اغلب کشورها در موقع نیاز، ریسک تولیدات بار اول و دانش بنیان را به جان می خرند چنانچه در شرایط تحریم که نیاز به توسعه و برداشت از میادین مشترک با دیگر کشورها داشتیم، متولیان این حوزه، روی خوش به دانش بنیان ها نشان دادند تا با استفاده از تولیدات بار اول این شرکت ها شاهد راه اندازی فاز 11 پارس جنوبی باشیم. اما چرا به تولیدات بار اول در کشور وقعی نهاده نمی شود و همچنان کپی برای ما ارزشمند تر از اصل است.
دنیای کنونی دنیای خلاقیت و نوآوری است و سرعت توسعه و تحول در تکنولوژی آن قدر بالا رفته است که اگر صاحب ایده و مفهوم نباشیم و بخواهیم تنها با کپی محض وارد حوزه تولید شویم نه تنها همواره از جریان اقتصاد دانشبنیان جهانی عقب خواهیم بود که ناچاریم همیشه به صادرات تناژی و واردات گرمی نیز قانع باشیم.
موضوع کپی محصولات دانش بنیان در سالهای اخیر در بین متخصصان رونق زیادی داشت، ساخت دستگاه های مختلف پزشکی، تجهیزات صنعتی و تولیدات خودرویی که با نمونه خارجی خود مو نمی زد یا حتی از ان بهتر بود، با عنوان داخلی سازی و بومی سازی بسیار ستود می شد، اما به نظر می رسد بعد از گذشت چند سال پنهان کردن، ضعف خویش در حمایت از تولیدات داخلی پشت واژه «نهضت داخلی سازی» قابل قبول نیست.
درست است که واردات یک محصول جدید و دانش فنی به کشور، ما را قادر میسازد تا فناوری خارجی را از طریق رونوشت آن، جهت استفاده داخلی تعدیل کنیم ولی این بدان معنا نیست که پشت همین سنگر پناه بگیریم و اقدام دیگری انجام ندهیم. به نظر می رسد وقت آن رسیده که برای کسب سهم مشخص خودمان در این حوزه، ریسک تولیدات بار اول در کشور را بپذیریم.
با توجه به وارداتی بودن بیشتر فناوری های در کشور که در جای خود مناسب بوده امروز باید نوآوری و خلاقیت علمی در حوزه دانشبنیان صورت گرفته و مفهوم جدید با محصول جدید معرفی شود. به نظر میرسد علت عدم حرکت جدی از تقلید محصولی دانشبنیان، نداشتن نوآوری علمی در محصولات دانشبنیان است، این در حالی است که شرط پیشرفت با سرعت بالا آن است که حتماً خود ما هم صاحب مفاهیم جدید باشیم تا صرفاً ایدههای خارجی را داخلی کرده یا الگوبرداری محض کنیم.
البته ناگفته نماند، قانون جهش تولید دانش بنیان که سال گذشته مصوب شد تلاش کرد ضمن شناخت نیازهای دانش بنیان ها در راستای رفع این مشکلات و تسهیل فضای کسب و کار آن ها گام بردارد اما همچنان روندهای اداری و بروکراسی عریض و طویلی برای فعالیت این شرکت ها وجود دارد. به عنوان مثال یکی از مشکلات و دغدغههای اصلی شرکتهای دانشبنیان مشکل بازار و فروش محصولاتشان بود که با عارضهیابی که در این خصوص آییننامه سیاست حمایتی «تولید بارِ اول» برای پشتیبانی از محصولات دانشبنیان داخلی تدوین و به دستگاهها ابلاغ شد.
در قالب قانون مورد بحث، بازارسازی بالغ بر 7 هزار میلیارد تومانی برای دانش بنیان ها فراهم شد و آنها توانستند تولیدات بار اول خود را بدون نیاز به فرآیند مناقصه به شرکت ها و سازمان های دولتی عرضه کنند. البته با وجود حمایت قانونی در بودجه ۱۴۰۲ که بیش از ۳ هزار میلیارد تومان اعتبار از محل بودجه عمومی دولت در اختیار صندوق نوآوری و شکوفایی قرار گرفته، این اعتبار به دست مخاطب آن نرسیده است. البته در حال حاضر با گذشت ۱۰ ماه از سال هنوز اعتباری برای افزایش سرمایه این صندوق برای اعطای تسهیلات به شرکتهای دانشبنیان تخصیص نیافته تا بسیاری از پروژههای راهبردی و همچنین کلیدی اقتصاد دانشبنیان را که معطل اعتبارات جدید برای پیشبرد توسعه صنعتی کشور و توسعه فناوری هستند معطل بافی بمانند.
در یک جمعبندی میتوان گفت با وضعیت کنونی در صورتی که روح حاکم بر دانشبنیان کشور چنین باشد؛ امید به حرکت سریع در حوزه دانشبنیان برای کسب جایگاه مطلوب در سطح جهانی محل چالش است. در این راستا تحول رویکرد در حوزه دانش بنیان ضروری بنظر میرسد که به منظور این تحول باید حرکت از کپی مفهوم دانشبنیان به بومیسازی مفهوم دانشبنیان باشد تا بتوانیم بسرعت از مرحله کپی در بسیاری از موارد فاصله بگیریم چرا که وضعیت موجود جایگاه واقعی انقلاب اسلامی در اقتصاد دانشبنیان نیست.
نظر شما