تحولات لبنان و فلسطین

امروز دقیقاً پنج ماه است که از آغاز ماجرای اخیر غزه می‌گذرد و اگر چه این موضوع چندی‌است که دیگر در صدر اخبار  و شاید اولویت‌های ذهنی ما جایی ندارد، اما هنوز مسئله اول جهان اسلام و عرب است و این را به‌ویژه با رصد رسانه‌های عربی و فعالان مجازی عرب به‌خوبی می‌توان دریافت.

ایران، حزب‌الله و نبرد غزه

ترجمه: مصطفی لشکری -  امروز دقیقاً پنج ماه است که از آغاز ماجرای اخیر غزه می‌گذرد و اگر چه این موضوع چندی‌است که دیگر در صدر اخبار  و شاید اولویت‌های ذهنی ما جایی ندارد، اما هنوز مسئله اول جهان اسلام و عرب است و این را به‌ویژه با رصد رسانه‌های عربی و فعالان مجازی عرب به‌خوبی می‌توان دریافت. پایگاه تحلیلی مستقل «رأی الیوم» که با سردبیر مشهورش «عبدالباری عطوان» شناخته می‌شود، در یادداشتی به قلم «فؤاد البطاینة» نویسنده و تحلیلگر اردنی به ارزیابی مشارکت برخی طرف‌های غیرفلسطینی در فشار بر رژیم اشغالگر و حامیان بین‌المللی آن برای توقف نسل‌کشی در غزه می‌پردازد. از تحلیل رفتار و مواضع مردم جهان و به‌ویژه یهودیان ضدصهیونیسم آغاز می‌کند و در ادامه عملکرد یمنی‌ها، حزب‌الله لبنان و گروه‌های مقاومت عراقی و نقش ایران در این میان را بررسی می‌کند.
البطاینة، با توجه به عوامل مؤثر بر رفتار گروه‌های مقاومت عراقی، اولویت‌ها و مأموریت‌هایشان و همچنین نسبت آن با تجاوزگری رژیم صهیونیستی، توقف عملیات آن‌ها را طبیعی می‌داند، اما درباره انصارالله نگاه متفاوتی دارد. او معتقد است مشارکت نظامی یمنی‌ها با توجه به ماهیت و موقعیت آن، نتایج خوبی داشته و به اهداف رژیم صهیونیستی و متحدانش از تجاوز به غزه ضربه زده است.
بخش دیگر یادداشت تحلیلی این نویسنده اردنی اما به رفتار حزب‌الله و نسبت آن با ایران اختصاص دارد. البطاینة می‌نویسد: «ارزیابی دقیق مشارکت حزب‌الله برای کسانی که نمی‌خواهند منحصربه‌فرد بودن آن به‌عنوان یک نیروی مقاومت ضربه‌زننده و مسئولیت‌های لبنانی، منطقه‌ای و بین‌المللی‌اش را در نظر بگیرند، دشوار و غیرممکن است». به عقیده او، حزب‌الله توانست با شرف و وفاداری و همچنین پرداخت بهای گزاف خون، خود را از غافل‌گیری و مسئولیتی که عملیات حماس برایش ایجاد کرده بود، نجات دهد.
این تحلیلگر اردنی، با توجه به نوع ارتباط حزب‌الله لبنان با ایران و سیاست‌های راهبردی ضدآمریکایی و ضد صهیونیستی‌اش در منطقه، حمایت شدید آن از آرمان فلسطین را تحلیل می‌کند و این حمایت را محل تلاقی مصالح مقاومت با منافع ملت‌های عربی می‌داند که سیاست و خیانت حاکمان خود را رد می‌کند. او با اشاره به اینکه توقع ورود ایران به یک جنگ فراگیر با آمریکا و اسرائیل و تحمل خسارات ویرانگر با هر زمینه‌ای که باشد، درست نیست، می‌نویسد: «این طبیعی نیست که از ایران همان چیزی را توقع داشته باشیم که از فلسطینی‌ها و عرب‌ها می‌خواهیم، بلکه باید ایران را با دیگر کشورهای اسلامی و میزان بخشش آن‌ها مقایسه کنیم. همین که ما به‌عنوان عرب از خودمان خجالت بکشیم و او برای ادای وظیفه اسلامی‌اش سربلند باشد، کافی است؛ ایران به تنهایی و با وجود خطراتی بزرگ، اقدام به تأسیس و تقویت مقاومت فلسطین و یمن کرد و باید به‌خاطر استواری این مقاومت، به خود ببالد».
البطاینة، با بیان اینکه مشارکت حزب‌الله در این چارچوب قابل ارزیابی است، می‌نویسد: «بسیاری از مردم، شاید به اشتباه، امیدوارند که حزب‌الله مشارکت نظامی خود را توسعه دهد؛ اما باید بدانیم این به یک جنگ آشکار با اسرائیل و به نوبه خود به یک جنگ منطقه‌ای منجر می‌‎شود که در آن ایران، حزب‌الله و لبنان بیشترین آسیب را خواهند دید. آیا این همان چیزی است که ما می‌خواهیم؟». به اعتقاد او، «جنگ منطقه‌ای خط قرمز ایران است و آمریکا هم از آن اجتناب می‌کند؛ اما در صورتی که حزب‌الله و ایران مستقیماً به رژیم صهیونیستی حمله کنند، آمریکا هم وارد خواهد شد و این همان چیزی است که اسرائیل به دنبال آن است و به‌تازگی با زیر پا گذاشتن قواعد درگیری حزب‌الله، درپی هل دادن آمریکا در چنین جنگی است».

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.