از دیدگاه اسلام، دین مجموعۀ به هم پیوستهای از باورها و اندیشههای برگرفته از وحی الهی در رابطه با جهان، انسان و جهان پس از مرگ است که هدف آن هدایت انسان به سوی روش بهتر زیستن و کاملتر شدن است. هرگاه مردم در صحنه اجتماعی از تکالیف اجتماعی آگاهی خوب داشته و در صحنه های اجتماعی فعال بودند اسلام پیروزمندانه پیش رفت.
هرگاه عده کمتری تصمیم گرفتند و اطاعت از پیامبر کوتاهی نمودند با شکست مواجه شدند همانند احد. انتخابات امروز به منزله گردنه حساس احد هست. هر که کوتاهی کند در این سنگر صدمه ها و آسیبها زیاد خواهد بود.
مرحوم علامه جعفری میفرمود: «هر حقیقت و پدیدهای که برای تنظیم و اصلاح حیات انسانی در ارتباط چهارگانه (ارتباط انسان با خویشتن، ارتباط انسان با خدا، ارتباط با جهان هستی و ارتباط انسان با هم نوع خویش) قابل بهرهبرداری باشد، از دیدگاه اسلام جزو دین محسوب میشود.
انسان در قبال خدا وظایفی دارد که آن وظایف عبارتند از:
1.عبادتهای فردی: طهارت، نماز، زکات، روزه و ... که از واجبات عبادی میباشد.
2.عبادتهای غیر فردی (اجتماعی) که شامل بقیه تکالیف دیگر فقهی و شرعی میباشد از جمله، احکام اجتماعی، حقوقی، سیاسی و آنچه محل بحث است مشارکت سیاسی است که در اسلام دین از سیاست جدا نیست و سیاست بمنزله عبادت میباشد.
محقق حلّی و بسیاری از فقهای دیگر احکام فقهی را به چهار قسم اصلی یعنی: عبادات، عقود، ایقاعات و احکام مشتمل بر 48 باب تقسیم کرده اند که فصل مربوط به عبادات تنها شامل ده باب میشود. بسیاری از آنها نیز منحصر، به رابطۀ فرد با خدا نمیباشد بلکه مستقیم و یا غیر مستقیم ناظر به احکام مربوط به جنبههایی از روابط اجتماعی هستند و صرفاً از آن جهت که قصد قربت شرط صحت آنها بوده است در زمرۀ عبادات شمرده شدهاند. ضمن آن که حتی در مورد بابهایی همانند طهارت و نماز نیز جنبههای اجتماعی متعددی را میتوان یافت که تشریع آنها نیز ملحوظ شارع بوده است.
بدیهی است که احکام مندرج در ذیل سه فصل عقود و ایقاعات و احکام، ناظر به وظایف فرد نسبت به دیگران (فرزند، خانواده، جامعه، حکومت، طبیعت) و مربوط به حقوق اجتماعی و آداب معاشرت و آئین کسب و تجارت و دیگر روابط اقتصادی و احکام مربوط به دادرسی و اقامه حدود، وظایف حکومت در قبال افراد و جامعه میباشد.
نگاهی به قرآن نیز گویای این است که انسان باید به ارتباط خود با انسانهای دیگر در مناسبات اجتماعی اهمیت دهد. این قضیه آن قدر مهم است که حتی بعضی از سورههای قرآن تماماً یا بخش اعظم آن در راستای همین ارتباط بوده است. اساساً در بینش توحیدی اسلام هیچگاه دنیا و آخرت در برابر یکدیگر قرار ندارند تا رفتارهای مربوط به جنبههای دنیایی زندگی انسانها را بتوان از مسایل عبادی و معنوی جدا کرد. و لذاست که امام خمینی بارها فرمودهاند که اسلام همهاش سیاست است و سیاستش عین عبادت و عبادتش عین سیاست.
در زبان آیات و روایات، جهاد، تلاش و کار و کسب و نیایش و خدمت به خلق خدا و هر حرکتی که انسان مؤمن با انگیزه الهی و بر طبق احکام او انجام دهد عبادت (به معنای عام) است و گاه شود که اثر یک حرکت اجتماعی نزد خداوند بارها مطلوبتر از صدها نیایش باشد.
چنانکه پیامبر ص فرمودند: «ضربة علیّ یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین» و این منطق یک مسلمان واقعی است که «انّ صلوتی و نسکی و محیای و مماتی للّه رب العالمین» جامعیت دین اسلام یکی از علل گسترش روزافزون آن است. یکی از اساسیترین عوامل صفبندی دولتهای غربی و آمریکا و بلوک الحادی کمونیسم (قبل از فروپاشی) در مقابل انقلاب اسلامی ایران همین مطلب است که اسلام تنها یک آیین عبادی و فردی نیست. دین از نفی شرک و کوشش در مقابل هر چه غیر خداست آغاز میشود (لا اله الا الله) و به مرحله پذیرش آگاهانه احکامی میرسد که هیچ زمینهای از رفتارهای فردی و خانوادگی و اجتماعی بشر را فروگذار نکرده است.
به طور کلی یکی از معتقدات مسلمانان آن است که هیچ حرکت و رفتار و فعل آگاهانه (و حتی نیت و قصدی) نیست که مشمول حکمی از احکام فقهی نباشد.
خداوند به پیامبرش دستور می فرماید برای حضور و اشتیاق مردم با آنان به مشورت بشین یعنی جلب همکاری وجلب دل های آنان مهم است مشارکت مردم بود که اسلام در مقابل دشمنان سرسخت پیروز مند بود. امیر مؤمنان (ع) نیز در خطب و نامههای نهجالبلاغه به این نکته اشاره دارند که اسلام دین اجتماع و سیاست است و تکالیف عبادی و فردی نمیتوانند جایگزین مسایل اجتماعی و سیاسی شوند.
امیرمؤمنان در فرمان مالک اشتر به تصریح می دارد که به مردم بها داده و آنان را در امور به مشورت بخواهد و در تصمیمات مهم مشارکت مردم را بالا ببرد. از اینروی مشارکت سیاسی هم نه تنها عبادت بلکه در مواردی از مهمترین آنهاست.
بسیاری از بزرگان از علمای ما تنها به خاطر پاسخگویی به نیازهای فکری، عقیدتی، فرهنگی، تربیتی و حتی سیاسی جامعه، گاه دست از زندگی زاهدانه خود میکشیدند و مستقیماً به فعالیتهای سیاسی و اجتماعی میپرداختند. این همان سیره رسول الله(ص) است.
همین آیه در اثبات اهمیت تکالیف اجتماعی کافی است که خداوند فلسفه بعثت را در یک جمله خلاصه کرده است و آن برقراری قسط و عدالت در تمام شئون حیات فردی و اجتماعی است. همانا رسولان خود را با آیات روشن فرستادیم و به آنان کتاب و میزان نازل کردیم تا برای مردمان قسط به پا دارند و این قسط و عدل بدون حضور مردم محقق نخواهد شد.
لذا واضح است که اقامه قسط به قرینه «کتاب و میزان و حدید» جز با تشکیل حکومت و تدارک وسایل آن که یکی از شرایط مهم آن حضور مردم است امکان پذیر نخواهد شد . افزون بر آن لازمه تحقق تکالیف و امور فردی وامکان برگزاری تکالیف فردی وآموزش آنها نیز با تحقق و حضور عموم مردم واکثریت فراهم می شود.
بنابراین باید به نکات زیر توجه کرد:
1.هر گاه مردم در جامعه حضور کم رنگ داشته اند در طول تاریخ اسلام اسلام لطمه خورده است نمونه بارز آن سقیفه بنی ساعده بود که عده ای اندک جمع شدند و فردی را بر سرنوشت اسلام مسلط کردند و راه دین را تحریف نمودند و از اسلام جز خشونت و جنگ به بار نیاورده است.
2.اسلامی که رسول خدا (ص) همه امورات آن را مشخص نموده بود واگر همه مردم حاضر شده و جلوی این گزینش توطئه گرانه را میگرفتند و از تصمیم رسول الله(ص) در غدیر حمایت می نمودند بعنوان یک تکلیف اجتماعی، اسلام قرنها درگیر این اختلاف بزرگ نبود و خونهای کمتری ریخته می شد.
3.تمام تکالیف شرعی فردی در صورت درست ادا خواهد شد و به عرصه عمل خواهد رسید که از حمایت اجتماعی بعنوان تکلیف اجتماعی محقق شود .
4.شگل گیری جامعه آرمانی بزرگ اسلامی در گروه عمل به تکالیف اجتماعی است. مادامی که همه مردم به صحنه نیامدند امیرمؤمنان خانه نشین بود اما آنگاه که برای بیعت با او با اشتیاق و ولع روی آوردند مزه عدالت را چشیدند وعلی را به جایگاه حقش ولو برای مدتی اندک رساندند. انتخابات امروز بمنزله همان حمایتهای تاریخی است که مردم از رسول الله(ص) به عمل آوردند و از امیرمؤمنان(ع) بعد 25 سال پس انتخابات بعنوان تکلیف اجتماعی میتواند باشد و این تکلیف اجتماعی بر گردن افراد محقق محقق می شود تا به تکلیف درست اجتماعی نایل شوند.
5.آنگاه جامعه بشری به آرمان بزرگ جامعه مدینه فاضله نبوی که در اندیشه فیلسوفان بزرگی چون فارابی تبلور نموده است خواهد رسید که مردم در عمل به تکلیف اجتماعی با حضور ومشارکت بزرگ فرد و آحاد را جدیت نمایند تا این جامعه آرامانی را محقق سازند.
6.فرا رسیدن دولت موعود اسلام و عینیت محسوس جامعه مدینه فاضله اسلام در گرو آمادگی عموم مردم است و مشارکت در بستر سازی برای ظهور منجی نیز در گروه عمل به تکلیف جمعی است و آن انتخاب درست است که میتواند زمینه های عدالت خواهانه را فراهم نماید تا مردم به فکر بسط عدالت حضرت مهدی(عج) باشند و آنرا با عمل محقق نمایند و به سوی آن جامعه آرمانی همه انبیاء و اولیا گسیل شوند.
نظر شما