«برمودا» با شعار «به وقت پیدا شدن» سه شب در هفته یعنی شنبه، یکشنبه و دوشنبه ساعت ۲۰ از شبکه نسیم پخش میشود. محسن نجفی سولاری و کامران شهریوری تهیهکنندگی برنامه را بر عهده دارند. محمدفؤاد صفاریانپور هم که در قسمتهای اولیه با عنوان کارگردان در تیتراژ برنامه از او یاد میشد، اکنون عنوان مشاور هنری را در تیتراژ «برمودا» دارد. با صفاریانپور که او را بیشتر به عنوان کارگردان برنامههای علمی شبکه4 میشناسیم و کارگردان هنری برنامه «خندوانه» هم بوده است درباره جزئیات ساخت برمودا گفتوگو کردیم که میخوانید.
* ایده ساخت برمودا چطور شکل گرفت و چه شد از کامران نجفزاده به عنوان میزبان برنامه دعوت به همکاری کردید؟
من از میانه برنامه به عنوان کارگردان به کار اضافه شدم ولی از ابتدا به عنوان مشاور هنری در همکاری با محسن نجفی و کامران شهریوری که هر دو تهیهکننده برنامه هستند در جریان پروژه بودم. همان اول برایم این پرسش وجود داشت که چرا کامران نجفزاده؟ خبرنگاری که دوره اوجی داشت و نگاه خلاقانهاش در بخش خبری 20:30 توجهم را به او جلب کرد اما پس از مدتی گزارهایش را ندیدم چون دیگر برایم اعتبار خبری و جذابیت نداشت. آقای نجفزاده مدتی خبرنگار اعزامی به نیویورک شد و بعد به ایران برگشت. وقتی تهیهکنندگان برنامه، آقای نجفزاده را برای اجرای برنامه پیشنهاد دادند، در ابتدا مخالفت کردم چون به نظرم گزینهای آمد که پیشتر خرج شده بود ولی هر چه بیشتر ایشان را شناختم، دیدم در حوزه اجرا، چهره بکری است. با ایشان صحبت کردم و نقاط اشتراک و اختلافمان را پیدا کردیم اما آنچه برایم اهمیت داشت این بود که خودِ واقعیاش بود. درباره شکل اجرایی برنامه هم طراحی اولیه تهیهکنندگان اثر همین بود و هر چه پیش رفتیم، فهمیدیم مخاطب امروز به دنبال واقعیت است. در این برنامه واقعیت افراد را با روایت یک ژورنالیست (کامران نجفزاده) که مدتها از ایران دور بوده و به کشور برگشته نشان دهیم.
برمودا در کدام قالب برنامهسازی قرار میگیرد تاکشو یا رئالیتیشو؟
قالبی شبیه همه برنامههای تلویزیونی. تاکشویی شبیه هاردتاک ولی با این ویژگی مهم که احترام و ادب در گفتوگوها رعایت میشود. این برنامه با رعایت کرامت و احترام میهمانان، بدون اینکه بخواهد مچگیری کند، سؤال میپرسد، اگر قرار است واکاوی کند بسیار مؤدبانه است و میهمانها اختیار دارند آنچه را دلشان میخواهد بگویند و آنچه را تمایل ندارند یا صلاح نمیدانند نگویند. میهمانانش را بازخواست و قضاوت نمیکند فقط خاطراتشان را مرور میکند و به نظرم تا اینجای کار موفق بوده است. اگر امروز صندلی داغ با اجرای منوچهر نوذری پخش شود ممکن است برچسب بازجوخبرنگار به ایشان بزنند ولی در آن دوره این حرف را نمیزدند و میگفتند مجری برنامه هاردتاک یا گفتوگوی سخت. به دلیل برخوردها و سیاستگذاریهایی که اتفاق افتاده و غیرحرفهای هم بوده اعتماد به افراد در رادیو و تلویزیون کم شده است. هر وقت میگویم من آدم سیاسی نیستم، برچسب میزنند ولی مسیر حرفهای من و برادرم نشان میدهد ما آدمهای سیاسی نبودیم و دنبال کار سیاسی هم نرفتیم. خیلی هم خوشمان نمیآید که وارد این حوزه شویم. برنامه برمودا مثل برنامه صندلی داغ است و شخصیتی مثل کامران نجفزاده که بالقوه آدم مؤدب و متشخصی است، سعی دارد گفتوگوهای جذابی را با حفظ احترام به آدمها داشته باشد.
بخشی از جذابیت برنامههایی از جنس «صندلی داغ» بیان ناگفتههاست از آنجا که «برمودا» برای خودش مرز اخلاقی تعیین کرده و میهمان را مخیر برای بیان ناگفتهها میگذارد، میزبان یا مجری چقدر در طرح پرسشها و هدایت گفتوگو اختیار دارد؟
ما به تجربه و دانش آدمها احترام میگذاریم و تکیه میکنیم. وقتی من به پروژه اضافه شدم، آقای نجفزاده به عنوان میزبان برنامه انتخاب شده بود و من حرفهایم را با ایشان درباره اعتمادسازی گفتم. نخستین بار که ایشان را دیدم گفتم من شما را دوست ندارم آقای نجفزاده! سکوتی میان ما شکل گرفت و ادامه دادم درباره شما حرفهای زیادی میزنند، من شما را نمیشناسم و نمیتوانم به شما اعتماد کنم. مسیر برنامهسازی ما به همین شکل ادامه پیدا کرد و آقای نجفزاده به مخاطب شناسانده شد. تلاش ما ساخت برنامهای صادقانه و واقعی برای مخاطب است. در برمودا واقعی بودن برایمان مهم است. در تلویزیون، برنامههای گفتوگومحور شبیه هم با میهمانهای ثابت، زیاد میبینیم ولی اگر برمودا کمی متفاوت شده به دلیل واقعی بودن آن است.
چه شد که موقعیتهای رئالیتیشو به کار اضافه شد؟
شاید جاهایی از برنامه باب سلیقه من نباشد ولی وقتی گروه و تیم پیشنهاد میکنند، موافق نظر اکثریت هستم. این شکل از برمودا که میبینید نتیجه نظر گروهی است.
میهمانان برنامه چطور انتخاب میشوند؟
میهمانان ما براساس مناسبتهای موضوعی و اتفاقهای روز انتخاب میشوند مثلاً پیش از جام ملتها، آقای تاج به عنوان رئیس فدراسیون فوتبال به برنامه دعوت شد و برنامهای متفاوت داشتیم. با وجود اینکه ذائقه مخاطب، طرفدار مچگیری و حالگیری است اما اولویت ما در برنامه، حفظ جانب ادب و احترام است.
از آنجا که اتفاقها و حرفهای جنجالی در فضای رسانهای وایرال میشوند این پرهیز اخلاقی کار دشواری استریال در حالی که در برخی برنامههای تلویزیونی به بهانه رک و راست بودن با مخاطب، مجری هر جور بخواهد روی آنتن صحبت میکند...
باید رک و راست بودن با مخاطب را تعریف کرد؛ منظور بیحیا بودن است یا مؤدب بودن و سؤال کردن؟ ما دومی را انتخاب کردیم. بیحیایی، بیریخت است و ربطی به شبکههای داخلی و خارجی هم ندارد. گاهی از برنامهساز میخواهند که بیپرده و با هر ابزاری افشاگری کند در حالی که مخاطب تلویزیون، خانواده است. ما برای رسانه فراگیر تلویزیون کار میکنیم، نمیتوان گفت تلویزیون مخاطب ندارد! بله مخاطب 10سال گذشته را ندارد ولی رسانه پرمخاطبی است. اگرچه مخاطب امروز تلویزیون به دلیل افت کیفیت و صداقت محدودتر شده ولی تلویزیون رسانه کممخاطبی نیست. نمیدانم در قسمتهای بعدی در این برنامه خواهم بود یا نه ولی امیدوارم برمودا در مسیر صداقت و ادب حرکت کند.
چه اتفاقی افتاده که هر کسی با تلویزیون کار میکند، برچسب میخورد؟ به عبارت دیگر این فضای رادیکالی سبب شده بسیاری از هنرمندان و برنامهسازان با تلویزیون همکاری نکنند، نظر شما در این باره چیست؟
من اجرا بلد نیستم اما برنامه شب یلدای شبکه4 را اجرا کردم و کلی بد و بیراه شنیدم. گفتند چرا اجرا کردی؟ فقط یک عبارت را به کار بردم اینکه صلاح دانستم بروم. این تلویزیون مال هیچ کس نیست. من از نوجوانی وارد تلویزیون شدم و از همان زمان تا امروز تمام تلاشم این بوده که جامعه در مسیر خوشحالی، عزت و سعادت باشد. در 25 سال کار در تلویزیون، تغییر مدیریتی و تقسیمبندیهای خودی و ناخودی زیادی دیدم ولی ماندم و کارم را انجام دادم، من جایی را خالی نمیکنم. این تلویزیون مال مردم است و ارتزاق ما از پول نفت و جیب مردم ایران است. نامردی است که کمفروشی کنیم و اگر کسی در تلویزیون کمفروشی کند بد به حالش. ما وابسته به خاک ایران هستیم.
دلیل انتخاب اسم «برمودا» و شعار «به وقت پیدا شدن» برای برنامه چه بود؟
طرح اولیه برنامه با محوریت به «وقت پیدا شدن» بود و نه به وقت گم شدن که تضاد جالبی با اسم برنامه داشت. واقعاً بشر امروز در جهان خودش و دیگران گم شده و اگر بتواند پیدا شود جذاب است. در برمودا قرار است حدود یک ساعت تماشا کنیم، بشنویم و اجازه بدهیم بعضی حرفها در ذهنمان تهنشین شود. اطلاعاتی از گذشته در برمودا مرور میشود، مخاطب با آنها اشتراکاتی پیدا میکند و پس از تهنشین در پسِ ذهنش، شاید جایی به دردش بخورد ولی هدف اولیه برنامه سرگرمی مخاطب است.
نظر شما