به گزارش قدس آنلاین، قبل از اولین نشست خبری روز چهارم جشنواره ۴۲ فیلم فجر، مراسم بزرگداشت پروانه معصومی با حضور مجتبی امینی دبیر جشنواره فیلم فجر برگزار و لوح تقدیر به برادرزاده وی تقدیم شد.
در این بزرگداشت انسیه شاه حسینی گفت: من شوکه شدم که اسم پروانه آمد. من سالها با او زندگی کردم وقتی خبر فوت خانم معصومی را شنیدم، باور نکردم. همیشه نگران بود و به من میگفت تو دیوانه ای اما عوامل فیلمت را به کشتن نده. پروانه معصومی واقعا یک معجزه بود.
برادرزاده پروانه معصومی با ذکر خاطره ای از تقدیر این بازیگر در جشنواره های فیلم فجر در سالهای قبل، از مهربانی و جای خالی او یاد کرد.
در این نشست انسیه شاه حسینی کارگردانی نویسند و طراح صحنه، سید سعید میرزاده تهیه کننده، کاوه ایمانی تدوینگر، احسان نوبخت صدا بردار، آرش قاسمی صدا گذار، حسن ایزدی جلوه های ویژه بصری، احمد رسولیان جلوه های ویژه میدانی، نازنین سرابی طراح چهره، مسعود سخاوت دوست آهنگساز و بازیگران معصومه بافنده، نسرین احمد خانی، حسین پوریده حضور داشتند.
در ابتدای این نشست، سیدزاده تهیه کننده فیلم «دست ناپیدا» گفت: خوشحالم که با فیلم «دست ناپیدا» در محضر اصحاب رسانه حاضر شدم. فکر می کنم با تمام سختیها حرف دلمان را در این فیلم زدیم و فیلم به نتیجه رسید.
در ادامه انسیه شاه حسینی کارگردان فیلم «دست ناپیدا» اظهار کرد: جای آقای عبدی نسب خالی است. ایشان صبحها که سرکار میآمدند یک شعری را میخواندند. اکنون ایشان در این نشست نیستند و من به جایشان این شعر را میخوانم. من دلم می خواست صدایم، صدایت را بغل می کرد/ من دلم می خواست زخم مرحم بود/ من دلم می خواست نور مرحم بود.
شاه حسینی در پاسخ به این پرسش که چرا بعد از ۱۲ سراغ این سوژه رفته است، گفت: باید از مسئولان بپرسید که چرا کاری کردند که خانم شاه حسینی ۱۲ سال فیلم نساخته است.
او ادامه داد: من در همه این مدت که کار نمیکردم چندین فیلمنامه نوشتم و اگر شرایطش باشد همین الان میتوانیم برویم سر فیلمبرداری این فیلمنامهها.
این کارگردان درباره عنوان فیلم و نگاه جاری در فیلم بیان کرد: انقلاب ما یک انقلاب فرهنگی بود. حضرت امام خمینی با تانک و توپ شروع نکردند و اولین چیزی که به مردم میگفتند این بود که ما میخواهیم کرامت انسانی را به شما برگردانیم.
او ادامه داد: جنگ به ما تحمیل شد و آنچه که در انقلاب درباره آن شعار میدادیم، در جنگ متبلور شد. هر کسی که درباره جنگ و دفاع مقدس فیلم میسازد اگر نگاه فرهنگی و شاعرانه نداشته باشد، باخته است.
شاهحسینی گفت: به نظر من اگر کسی میخواهد درباره عملیات کربلای ۵ فیلم بسازد اول باید شعرهای سهراب سپهری را بخواند.
این کارگردان گفت: من سالها با خاطرات این زنان زندگی کردم و میخواستم از زوایای پنهان زندگی آنها حرف بزنم. حاج قاسم سلیمانی میگفتند که لعنت به کسی که جنگ را دیده و حس کرده و واقعیت را دیده و تریبونی به او برسد و در مورد آن حرف نزد. من هم میخواستم درباره زندگی این زنان در جنگ حرف بزنم.
شاه حسینی درباره چرایی استفاده از لباسها و رنگهای امروزی در فیلم گفت: این طور نیست و من از لباسهای خودم که از دهه شصت داشتم، در این فیلم استفاده کردم.
او ادامه داد: موضوع فیلم دست ناپیدا و کتاب حوض خون مشترک است ولی آدرس و زاویه دید و برداشت داستان بسیار متفاوت است.
شاه حسینی درباره استفاده از کتاب حوض خون در این فیلم گفت: در کتاب حوض خون بیشتر درباره بیوگرافی زنان جنگ صحبت شده است و قصه دراماتیزه نشده است.
کارگردان «دست ناپیدا» در ادامه اظهار کرد: درباره رعاشورا خیلی فیلم ساخته شده است اما وقتی کسی روی منبر میرود، تاثیرگذارتر است. در برخی مواقع کلام پیش میرود و تصویر عقبتر میایستد. ما حتی استخوانهایی که دست این زنان را میبرید، نشان ندادیم زیرا میخواستیم حرمت شهدا را نگه داریم. بعضی چیزها را نمیشد گفت و نشان داد مانند عشق و ایمان که نمیتوان با هیچ المانی آن را نشان داد.
تو درباره استفاده از بازیگران بومی در این فیلم گفت: پایه فیلم من مستند است و حضور یک سلبریتی این روایت را مخدوش می کند. به خاطر همین از بازیگران بومی که بسیار بااستعداد هستند و هنوز فرصت دیده شدن پیدا نکردند، استفاده کردم.
شاه حسینی در پاسخ به این سوال که آیا از فیلم در جبهه غرب خبری نیست ایده گرفته است؟ گفت: خیر این فیلم را بعد از دریافت پروانه ساخت دیدم و با خودم گفتم ای کاش زودتر این فیلم میدیدم و اسم فیلم را می گذاشتم درجبهه شرق خبری هست!
شاهحسینی در ادامه بیان کرد: ما مجبور شدیم زمان دست ناپیدا را کوتاه کنیم اگر زمان فیلم ۱۲۰ دقیقه بود پاسخ به خیلی از سوال ها داده میشد.
در این فیلم دختری به جنگ آماده تا از کشت و کشتار عکس بگیرد و در یک مسابقه برنده شود و بتواند اجاره خانهاش را بدهد، ولی وقتی به حقیقت ماجرا پی میبرد دست ناپیدا او را به جای خوب هدایت میکند.
او بیان کرد: موج انفجار خیلی اتفاقات را در جنگ رقم میزند. من کسی را دیدم که بر اثر موج انفجار رگهای دستش مانند کش شده بود. ما در فیلم میگوییم این بچه نماد امید است. شاید اگر امکانات بیشتری داشتیم حرفمان را سینماییتر میزدیم.
شاه حسینی ادامه داد: به اندازه تمام زنها در هر شرایط جنگی و غیرجنگی می توان قضه و فیلم ساخت.
سیدزاده در پاسخ به این پرسش که چه لزومی داشت برای ساخت این فیلم ۲ نهاد دولتی سرمایهگذاری کنند؟ گفت: باید دستتان در کار باشد تا بدانید هزینه ساخت فیلم چقدر است و در وسع یک نهاد نیست و چند نهاد باید مشارکت کنند. بنیاد شهید ۵۱ درصد و فارابی ۲۵ درصد و دو شریک دیگر بخشی از منابع مالی کار را تامین کردند.
شاه حسینی در پاسخ به این پرسش که در این فیلم از خاطرات خانم کاظمزاده عکاس جنگ استفاده شده است؟ گفت: خیر. من فقط اسم خانم کاظم زاده را شنیده بودم.
بافنده بازیگر این فیلم گفت: همه حضور در این فیلم برای من خوشی و خاطره بود. من بچه جنگ هستم و کودکیام با جنگ گذشت. من در کودکی همسایهمان را دیدم که رفت و شهید شد. من با درد زنان پشت صحنه جنگ ناآشنا نیستم.
بافنده درباره تکرار سوال استفاده از کتاب حوض خون در این فیلم گفت: هیچکس به اندازه من برای لیلا بودن خاطرات خانم شاه حسینی را نشنید.
حسین پوریده دیگر بازیگر این فیلم گفت: دست ناپیدا در این فیلم دست مرا گرفت.
احمدخانی دیگر بازیگر این فیلم بیان کرد: خانم شاهحسینی در این پروژه نقش کوتاه ولی تاثیرگذاری را به من پیشنهاد دادند و من بازی کردم. از اعتماد و دلگرمی خانم شاهحسینی و آقای سیدزاده تشکر میکنم.
کاوه ایمانی تدوینگر بیان کرد: این فیلم ۱۸۰ دقیقه بود و در نهایت به اندازهای رسید که شما روی صحنه دیدید.
نازنین سرایی طراح چهره پردازی با اشاره به شرایط جوی محل فیلمبرداری گفت: شرایط خیلی سختی برای حفظ راکورد در فیلم وجود داشت. دست مریزاد میگویم به همه عوامل برای همکاری که داشتند.
نظر شما