تحولات منطقه

۲۸ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۶:۴۷
کد خبر: ۹۶۵۶۲۴

هویت بر پیکر اعتقادات و فرهنگ مردم بنا شده است

محمد حسین زاده، مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی

سنگ بنای هویت فرهنگی و اعتقادی مشهدالرضا را محبت به اهل بیت علیهم السلام و فرهنگ رضوی است و هویت شیعی آراسته ترین ردا بر قامت اصالت این شهر است.

زمان مطالعه: ۳ دقیقه

کدام هویت؟؟

هویت مفهوم قریب و غریبی است. هر کس از زاویه دید خودش به آن می نگرد و بر آن اساس الفبایی می‌چیند!

ساختمان‌های قدیمی یک شهر جزیی از هویت آن هستند یا نه؟

اسامی کوچه‌ها و خیابانها و محله‌ها هویت یک شهر هستند یا نه؟

آدم‌های یک شهر چطور؟

فرهنگ و آداب و رسوم آن چطور؟

ایمان و اعتقادات مردم آن شهر هم جزو هویت است یا نه؟

آیا صرف قدیمی بودن؛ ملاک هویتی بودن یک ساختمان است؟ آجر و آهن و کاشی آن ساختمان هر چه قدیمی‌تر؛ هویت‌اش بیشتر است؟ قدیمی بودن آداب و رسوم هم همچنین؟

قدیمی بودندیعنی دقیقا از کدام دوره تاریخی؟ ساختمان‌های پنجاه سال قدیمی حساب می شوند یا ساختمانهای صد ساله یا دویست و سیصد ساله؟

و ده‌ها سوال مختلف ؟

این همه را نوشتم که بگویم هویت یک امر تک ساحتی نیست.

مهدیه_حاجی_عابدزاده بخاطر قدیمی بودن جزو هویت شهر مشهد حساب می شد یا بخاطر حاجی عابدزاده یا بخاطر فعالیت دینی و تبلیغی حاجی؟

نگران ساختمان مهدیه باشیم ولی نگران فرهنگ و تربیت دینی که حاجی عابدزاده برای آن مجاهدت کرد نباشیم؟

به این لیست خانه‌های قدیمی و ساختمان‌های قدیمی و بسیاری از ساختمان های حرم را اضافه کنید؟

اگر مسجد_گوهرشاد هویت این شهر است؛ گنبد و کاشی های آن هویت #مشهد ند یا مسجد بودن آن و نمازها و اعتکاف‌های آن؟  شهدایی که در آن به خاک و خون کشیده شدند هم جزیی از هویت این شهر هستند یا نه؟

تغییر نام خیابانها و محله‌ها هم همین است.

تصمیم‌های احساسی و لحظه‌ای در امر خطیری چون هویت شهری اشتباه است چه در موافقت و چه در مخالفت!

تصمیم‌ها حتما باید پشتوانه ی فکری و مبنایی داشته باشد!

هویت یک بحث فانتزی و نوستالژی‌گری نیست! هویت بر پیکر اعتقادات و فرهنگ مردم بنا شده است!

 برای همین است که یلدا جزو هویت ماست و درخت کریسمس پشت ویترین مغازه‌ها خلاف هویت! برای همین عید فطر و قربان و غدیر جزیی از هویت ماست و هالویین و ولنتاین نه!

برای همین است که اسامی بیگانه بر تابلوهای مجتمع‌های مسکونی و تجاری بر ضد هویت این شهر است!

نمی‌شود به فردوسی بنازیم ولی نسبت به اعتقادات توحیدی و شیعی او بی تفاوت باشیم؛ نسبت به زبان فارسی که احیا کرد بی تفاوت باشیم.

شهری که بر مبنای حرم رضوی متولد شده و جان گرفته؛ هویتی اگر دارد که دارد بر مبنای محبت اهل بیت و امام رضاست.

برج‌های بی قواره با معماری‌های رومی و یونانی و پریشان؛ خاری در چشم هویت این شهر شده‌اند.

هویت بصری که به مدد سرمایه‌داری در شهر رخ‌نمایی می کند با هویت زیارتی مشهد چه همخوانی دارد؟

شهری که نامش برگرفته از شهید و شهادت است؛ چه مقدار در صورت و سیرتش فرهنگ شهادت جاری است؟

اگر ساختمان‌ هلال احمر دوره پهلوی هویت این شهر است؛ مردمی که توسط همان پهلوی در چند متری آن ساختمان به خاک و خون کشیده شدند جزو هویت این شهر نیستند؟ آن سنگ و آجر هویت شهر است یا شهیدی که آنجا خفته یا به خاک و خون کشیده شده؟

اگر قدیمی بودن هویت می آورد از زنان نوغانی که مهریه ی خود را بخشیدند تا در تشییع حضرت رضا شرکت کنند؛ در تاریخ این شهر قدیمی تر داریم؟ اگر هویتی برای زن مشهدی قائلیم همان زنان مؤمنه نوغان است.

 از سنگ و آجر مهم‌تر در هویت این شهر فرهنگ دینی و معرفتی اهل بیت است و #حجاب یکی از همان مظاهر است.

نمی شود برای هویت مشهد یقه درید ولی برای حجاب یقه ندرید؟ چطور ساختمان پهلوی را هویت می دانیم و چادری که همان پهلوی با زور سلاح از سر مردم می کشید را هویت نمی دانیم؟

هویت بیش از هر چیز به ریشه‌های اعتقادی و فکری یک جامعه برمیگردد و اگر آن حفظ شود؛ مظاهر ظاهری آن چون ساختمان‌ها و نام‌ها و رنگ‌ها هم حفظ می شود.

 بهانه این نوشتار رونمایی رمان رفیق اثر مرحوم سعید تشکری است که در سالن شهدای امدادگر هلال احمر برگزار شد.

رمان رفیق در مورد شهید مهدی میرزایی فرمانده بی‌نظیر تخریب است که صفحات آغازین آن در باب اتفاقات همان سالن است. تشکری به واسطه‌ی تلاشها و پژوهش‌ها بر هویت تاریخی مشهد چون ساختمان‌ها و خیابان‌ها اشراف داشت ولی از این سطح نازل عبور کرده بود و برای امام رضا و شهدای مسجد گوهرشاد و انقلاب و دفاع مقدس قلم زد. خدایش رحمت کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.