دغدغههای امیرعباس ربیعی در فیلمسازی حول اتفاقات تاریخ معاصر میگردد. او حالا در سومین تجربه بلند سینمایی خود کمی جلوتر آمده و راوی اتفاقات و ساعات اولیه پس از زلزله بم در دی ماه ۸۲ و نقش شهید کاظمی فرمانده وقت نیروی هوایی سپاه در مدیریت این بحران است.
حاج احمد کاظمی تنها با همراهی چند تن از همرزمانش در زمان جنگ، شرایط بحرانی را در ساعات اولیه پس از این فاجعه کنترل میکند. شخصیت پردازی احمد کاظمی از دیگر نقاط قوت فیلم است که پرداخت آن به خوبی شکل گرفته و شاهد کاراکتری هستیم که زوایای مختلف شخصیتی او از مهربانی و همراهی با مردم تا تبدیل شدن به فرماندهی جدی که در لحظه تصمیمات درست میگیرد، به خوبی لحاظ شده است.
در عین حال فیلم پر از دیالوگهایی در نقد به عملکرد دولت و مسئولان وقت است و ربیعی از هر فرصتی برای نقد آنها استفاده کرده که البته میتواند تلنگری برای همه مسئولان در هر دورهای باشد. «احمد» به لحاظ پروداکشن از پروژههای سنگین سینمایی است، کنترل تعداد قابل توجهی از نابازیگران در لوکیشنی بیابانی کاری دشوار است که ربیعی از عهده آن به خوبی برآمده است. تکیه فیلم مبتنی بر فرم است و نسبت به دو فیلم قبلی ربیعی یعنی «لباس شخصی» و «ضد» ساختار نمایشی و فرمگراتری دارد و با توجه به اینکه این پروژه محصول مشترک سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و سازمان سینمایی سوره است، طبیعتاً دست ربیعی در ساخت یک فیلم بیگ پروداکشن باز بوده است با همه اینها علیرغم اینکه سوژه فیلم روایت یک تراژدی است و پتانسیلهای فراوانی برای روایت دارد اما آنچه به نمایش درآمده نتوانسته حق مطلب را درباره این فاجعه ادا کند.
نظر شما