به گزارش قدس خراسان، «کسی صدای ما را نمیشنود، تنها کسانی که اهمیت ندارند سهامداران پدیدهاند، کسی میتواند دل بسوزاند که مثل ما سهامدار باشد، خدا کند که همه چیز درست بشود...» اینها را یک نفر از ۱۲۰ هزار سهامدار پدیده شاندیز میگوید که دو خانه فرزندش و کل داراییشان را به پای خرید سهام پدیده ریخته است و تأکید میکند مثل او کم نیستند که زندگی خود را برای این سهام گذاشتهاند.
وی ادامه میدهد: در حال حاضر خیلی ناراحت هستیم، فکر میکردیم با بازگشت آقای پهلوان اتفاقهای خیلی خوبی در پدیده بیفتد اما شاهد کاهش شدید قیمت سهام شدیم، هیچ چیز مثل سال ۹۳ نیست و همه عملکردها ضعیف است. خدا کند این ساخت و ساز روی افزایش قیمت سهام مؤثر باشد چون نمیتوانیم امید دیگری هم داشته باشیم و اگر کسی ادعا میکند که میتواند سرمایهگذار بیاورد اجازه بدهند این اتفاق بیفتد.
داراییها در حال خارج شدن از دست مردم است
یکی دیگر از سهامداران غیرمشهدی که سهام قابل توجهی دارد با ارائه تحلیلی درباره سهم پدیده شاندیز عنوان میکند: راهکار برونرفت از این شرایط دنبال کردن منافع مردم است نه منافع شخصی که دنبال شدن آنها به ضرر مردم است. جریانهایی راه افتاده که بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد و مردم خوشحال هستند که ساخت و ساز در حال انجام است در صورتی که بیشتر این ساخت و سازها برای پدیده نیست و از نظر کارشناسی و نگاهی دورتر باید گفت بیشتر داراییها در حال خارج شدن از دست مردم است.
وی توضیح میدهد: ارزش کارشناسی سهام با این واگذاریها در حال پایین آمدن است. ارزش کارشناسی یعنی ارزش روز داراییها تقسیم بر تعداد سهام شرکت که با قراردادهای حال حاضر کمکم داراییهای پدیده به صورت چراغ خاموش به سمت داراییهای شرکت افسانهسازان میرود و این سبب میشود ارزش داراییهای شرکت کم و کمتر شود. سهامدار در حال حاضر توان افزایش سهام را ندارد و نیاز به سرمایهگذار است و خیلی واضح است سرمایهگذار زمانی به این پروژه ورود میکند که مشکلات شرکت برطرف شده باشد و زمانی که به شرکت نگاه میکند باید ببیند ارزش کارشناسی بالاست و به همین دلیل ترغیب میشود تا سرمایهگذاری انجام دهد.
این سهامدار در تشریح چگونگی رشد سهام ادامه میدهد: سهم در حالتی رشد میکند که ارزش داراییهای پشت سهم بالا باشد تا برای سرمایهگذار جذابیت ایجاد کند، خود آقای پهلوان گفته بود از سهام حمایت میکند اما اکنون این حمایت اتفاق نمیافتد و به نظر میرسد زمانی این را انجام میدهند که خودشان سهامدار عمده شوند و وقتی عمده شدند از سهام حمایت میکنند و به مردم میفروشند و خارج میشوند و از همین الان باید گفت این حمایت ارزش ندارد و به درد مردم نمیخورد. حمایتی به درد مردم میخورد که سرمایهگذار با انگیزه بلندمدت دنبال سهم بیاید و بعد مردم در قیمتهای بالا بفروشند و زیان چند ساله را جبران کنند.
خلأ یکرنگی در سهامداران
وی که از نبود انسجام میان سهامداران حقیقی گلایهمند است درباره این گلایه خود میگوید: همه چیز واضح و حقیقت مشخص است اما متأسفانه سهامداران انسجام و هماهنگی ندارند. سال گذشته هنگام بستن قرارداد کیش اموال شرکت به عنوان آوردههای مجموعه پدیده و شرکت افسانهسازان آورده خودش را هزینه ساخت پروژه در نظر گرفت. در کنار آن شرکت توسعه گشان یک سرمایهگذاری صوری در پروژه انجام داد و در قالب آن بخش زیادی از سهام مردم را به قیمت خیلی ناچیز به شرکت افسانهسازان دادند و سهامی که ارزش کارشناسی هر کدام ۱۰هزار تومان بود حدود ۵۰۰ تا ۶۰۰ تومان خریدند. در آن زمان مردم به دلیل رکود در بازار، سهم خود را به همین قیمت پایین واگذار کردند و از طرفی وجود عواملی که قیمت سهام را در همین قیمت نگه داشتند را نباید منکر شد و این طور شد که در وقت کارشناسی قیمت سهام ابنیه همین عدد اعلام شد و توانستند در همین قیمت سهام را از کف بازار جمع کنند و قرارداد ببندند. در صورتی که باید به قیمت کارشناسی قرارداد بسته میشد نه به قیمت بازاری که مشتری ندارد.
این سهامدار غیرمشهدی خاطرنشان میکند: برای پروژه کیش مجمع برگزار شد و علاوه بر توافق هیئت مدیره توافق سهامداران هم گرفته شد تا با این واگذاری موافق باشند اما متأسفانه سهامداران مردمی با همه هشدارهایی که داده میشود نسبت به عواقب تصمیم خود در رأی دادنها دقت نمیکنند و براساس سناریو تبلیغاتی چیده شده رأی میدهند که در آینده به ضررشان تمام میشود و اگر اتفاقی میافتد خود سهامداران هم دخیل هستند که از سر ناآگاهی یا درست فکر نکردن تصمیم میگیرند و طبیعی است هر اتفاقی ممکن است بیفتد، به صورت کلی پروژههایی در حال تکمیل یا توسعه است که پروژه افسانهسازان محسوب میشود.
مردم میتوانستند با انسجام قرارداد را اصلاح کنند و جلو فروش اموال را بگیرند اما پشت هم نیستند
این سهامدار در پایان گفتههای خود تأکید میکند: با اجازه چه کسی اموال پدیده در حال فروش است؟ هیچ سهامداری حاضر نیست اموال شرکت به صورت قطعه قطعه به صورتی فروش برود که نحوه پرداختهای آن مشخص نباشد. در سالهای گذشته اموال شرکت را کمکم فروختهاند که یک رقم آن تنها ۱۰۰ میلیارد تومان بوده که صرف امور معمول شده است اما اموال، اموال مردم و فروش آنها اشتباه است حتی اگر کارشناسی شود.
قیمتگذاریها هم غالباً ناعادلانه، صوری و مفت است، نظارت وجود دارد و خیلی از اتفاقها در قالب قانونی انجام میشود اما در حقیقت به نحوی هوشمندانه اقدام میشود که به زیان مردم و نفع عدهای خاص تمام شود. در مشهد به ویژه سهامداران مشهدی هر چه خالق پدیده بگوید را انجام میدهند و در حال تقدیم کردن اموال خود هستند. این سیستمی که در شرکت در پیش گرفته شده اشتباه است و خروجی آن به سمت گذشته میرود که در مجموع چیزی برای مردم نماند.
کاهش عجیب قیمت سهام با وجود ساخت و سازها!
سهامدار دیگری که ساکن تهران است در پاسخ به این پرسش که چطور به صورت قابل توجهی در پدیده سرمایهگذاری کرده است یادآور میشود: پیش از سال ۹۳ سرمایهگذاری و خرید سهام را با توجه به تبلیغات انجام دادیم در آن زمان تبلیغات گسترده بود و روز به روز شاهد رشد سهام بودیم و به این امید سرمایهگذاری کردیم که سرمایه ما رشد کند که این اتفاق نیفتاد، حالا هم ما بیرون گود نشستهایم ببینیم چه اتفاقی میافتد، باید به بهبود شرایط امیدوار بود اما اینکه با این ساخت و سازها به جای اینکه قیمت سهام رشد کند کاهشی شده جای تعجب دارد و مشخص نیست چه ماجرایی دارد و پیگیری در این موضوع جز اعصاب خردی چیزی برای ما نمیگذارد.
وی ادامه میدهد: نسبت به بازگشت پهلوان نظر مثبت داریم چون کسی که کاری را شروع کرده میتواند به خوبی به پایان برساند، گیر کار را در گروههای فضای مجازی بانک صادرات میدانند اما اینکه رشد سهم منوط به خارج شدن بانک باشد را باید بهتر کارشناسی کرد و اینکه قیمت را پایین نگه دارند تا صادرات نفع کمتری ببرد به نظر چندان درست نیست چون موضوع صادرات به نتیجه حکم دستگاه قضا برمیگردد که اضافه سهم را برگرداند.
خلأ شفافیت در اموال پدیده برای سهامداران
سهامدار دیگری که مجموع سهامهای گشان و ابینهاش در حدود ۱۰میلیون سهم میشود توضیح میدهد: وقتی سایه دولت و قوه قضائیه روی پروژه بیفتد یعنی اعتماد عمومی از بین رفته است، اشتباه از زمانی شروع شد که کل پروژه را متوقف کردند و سرمایه مردم با رکود مواجه شد، میتوانستند این پروژه را با یک خرد جمعی به سمتی هدایت کنند که مردم کمتر آسیب ببینند. گذشته دیگر گذشته است و باید شرایط حال را در نظر گرفت. میگویند رئیس کل دادگستری خراسان و دادستان طرقبه و شاندیز در حال حمایت از پروژه هستند اما احساس میشود قدرتی نمیگذارد این پروژه به نفع مردم به سامان برسد.
وی ادامه میدهد: برای نتیجهگیری اثر بازگشت پهلوان در پدیده شاندیز نیازمند زمان هستیم. از ۱۰ سال پیش که ما سهامدار بودهایم کاری که از دست ما برمیآمده را انجام دادهایم اما تنها کسانی که فراموش شدهاند همین سهامداران هستند. در جریان قوانین هیئت مدیره نیستم اما هیچ گاه با شفافیت روبهرو نبودهایم و انگار سهامدار در این ۱۰ سال با اینکه سرمایهاش در آنجا گیر است نامحرم بوده و به تازگی کمی این شفافسازی مد نظر قرار گرفته است اما به عنوان سهامدار هیچ اطلاعی نداریم در ۱۰ سال گذشته و پس از تعطیلی پدیده بر سر اموال شرکت چه آمده و چقدر برای حفظ ارزش این اموال تلاش شده است.
این سهامدار به انتظارات سهامداران از هیئت مدیره اشاره میکند و میگوید: به هر حال انتظاری که از هیئت مدیره داریم این است که ببیند چطور شرکتهای دیگر از اموال شرکت خود دفاع میکنند و حتی اگر داراییهایی مانند پدیده ندارند برای حفظ ارزش سهام خود چه تلاشهایی انجام میدهند برای اینکه از این حالت خارج شویم باید همزمان چند اتفاق بیفتد که نخستین آن آغاز شدن و ادامه یافتن ساخت و ساز است و باید پرسید هزینه این ساخت و ساز از کجا با افزایش قیمتی که نسبت به ۱۰ سال پیش صورت گرفته تأمین میشود؟ یا باید ملک املاک فروخته شود که به نظرم اشتباه است چون ارزش سهام یک شرکت وابسته به داراییهای آن است و اگر آن را به شخص دیگری بفروشند این ارزش کم میشود.
وی ادامه میدهد: باید راهکاری پیدا شود که از طریق سهامگردانی پولی برای ساخت و ساز بدست آورند که به نظر معقولتر میرسد، کار دیگر هم آزادسازی اسناد رهنی است که آزادسازی این اسناد موجب میشود سرمایهگذار با خیال راحتتری سرمایهگذاری کند.هر کاری سهامدار مردمی انجام دهد تا زمانی که سایه حقوقیها و دولتیها باشد چندان کاری پیش نمیرود، برای سهامدار حقوقی به اندازه حقیقی رشد سهام مهم نیست، تا زمانی که صادرات تعیین تکلیف نشود نتیجهای نخواهیم داشت اینکه سهام را پایین نگه داریم تا صادرات تعیین تکلیف شود به زیان مردم است و در کنار آن سرمایهگذاری جذب نمیشود و بانک سود خود را میگیرد.
سهامدار ۱۰ساله پدیده با بیان اینکه پای خوب و بد شرکت تا این لحظه ماندهایم عنوان میکند: ما سهامداران حقیقی خیلی با سهامداران حقوقی مشکل داریم اما اگر درست نگاه کنیم آنها هم سهامدار هستند و باید منافع سهامداران خودشان که مردم هستند را حفظ کنند واقعاً اگر حقشان است با کارشناسی درست حق بانک را بدهند چون سودی که حق کسی را ضایع کند درست نیست و اگر تشخیص میدهند صادرات باید مواردی را برگرداند انجام شود و حرف کلی ما تعیین تکلیف املاک ترهینی است.
اینها تنها بخشی از گفتهها و انتظارات سهامداران پدیده است که در گفتوگو با قدس خراسان درددلشان را مستقیم بیان کردهاند، نمیدانیم مسئولان چقدر پای درددل واقعی سهامداران نشستهاند اما بدون هیچ تحلیلی درباره این صحبتها، این گزارش را با این پرسش به پایان میبریم که عاقبت پدیده چه میشود؟
خبرنگار: طاهره فجر داودلی
نظر شما