در همه زبانهای دنیا ضرب المثل های فراوانی وجود دارد که بعضی از مثل ها در همه زبانها به یکدیگر شباهت دارند.
هر قدر تاریخ تمدن ملتی طولانی تر و دراز تر باشد و حادثه بیشتری در تاریخ آن اتفاق افتاده باشد، مثل های بیشتری در آن کشور به وجود می آید.
چهل ضرب المثل غذایی جهانی
در اینجا سعی کردیم حدود چهل ضرب المثل از ضرب المثل های جهانی را که مربوط به غذا و آشپزی است را بیان کنیم و معادل فارسی برخی از آنها را بیان کنیم.
کله اش مثل پیازه( کنایه از فَرار بودن افکار در ذهن انسان).
هر قابلمه ای درِ خودش رو داره(کبوتر با کبوتر باز با باز).
نذار کشاورز بفهمه پنیر با گلابی چقدر خوشمزه است( کنایه از توضیح واضحات دادن).
برای آدم بد ادا، هرغذایی بد مزه است.
ظهر که از راه میرسه، اونی که گرسنه است دور خودش چرخ میزنه.
یه سیب برای وقتی تشنه میشی نگه دار(پس دَستت را داشته باش).
اونی که دندون داره نون نداره، اونی که نون داره دندون نداره.
سوپ بدون پنیر مثل کالسکه ی بدون اسبه.
ماهیِ شاه هم تیغ داره(گل بی عیب خداست).
اگه سوپ نیست، نون خیس خورده که هست( یه لقمه نون و پنیر که پیدا میشه).
خوشمزه ترین غذا اونیه که خونه ی دیگران خورده میشه( مرغ همسایه غازه).
مثل نون و پنیر بودن(کنایه از باهم خوب بودن).
گوشت چسبیده به استخوان از همه خوشمزه تره.
اونی که خوب شام می خوره، را می خوابه.
کسی که می خواد سالم باشه و قبراق باشه، کم خوراکه و زود شام می خوره.
خونه ای که باغچه اش پیاز و سیب زمینی داره هیچ کس توش گشنه نمی مونه و نمی میره.
غذای خوشمزه خوب هم هضم میشه.
لوبیا گوشت فقراست.
مهمون مثل ماهیه؛ بعد از سه روز بو می گیره.
مرغ، پیتزا و نون رو باید با دست خورد (کنایه از اینکه کارها رو نباید سخت گرفت).
یه سیب در روز دکتر رو دور میکنه.
اگه توی آشپزخونه جرّ و بحث کنی، غذا خراب میشه.
سه چیز آدم رو دق میده: گشنه باشی و نتونی لذت ببری، خوابت بیاد ونتونی بخوابی، عجله داشته باشی و نرسی.
دستی در خمیر داشتن( دست داشتن در کار های خلاف و غیر قانونی).
اونی که می خوابه ماهی نمیگیره ( هرکی که خوابه لقمه اش به آبِ).
کسی که فقط یه خوک داره، راحت میتونه چاقش کنه.
کسی که واقعا گرسنه است احتیاجی به چاشنی نداره( آدم گرسنه سنگ هم میخوره).
بعضیا پخته می پسندن، بعضیا سرخ شده.
کسی که تخم مرغ نشکنه، نمیتونه املت بپزه(هر که را طاووس خواهد جور هندوستان کشد یا نابرد رنج گنج میسر نمی شود).
کسی که میخواد دهن مردم رو ببنده باید آرد زیادی داشته باشه(در دروازه رو میشه بست ولی دهن مردم رو نمیشه بست).
درخت رو از میوه اش میشه شناخت( از کوزه همان برون تراود که در اوست).
جایی که آشپزها زیاد باشن سوپ شور می شه(آشپز که دو تا شد آش یا شور میشه یا بی نمک).
نونی که خورده شد زود فراموش میشه( از دل برود هرآنکه از دیده رود).
ماهی بزرگ ماهی کوچیک رو می خوره ( دست بالای دست بسیاره).
مرغی که می خونه همونه که تخم گذاشته.
تخم مرغ امروز به از مرغ فردا( سیلی نقد به از حلوای نسیه).
نمی تونی هم بنوشی هم سوت بزنی یا نمی تونی با دهن پر از آردت فوت کنی( با یک دست نمیشه دو تا هندونه برداشت).
یا این سوپ رو بخور یا از این پنجره بپر پایین(همینه که هست میخوای بخواه، نمیخوای نخواه).
آشپز که زیاد شه، غذا خراب می شه.
عارفه هدایتی_خبرنگار تحریریه جوان قدس
نظر شما