به گزارش قدس آنلاین, نشست فیلم سینمایی «دروغ های زیبا» به کارگردانی مرتضی آتش زمزم عصر روز ۱۲ بهمن ماه در برج میلاد؛ خانه چهل و دومین جشنواره فیلم فجر برگزار شد.
مجتبی امینی دبیر جهل و دومین جشنواره فیلم فجر پیش از آغاز این نشست گفت: خدا را شاکریم که وارد فصل جدیدی از جشنواره شدیم و قطار چهل و دومین جشنواره حرکت خود را آغاز کرده و است امیدواریم در این بهار سینما و فصل جدید سینما شاهد آثاری زیبا، تاثیرگذار و جریانساز در جامعه فرهنگی هنری کشور باشیم و لذت ببریم از زحمات فعالان حوزه سینما که یک سال در سختی، در گرما و سرما فیلم ساختند و آثار خود را به جشنواره رساندند.
وی افزود:حدود ۱۰ روز اینجا دور هم هستیم. مهمانان بینالمللی هم از هفدهم به ما اضافه میشوند از خانواده سینما میخواهم در این ده روز با نشاط دست به دست هم بدهیم فصل چهل و دوم را با انرژی خوب در تقویم ثبت کنیم شاید دستاندرکاران جشنواره، بچههای ستاد توقعاتی داشته باشند اما شما اهالی رسانه هم میزبان هستید اگر نکاتی بود دست به دست هم بدهیم و مهربانانه حل کنیم. روز اول بود و با تاخیر اینجا را تحویل گرفتیم و بابت تاخیر پیش آمده عذرخواهی میکنم با این حال بچهها سعی کردند کارها به خوبی انجام شود جشنواره میراثی است که به دست ما رسیده و باید آن را حفظ کنیم. وی گفت: من باب ادب هر روز جشنواره را به کسانی که زحمت کشیدند و از دست رفتهاند، تقدیم میکنیم. امروز هم جای آقای تقیپور خالی است که خیلی برای صنعت سینمای ما زحمت کشیدند و در خدمت خانواده آنها هستیم. سپس خانواده مرحوم ایرج تقیپور روی صحنه آمدند و از آنها با اهدای لوحی قدردانی شد.
علی تقیپور پسر ایرج تقیپور نیز بیان کرد: از عوامل جشنواره ممنونم که این یادبود را برگزار کردند.
مرتضی آتش زمزم هم گفت: افتخار این را داشتم که شاگرد آقای تقیپور باشم من یک شال بنگالی از سوی عوامل به خانواده ایشان تقدیم میکنم.
سپس آتشزمزم بیان کرد: برای ساخت یک مستند به بنگلادش رفته بودم اما آنقدر بازی رنگها و شلوغی و زندگی در آنجا جاری بود که باعث شد یک قصه بنویسم و فیلمش را بسازم. این کشور کمتر شناخته شده است، من به بیست کشور رفتهام اما بنگلادش پرتراکمترین کشور است و اقتصاد آن رو به رو شد مثلا شهر داکا همیشه روشن و جذاب است. به نظر جغرافیایی من را جذب کرد و برایش قصه نوشتم اولین چیزی که آنجا میبینید سیستم حمل و نقل عمومی و ریکشاها هستند که اگر نباشند خیابانها قفل میشوند.
ممیت الرشید نویسنده بنگلادشی هم بیان کرد: خوشحالم که در اینجا هستم، ایران کشور دوم من است چون شش سال در ایران بودم و در ایران عمل قلب باز کردم و از ایران قلب گرفتم. خودم را مدیون دوستان ایرانی میدانم، هیچوقت از ایران بدی ندیدم. آقای آتشزمزم مثل برادر من است.
وی اظهار کرد: باید بگویم رنگ ریکشاها ثبت جهانی شده و ما به آنها افتخار میکنیم بنگلادش یک منطقه بکر است و آقای آتش زمزم آن را به تصویر کشیده است.
این نویسنده گفت: بیشتر از یک سال و نیم داشتیم درباره این فیلم با آقای آتش زمزم به شکل شبانه روز صحبت میکردیم. رنگ ریکشاها حدود دو ماه است که از سوی یونسکو ثبت شده و ما حالا فیلمی داریم که آنها را به تصویر کشیده است. درباره این فیلم هم باید بگویم ما هم جشن نوروز داریم و هدف ما این بود که ببینید ما چقدر فرهنگ پذیرفتهایم.
جایا احسن بازیگر بنگلادشی این فیلم هم توضیح داد: واقعا خوشحالم که من را به اینجا دعوت کردید. خوشحالم در کشوری هستم که مردم آن به فیلم و سینما علاقه دارند. همیشه دوست داشتم به ایران بیایم و با این کشور آشنا شوم. تجربه من نشان داده است که در سراسر جهان هروقت درباره فیلم و سینما صحبت میشود درباره سینمای ایران هم حرف میزنند، این فیلم، یک محصول مشترک است و ما گروه خوبی داشتیم. فیلمبرداری در بنگلادش بسیار سخت است. خوشحالم که فیلم ما برای افتتاحیه انتخاب شده است.
وی درباره هنرمندی که از ایران میشناسند گفت: من عباس کیارستمی، مجید مجیدی و داریوش مهرجویی را میشناسم. از فیلمسازان جدید ایران هم فیلمهایی میبینم و بازیگران جدید ایران را هم دوست دارم حتی گاهی سر صحنه میگفتم دوست دارم مثل آن بازیگر ایرانی بازی کنم
آتش زمزم گفت: در ایران فیلم ساختن سخت شده است آنقدر بودجه فیلمها افزایش یافته که فیلم ساختن برای یک فیلمساز مستقل سخت شده است؛ به نحوی که ما در این فیلم فقط پنج سینماگر ایرانی داریم پنج نفره رفتیم و فیلم ساختیم. ضمن اینکه بنگلادش برای من جذاب بود و خواستم در آنجا فیلم بسازم.
فواد حجازی آهنگساز این فیلم درباره استفاده از آهنگ «پرسون پرسون» هم بیان کرد: فیلم بنگلادشی است و استفاده از ملودی این چنینی خیلی دور نیست. ما نباید مته به خشخاش بگذاریم.
وی گفت: شاتهای کیارستمی زیادی در این فیلم است استفاده شده و انگار فقط نام کیارستمی روی این فیلم نیست! من داستان را تقریبا بیعیب میبینم.
آتشزمزم هم مطرح کرد: ما یک موسیقی بنگلادشی_ فارسی ساختهایم اما فرصت نشد آن را برسانیم.
این کارگردان اظهار کرد: شما اگر فیلمهای بنگلادش را ببینید میدیدید که ما فیلم شکیلی ساختهایم در حالی که خودشان خیلی سیاه فیلم میسازند این زندگی روزمره انسانیهای زیادی در آنجاست ما فقر را به تصویر نکشیدیم اما با معیارهای ما ممکن است به این موضوع برسیم که تصویرکننده فقر بودهایم. ما سعی کردیم یک کار فرهنگی کنیم و قصهای درباره ادیان مختلف بسازیم. مثلا میبینید که حالا دنیا به سوی جنگ میرود و این موضوع بین ادیان ابراهیمی هم زیاد است اما ما فیلم رنگارنگی ساختیم.
این کارگردان گفت: من به مرزها عقیدهای ندارم یک روز شاید در صد سال دیگر به این مرزها بخندیم من یک فیلم انسانی در سختترین شرایط ساختیم.
شمون فاروق بازیگر این فیلم هم گفت: من عاشق ایران هستم و تاکنون چهار بار به ایران آمدهام و دوست داشتم در فیلمی ایرانی بازی کنم. فیلمهای ایرانی واقعیتگرا هستند، همه چیز باید طبیعی باشد. من کارهای محمدرضا هدایتی و دیگر بازیگران را هم دیدهام و برایم جالب بود که به یکباره بازی میکنند. من با فیلم «سیمین» آقای آتش زمزم اشک ریختم و دوست داشتم در فیلمی ایرانی بازی کنم.
در پایان صدابردار و تدوینگر این فیلم هم به ارائه توضیحاتی کوتاه درباره این فیلم پرداختند.
نظر شما