیشه کسانی پیدا شدهاند که سال به سال سعی کردهاند شعرهای مدعی پیشگویی را تفسیر و تأویل کرده و با حوادث رخ داده در جهان و یا با برخی تغییر و تحولات اجتماعی و سیاسی تطبیق دهند. هرچند به نظر میرسد برخی از اشعار او مثلاً حوادث انقلاب کبیر فرانسه را خیلی خوب پیشگویی کردهاند اما خود «نوستراداموس» در نوشتههایش، خود را نه یک پیشگو بلکه فقط پیشبینی کننده رخدادهای جهان میداند و خیلی هم ابا دارد از اینکه او را متهم به تلاش برای پیشگویی و غیبگویی کنند. خیلیها هم اشعار او را نه پیشگویی و پیشبینی که نوعی «پسبینی» میبینند. پسنگری نوعی آیندهپژوهی است که فرد یک رخداد احتمالی در آینده را فرض کرده و با حرکت رو به عقب، دلایل و شواهد وقوع احتمالی چنین رخدادی را تا زمان حال بررسی میکند.
حرف آخر اینکه به چند دلیل، خیلی نگران آنچه اینجا و آنجا درباره پیشبینیهای هولناک برای آینده جهان میخوانید، نباشید. دلیل نخست اینکه پیشبینی و پیشگویی از زمین تا آسمان با هم فرق میکنند. اولی بهشدت وابسته به مسائل، دلایل و شواهد علمی و تاریخی و... است و دومی فقط ادعا و شبه علم و این جور چیزهاست. دلیل دوم اینکه وقتی پیشبینیهای علم هواشناسی امروز که با توسل به هزارجور فناوری و امکانات پیشرفته انجام میشود، گاهی توزرد از کار در میآیند، چطور میشود به پیشگوییهای ۵۰۰ یا ۶۰۰ سال پیش اعتماد کرد؟ دلیل سوم هم اینکه مثلاً اگر قرار بود حتی یکی از پیشگوییهای هولناک و هرساله منتشر شده از قول نوستراداموس یا هرکس دیگربه حقیقت بپیوندد، طی ۱۰ یا ۱۲ سال اخیر دنیا حداقل ۱۰ یا ۱۲ بار کن فیکون شده و شما الان مشغول خواندن مطلب این صفحه نبودید!
خبرنگار: مجید تربت زاده
نظر شما