تحولات لبنان و فلسطین

یک نامزد مجلس خبرگان رهبری گفت: تنها وظیفه مجلس خبرگان رهبری انتخاب رهبر نیست، حمایت رهبر هم است. این یک امر عقلایی و عرفی است.

خبرگان باید حامی رهبری باشند

بیشتر از نیم ساعت از اذان مغرب گذشته و چند دقیقه‌ای با تأخیر به درِ ستاد می‌رسیم، پله‌ها را بالا می‌رویم، دو درِ روبه‌روی هم قرار دارند، نام و نشان خاصی از ستاد نیست، در می‌زنیم و آقایی که باز می‌کند، می‌گوید حاج‌آقا برای نماز رفته‌اند اما اگر قرار دارید حتماً برمی‌گردند؛ با آیت‌الله حسن عالمی تماس می‌گیریم و پشت خط تلفن در حالی که مشخص است در مسجدی با ازدحام جمعیت حضور دارد قول می‌دهد هر چه زودتر خودش را به مصاحبه برساند، یک واحد بسیار ساده با اتاقی که شبیه انبار است و اتاقی که در کنار فرش‌های قدیمی آن، با تشک‌های قدیمی‌تر به چشم می‌خورد، آقایی که در ستاد حضور دارد وقتی متوجه کنجکاوی ما نسبت به محیط می‌شود جویا می‌شود که مشکل چیست؟ وقتی از او پیگیر صندلی، مبل و میز می‌شویم تا مکان مناسبی برای عکس خبر مهیا کنیم می‌گوید: «علما ساده‌اند، روی زمین می‌نشینند».
تصور یک ستاد ساده با حداقلی‌ترین امکانات برای فردی که سابقه چند دوره نمایندگی مجلس خبرگان رهبری را در کارنامه دارد باورپذیر نیست، مگر برای آن‌ها که از نزدیک با این روحانی خوش صحبت برخورد داشته باشند، سادگی و صمیمیت او گرمابخش ستادش است.
مثل بقیه نامزدها از او درباره نقش خبرگان در صیانت از جمهوریت و اسلامیت نظام جمهوری اسلامی می‌پرسم، عالمی خبرگان را در این زمینه دارای بیشترین نقش می‌داند و توضیح می‌دهد: در جمهوریت؛ مجلس خبرگان رهبری منتخب مردم است یعنی آحاد اعضای مجلس خبرگان رهبری انتخاب شده به وسیله مردم از استان‌ها هستند و تمام استان‌های کشور در این مجلس نماینده دارند که با آرای مستقیم مردم انتخاب شدند و این یعنی جمهوریت محقق شده است، وقتی برجسته‌ترین وظیفه این مجلس انتخاب رهبر است و به وکالت از همه مردم کشور رهبر را انتخاب می‌کنند پس انتخاب به وسیله مردم و به واسطه مجلس خبرگان است. اما اسلامیت؛ اسلامیت به این است که اصل حاکمیت و حکومت در باور توحیدی از آن خداست و غیر از خدا هیچ کس نمی‌تواند بر کسی حاکم باشد، خداوند حاکم بر همه عالم و افراد است، خداوند به صورت مستقیم نسبت به تدبیر امور زندگی افراد و اشخاص دخالت نمی‌کند بلکه به پیامبران مأموریت داده است تا مردم را ارشاد و بر آن‌ها حکومت کنند تا مردم را به سمت توحید و زندگی توحیدی دعوت کنند و ببرند، وقتی زمان پیامبران به پایان نزدیک می‌شود وصی و جانشین انتخاب می‌کنند، این به خواست خودشان به تنهایی نیست بلکه به امر خداست. اوصیا هم به دستور پروردگار عالم جانشین بعدی و بعدی تا آخر را انتخاب می‌کنند و با این انتخاب حکمرانی حضرت حق تعالی را عملی می‌کنند، آخرین وصی پیامبر(ص) در اسلام وقتی می‌خواست غایب شود و زمان نایبان چهارگانه هم به پایان رسید، حضرت(عج) فرمودند جانشین تعیین نکن و حضرت دستور دادند پس از دسترسی نداشتن به ولی خدا مردم به علما رجوع کنند. این دستور امام(عج) است که در زمان غیبت به علما مراجعه کنید، اگر فقط برای تقلید بدون حاکمیت باشد؛ ممکن است ۱۰ مجتهد هم باشند عده‌ای از هر کدام تقلید کنند اما وقتی بحث حاکمیت و رسیدگی به امور مردم و حل مشکلاتشان است باید کسی که در میان فقها از همه اعلم، عادل، مطلع به مشکلات مردم، شجاع‌تر و واقف به مسائل جهانی است که بتواند کشور و جهان اسلام را اداره کند، انتخاب شود. بارزترین و مهم‌ترین شرط در رهبر اجتهاد است، مجتهد جامع‌الشرایط را عده‌ای که خودشان هم از اجتهاد بهره‌مند هستند می‌توانند انتخاب کنند که جامع همه این شرایط باشد.
نظر عالمی را درباره ضرورت ارتباط اعضای مجلس خبرگان با مردم جویا می‌شویم و اینکه چقدر این ارتباط محقق شده است؟ او که معتقد است تمام اعضای مجلس خبرگان رهبری ارتباط حداکثری با مردم دارند تشریح می‌کند: این افراد یا ائمه جمعه هستند که هر هفته با مردم ارتباط دارند یا مردم به دفتر این مسئولان مراجعه می‌کنند و نامه‌های گوناگون برایشان می‌نویسند و مشکلاتشان را مطرح می‌کنند، این افراد مورد مراجعه مردم هستند یعنی اعضای مجلس خبرگان به این دلیل که علمای استان‌ها هستند به خوبی با مردم در ارتباط و به مشکلاتشان آگاه هستند، این افراد در فضای زندگی مردم و میان مردم هستند.

وظیفه ذاتی خبرگان رهبری حل مشکلات مردم است
از نظر این عضو مجلس خبرگان رهبری، نمایندگان مردم در مجلس خبرگان وظیفه ذاتی برای حل مشکلات مردم دارند و این گونه توضیح می‌دهد: علما در واقع مشمول آن حدیث شریف هستند که هر کسی که به حل مشکلات مردم اهتمام نداشته باشد او مسلمان نیست، اما اعضای خبرگان علاوه بر اینکه مثل مردم و در بین مردم هستند، بین مردم هادی و راهنمای آن‌ها هستند یعنی هم از جهت وظیفه همنوعی و هم از جهت وظیفه عالم بودن موظف هستند در حل مشکلات مردم نقش‌آفرینی کنند، آنجایی که باید مردم را راهنمایی کنند و آنجایی که مستقیماً کاری از آن‌ها ساخته است کاری برای مردم انجام دهند این یک وظیفه است برای عضو مجلس خبرگان؛ از موضع عالم بودن، در میان مردم بودن و هدایتگر مردم بودن وظیفه است و از جهت نمایندگی مجلس خبرگان هم از این جهت که وکیل مردم هستند باید تا جایی که مقدور است در حل مشکلات موکلینشان قدم بردارند اما برای این‌ها وظیفه اجرایی تعیین نشده است.
صحبت که به اینجا می‌رسد از عالمی می‌پرسم چرا انتخاب افرادی که مهم‌ترین وظیفه را دارند بر عهده مردم و با انتخاب مستقیم آن‌ها در نظام جمهوری اسلامی محقق می‌شود، او می‌گوید: برای حفظ جمهوریت باید مردم انتخاب کنند، این یک فلسفه دیگر هم دارد، وقتی مردم این افراد را انتخاب کنند از تصمیمشان حمایت می‌کنند و منتخب این افراد را منتخب خودشان می‌دانند، وقتی منتخب خودشان دانستند در مسیر تقویت رهبری و همراهی با رهبر احساس وظیفه می‌کنند، وقتی این احساس وظیفه باشد رهبر در مقام رهبریت خودش برای مردم هدایتگر، حامی و خیرخواه است و اداره امور را به شکلی پیش می‌برد که مردم استفاده ببرند و منتفع شوند و از این طرف مردم از رهبری حمایت می‌کنند و اگر مردم حمایت نکنند رهبری هیچ کاری نمی‌تواند انجام دهد.
عالمی در تشریح ملاک‌های انتخاب اصلح اظهار می‌کند: فردی که می‌خواهند انتخاب کنند باید توان علمی و قدرت تشخیص در مواردی که لازم باشد تصمیم بگیرد و شجاعت تصمیم‌گیری را داشته باشد، بخش دیگر مطلب این است که تنها وظیفه مجلس خبرگان رهبری انتخاب رهبر نیست، حمایت رهبر هم است این یک امر عقلایی و عرفی است، مثل انتخاب استاندار از طرف رئیس جمهور، نمی‌شود بگوید من هیچ حمایت و پشتیبانی از استاندار ندارم، بنابراین مجلس خبرگان رهبری وقتی رهبر را انتخاب می‌کنند در حمایت از رهبری هم وظیفه دارند که رهبری بتواند به خوبی وظایف خودش را انجام دهد به خصوص که مجلس خبرگان رهبری در این دوره مجموعه ۸۰ نفره‌ای هستند که در تمام استان‌ها حضور دارند، وقتی این فرد در میان مردم حضور و نفوذ دارد و مردم از او حرف‌شنوی دارند اگر این آقا پشت سر رهبر قرار نگیرد نتوانسته وظیفه خودش را انجام دهد، باید حامی رهبر باشد، ضمن اینکه مجلس خبرگان رهبری کمیسیونی با عنوان تحقیق دارد که بر دوام شرایط رهبری نظارت می‌کند.

حمایت از رهبری از نظارت به رهبری جداست
او حوزه حمایت از رهبری و نظارت نسبت به رهبری را جدا از یکدیگر می‌داند و عنوان می‌کند: حمایت درخصوص آن مدیریتی که رهبری بر جامعه می‌کند که مردم را به سمت خیر و صلاح و کشور را به سوی تعالی می‌برد، باید حمایت و کمکش کرد که کار را پیش ببرد، اما در بحث نظارت؛ رهبری مثل ائمه(ع) معصوم نیست، معصومان هیچ نقصانی ندارند اما درباره ولی فقیه ممکن است به دلیل مریضی یا کهولت سن نتواند وظایفش را انجام دهد، اگر بخواهیم بررسی کنیم که چنین آسیبی وجود دارد یا نه به عهده مجلس خبرگان رهبری است و اینکه آیا وظایفی که به عهده رهبری است توانایی انجامش را دارد یا نه را باید مجلس خبرگان رهبری بررسی کنند پس حوزه حمایت با حوزه نظارت متفاوت است.
عالمی درباره ساختار داخلی مجلس خبرگان رهبری توضیح می‌دهد: کمیسیون‌ها همگی منتخب اعضای مجلس خبرگان هستند، زمان کمیسیون‌ها دو ساله است، هر دو سال اعضا انتخاب می‌شوند چه کمیسیون تحقیق، اصل ۱۰۷، حراست، اجتماعی سیاسی و کمیسیون‌های دیگر و وظایف مربوط به هر کمیسیون بر مبنای آیین‌نامه داخلی مجلس خبرگان است.
او بر تعالی علمی نامزدهای انتخابات خبرگان تأکید دارد و بیان می‌کند: پیش‌نیاز حضور فعال نمایندگان خبرگان رهبری ترقی و تعالی علمی و داشتن بصیرت‌ها و نگاه‌های سیاسی اجتماعی برای تشخیص‌های لازم در ادای وظایف نمایندگی مجلس خبرگان است، البته باید شایستگی داشته باشند که مردم انتخابشان کنند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.