اگر سخن همه سخنگویان را تنظیم کرده و رتبه گذاری کنیم، سخن امیرمؤمنان(ع) در نهجالبلاغه، بالاترین سخن مخلوق و پایین تر از سخن خالق است.
کرنیکوی انگلیسی، استاد ادبیات دانشگاه هندوستان در مجلسی که استادان ادبیات و زبانهای مختلف حضور داشتند، هنگامی که از او درباره معجزه بودن قرآن پرسیده شد، چنین پاسخ داد: «قرآن برادر کوچکی دارد به نام نهج البلاغه، آیا کسی میتواند مانند این برادر کوچک بیاورد تا ما را مجال بحث از برادر بزرگ یعنی قرآن و امکان آوردن نظیر آن باشد؟».
سخنانی بداهه در اوج فصاحت و بلاغت
نهج البلاغه کتابی با عظمت است که اکثر خطبهها و سخنان امیر مؤمنان در اوج فصاحت و بلاغت، بداهه گفته شده است. مسعودی که تقریباً صد سال پیش از سید رضی در اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم میزیسته است در جلد دوم مروجالذهب تحت عنوان «فی ذکر لمع من کلامه و اخباره و زهده» میگوید: آنچه مردم از خطابههای علی در مقامات مختلف حفظ کردهاند بالغ بر چهارصد و هشتاد و اندی میشود. علی(ع) آن خطابهها را بالبدیهه و بدون یادداشت و پیشنویس انشاء میکرد و مردم هم الفاظ آن را میگرفتند و هم عملا از آن بهرهمند میشدند». نهج البلاغه معجزهای است از امام علی(ع).
در عظمت نهج البلاغه باید گفت که این کتاب کامل، مختص زمان خاصی نیست و برای همه دوران زندگی بشری برنامه دارد به همین دلیل به تدریس و مطالعه نهج البلاغه توصیه میشود. جرج جرداق مسیحی در وصف علی(ع) میگوید: «ای دنیا! چه می شد که همه توان خود را گرد میآوردی و در هر روزگاری «علی» ای با آن قلب و زبان و امتیازاتش عنایت میکردی».
برهان و اندیشه در نهج البلاغه
کلمات مولا علی(ع) در نهجالبلاغه همگی نمادی از عطوفت، مهربانی، همراهی، دوست داشتن، اعتماد و عشق به مردم داشتن که در کلمات مولا در نهج البلاغه است و زبان امیرمؤمنان در نهج البلاغه حکایت از زبان گویای ایشان دارد. زبانی که با فصاحت و بلاغت سخن میگوید. زبانی که وقتی که جملهای میگوید «قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُه» یعنی ارزش هر کسی چیزی است که نیکویش میداند.
به یقین هر شخصی این کلام نورانی را نصب العین قرار دهد و آن را برنامه زندگی خویش بشمارد برای نجات او در دنیا و آخرت کافی است. از این رو مرحوم سید رضی در پایان این گفتار حکیمانه میفرماید: «اگر در این کتاب جز این کلام نبود برای موعظه سودمند و حکمت رسا و بینایی بینندگان و عبرت ناظرانِ اندیشمند کافی بود» (قالَ الرَّضِیُ وَلَوْ لَمْ یَکُنْ فی هذَا الْکِتابِ إلاّ هذَا الْکَلامُ لَکَفی بِهِ مَوْعِظَةً ناجِعَةً وَحِکْمَةً بالِغَةً وَبَصیرَةً لِمُبْصِر وَعِبْرَةً لِناظِر مُفَکِّر). لذا نهج البلاغه کتابی برای هر زمان است.
خصوصاً امروز که در گام دوم انقلاب اسلامی قرار داریم بهترین زمان استفاده از این کتاب باعظمت است. مقام معظم رهبری سال 1359 و در سالهای آغازین انقلاب فرمود که انقلاب فرهنگی بدون رجوع به کتب مدونه حدیث، مثل اصول کافی و نهج البلاغه امکان ندارد و حتی ممکن است بدعت فرهنگی باشد. راه از اینجا معرفی شد و نباید نهج البلاغه مورد کم توجهی واقع شود.
راز عظمت نهجالبلاغه
سید رضی مؤلف نهج البلاغه که خود طبق نقل تاریخ أشعر الشعراء عرب بوده و جزو بهترین و فصیحترین شعرای عرب به شمار میرود، میگوید: امیرمؤمنان علی(ع) منشأ بلاغت بوده و حقیقت و مکنونش از اینجا ظاهر شده است. خطیب هر گویندهای، خطابهاش را از اینجا گرفته است و بلاغت هر گویندهای، جهت بلیغ سخن گفتن به کلام امیرمؤمنان استعانت میجوید. علی(ع) جلوتر از همه بود، او سبقت گرفت و دیگران جا ماندند. سید رضی این سخن را میگوید و بعد خودش سخنش را اینگونه تفسیر میکند، میفرماید: «کلام مولا علی(ع) در نهجالبلاغه محصول و عصاره کلمات الهی، یعنی قرآن و وحی بوده و از سوی دیگر عصاره سخنان و حکمتهای نبوی است».
نهج البلاغه پلی است میان سخن پیامبر و وحی الهی و عظمت پیوند کلام مولا با وحی و سخنان پیامبر اسلام(ص) را به تصویر میکشد و مجموعهای است از دریای علم و معرفت و درس زندگی. این کتاب برای تمام اعصار و نسلها درس زندگی دارد و باید از نهج البلاغه درس بگیریم.
نظر شما