شعر: «ای نام تو بهترین سرآغاز... بی نام تو نامه کی کنم باز» را خدا میداند تا امروز چند بار شنیده یا زمزمه کردهاید. پدران و پدربزرگانمان هم قطعاً این شعر را بارها و بارها خوانده یا شنیده بودند. حالا ممکن است خیلیها نام شاعر را ندانند اما این دلیل نمیشود که اگر کسی ادعا کرد شاعر این شعر، صاحب منظومه «لیلی و مجنون»، نه ایرانی بوده و نه فارسی زبان، باور کنیم.
باید بجُنبیم
همزمان با نوشته شدن این مطلب (دیروز)، بزرگداشت «نظامی گنجوی» داشت در تالار وحدت برگزار میشد. روز قبل هم گویا بزرگداشتی برای این شاعر ایرانی و پارسیگوی در ارومیه برگزار شده بود. برگزاری این بزرگداشتها و آشنا کردن مردم خودمان و سایر نقاط جهان با مفاخر ادبی ایران البته کار خوبی است، اما برای از بین بردن نگرانی «مصادره مفاخر ایرانی توسط جمهوری آذربایجان» کافی نیست. در بزرگداشتی که در ارومیه برگزار شد، سخنرانان بر همین موضوع تأکید کردند که تا «باکو» نظامی گنجوی را به نام خودش ثبت نکرده باید بجنبیم.
من و شما شاید اصلاً توی کَتمان نرود که نظامی گنجوی را با این همه آثار فارسی و مثلاً منظومه کاملاً ایرانی و فارسی «لیلی و مجنون» میتوان ازجمله مفاخر تُرکزبان جمهوری آذربایجان به حساب آورد، اما سیاستمداران «باکو» که چند سالی است برای مصادره نظامی گنجوی دندان تیز کرده و سخت هم در تکاپویند و همچنین آنهایی که باید امضای نهایی را برای تأیید آذربایجانی بودن این شاعر پارسیسرا بزنند، اینطور به ماجرا نگاه نمیکنند. استدلالشان هم این است که شهر «گنجه» محل زندگی نظامی بوده و حالا که این شهر در جغرافیای جمهوری آذربایجان واقع شده پس این شاعر ازجمله افتخارات آنهاست و با این استدلال البته بعید نیست فردا یا پسفردا مثلاً اماراتیها هم ادعا کنند «جمالالدین ابومحمّد الیاس بن یوسف بن زکی بن مؤیَّد» معروف به نظامی گنجوی با توجه به نام و کنیه طولانی و عربیای که دارد در امارات و چه بسا جزایر سهگانه متولد شده، بعدها به گنجه مهاجرت کرده، بنابراین بخشی از شهرت و غیرهاش باید به امارات برسد!
به استالین متوسل شدند
فکر نکنید ادعای دولتمردان و برخی مدعیان جمهوری آذربایجان ریشه در همین چند سال اخیر و یا دوران پس از استقلالشان از شوروی دارد. تحریف آثار و شخصیت نظامی گنجوی در واقع یکی از آتشهایی است که از گور رفیق «استالین» بلند شد و هنوز هم دارد شعله میکشد! دیکتاتور سبیلوی روسها اولین بار سال۱۹۳۹ میلادی در یک مصاحبه با روزنامه «پراودا» ارگان حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی، نظامی گنجوی را به جمهوری آذربایجان هدیه میدهد! «جلال متینی» مورخ و محقق تاریخ و فرهنگ ایران میگوید: «دولت شوروی تصمیم گرفت در هر یک از جمهوریهای خود، مراسمی به منظور تجلیل از یکی از بزرگان آن سرزمین برپا کند، چون تُرک نامداری را در آذربایجان شوروی نیافتند، به سراغ نظامی رفتند و چون میدانستند کسی ادعای تُرک بودن نظامی را نمیپذیرد، به استالین متوسل شدند».
«سرگئی آقاجانیان» شرقشناس معروف هم در مقاله «پنجاهمین سالگرد یک تحریف فرهنگی» که در مجله ایرانشناسی چاپ شده، نوشته است: «زمامداران شوروی که خطر بروز جنگ دوم جهانی را حدس زده بودند، برای افزایش قدرت دفاعی و روحیه مردم مناطق مختلف کشورشان، تصمیم به تقویت حس میهنپرستی و غرور ملی آنها میگیرند... استالین در سوم آوریل۱۹۳۹ میلادی در روزنامه «پراودا» ارگان حزب کمونیست، نظامی را شاعری متعلق به آذربایجان و ترکزبان معرفی کرده است».
سالها بعد و در زمان گورباچف هم در مراسم هشتصد و پنجاهمین سال تولد نظامی، در مسکو از مجسمه او پردهبرداری و به عنوان «خادم بزرگ آذربایجان» معرفی میشود. طی سالهای گذشته هم جمهوری آذربایجان مجسمه نظامی را در کشورهای مختلف جهان به نام شاعر آذربایجانی نصب کرده است.
این نظامی و آن نظامی
فرض کنید اشعاری از نظامی، مثل: «همه عالم تنست و ایران دل/ نیست گوینده زین قیاس خجل... چونکه ایران دل زمین باشد/ دل ز تن به بود یقین باشد...» دلیل ایرانی بودن و پارسیسرا بودنش نباشد، اما مدعیان ترک بودن نظامی حتی نتوانسته بودند یک بیت شعر ترکی درست و حسابی از این شاعر پیدا کنند و برای همین، بیت جعلی و البته ضعیف: «پدر بر پدر مر مرا تُرک بود/ به فرزانگی هر یکی گرگ بود» را به اسم او منتشر و عَلَم کردند غافل از اینکه سبک و سیاق این شعر اصلاً به اشعار نظامی نزدیک نیست و این شاعر در سرودن، تواناتر از این بوده که به غلط، کلمههای «تُرک و گرگ» را همقافیه فرض کند!
سال۱۳۸۱ انتشارات «اندیشه نو» کتابی با عنوان «دیوان نویافته ترکی نظامی گنجوی» را منتشر کرد. روی این کتاب عنوان غیرعلمی و ناشیانه «برای اولین بار در دنیا» درج شده بود و مصحح کتاب مدعی بود که نسخه خطی کتاب توسط فردی به نام «صدیار وظیفه، ائل اوغلی» اهل جمهوری آذربایجان کشف شدهاست. جالب اینکه آقای مصحح هیچ دلیلی هم برای اثبات اصالت این کتاب نداشت و چند بیت شعر فارسی نظامی را دلیل فرض کرده بود که این شاعر میتواند دیوان ترکی هم داشته باشد. البته جوامع علمی و ادبی ایران و جهان بیشتر از اینکه از این کتاب جعلی حیرت کرده باشند، از این متعجب بودند چطور در کشوری که باید تمام تشکیلات و سازمانهای فرهنگی و سیاسیاش دنبال ثبت جهانی نام «نظامی» به عنوان یکی از مشاهیر ایرانی باشند، وزارت ارشاد به چنین کتابی مجوز چاپ میدهد!
کمی بعد مشخص شد این دیوان ترکی مجموعه اشعار یک شاعر تُرکزبان معروف به «نظامی قارامانلی» از سخن سرایان سده هشتم و اوایل سده نهم هجری در قونیه بوده است. جالبتر اینکه این دیوان تُرکی سال۱۳۳۷ خورشیدی در ترکیه و از سوی انتشارات دانشگاه استانبول با نام شاعر اصلیاش یعنی «نظامی قونوی» منتشر شده بود.
خبرنگار: مجید تربتزاده
همزمان با نوشته شدن این مطلب (دیروز)، بزرگداشت «نظامی گنجوی» داشت در تالار وحدت برگزار میشد. روز قبل هم گویا بزرگداشتی برای این شاعر ایرانی و پارسیگوی در ارومیه برگزار شده بود. برگزاری این بزرگداشتها و آشنا کردن مردم خودمان و سایر نقاط جهان با مفاخر ادبی ایران البته کار خوبی است، اما برای از بین بردن نگرانی «مصادره مفاخر ایرانی توسط جمهوری آذربایجان» کافی نیست. در بزرگداشتی که در ارومیه برگزار شد، سخنرانان بر همین موضوع تأکید کردند که تا «باکو» نظامی گنجوی را به نام خودش ثبت نکرده باید بجنبیم.
من و شما شاید اصلاً توی کَتمان نرود که نظامی گنجوی را با این همه آثار فارسی و مثلاً منظومه کاملاً ایرانی و فارسی «لیلی و مجنون» میتوان ازجمله مفاخر تُرکزبان جمهوری آذربایجان به حساب آورد، اما سیاستمداران «باکو» که چند سالی است برای مصادره نظامی گنجوی دندان تیز کرده و سخت هم در تکاپویند و همچنین آنهایی که باید امضای نهایی را برای تأیید آذربایجانی بودن این شاعر پارسیسرا بزنند، اینطور به ماجرا نگاه نمیکنند. استدلالشان هم این است که شهر «گنجه» محل زندگی نظامی بوده و حالا که این شهر در جغرافیای جمهوری آذربایجان واقع شده پس این شاعر ازجمله افتخارات آنهاست و با این استدلال البته بعید نیست فردا یا پسفردا مثلاً اماراتیها هم ادعا کنند «جمالالدین ابومحمّد الیاس بن یوسف بن زکی بن مؤیَّد» معروف به نظامی گنجوی با توجه به نام و کنیه طولانی و عربیای که دارد در امارات و چه بسا جزایر سهگانه متولد شده، بعدها به گنجه مهاجرت کرده، بنابراین بخشی از شهرت و غیرهاش باید به امارات برسد!
به استالین متوسل شدند
فکر نکنید ادعای دولتمردان و برخی مدعیان جمهوری آذربایجان ریشه در همین چند سال اخیر و یا دوران پس از استقلالشان از شوروی دارد. تحریف آثار و شخصیت نظامی گنجوی در واقع یکی از آتشهایی است که از گور رفیق «استالین» بلند شد و هنوز هم دارد شعله میکشد! دیکتاتور سبیلوی روسها اولین بار سال۱۹۳۹ میلادی در یک مصاحبه با روزنامه «پراودا» ارگان حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی، نظامی گنجوی را به جمهوری آذربایجان هدیه میدهد! «جلال متینی» مورخ و محقق تاریخ و فرهنگ ایران میگوید: «دولت شوروی تصمیم گرفت در هر یک از جمهوریهای خود، مراسمی به منظور تجلیل از یکی از بزرگان آن سرزمین برپا کند، چون تُرک نامداری را در آذربایجان شوروی نیافتند، به سراغ نظامی رفتند و چون میدانستند کسی ادعای تُرک بودن نظامی را نمیپذیرد، به استالین متوسل شدند».
«سرگئی آقاجانیان» شرقشناس معروف هم در مقاله «پنجاهمین سالگرد یک تحریف فرهنگی» که در مجله ایرانشناسی چاپ شده، نوشته است: «زمامداران شوروی که خطر بروز جنگ دوم جهانی را حدس زده بودند، برای افزایش قدرت دفاعی و روحیه مردم مناطق مختلف کشورشان، تصمیم به تقویت حس میهنپرستی و غرور ملی آنها میگیرند... استالین در سوم آوریل۱۹۳۹ میلادی در روزنامه «پراودا» ارگان حزب کمونیست، نظامی را شاعری متعلق به آذربایجان و ترکزبان معرفی کرده است».
سالها بعد و در زمان گورباچف هم در مراسم هشتصد و پنجاهمین سال تولد نظامی، در مسکو از مجسمه او پردهبرداری و به عنوان «خادم بزرگ آذربایجان» معرفی میشود. طی سالهای گذشته هم جمهوری آذربایجان مجسمه نظامی را در کشورهای مختلف جهان به نام شاعر آذربایجانی نصب کرده است.
این نظامی و آن نظامی
فرض کنید اشعاری از نظامی، مثل: «همه عالم تنست و ایران دل/ نیست گوینده زین قیاس خجل... چونکه ایران دل زمین باشد/ دل ز تن به بود یقین باشد...» دلیل ایرانی بودن و پارسیسرا بودنش نباشد، اما مدعیان ترک بودن نظامی حتی نتوانسته بودند یک بیت شعر ترکی درست و حسابی از این شاعر پیدا کنند و برای همین، بیت جعلی و البته ضعیف: «پدر بر پدر مر مرا تُرک بود/ به فرزانگی هر یکی گرگ بود» را به اسم او منتشر و عَلَم کردند غافل از اینکه سبک و سیاق این شعر اصلاً به اشعار نظامی نزدیک نیست و این شاعر در سرودن، تواناتر از این بوده که به غلط، کلمههای «تُرک و گرگ» را همقافیه فرض کند!
سال۱۳۸۱ انتشارات «اندیشه نو» کتابی با عنوان «دیوان نویافته ترکی نظامی گنجوی» را منتشر کرد. روی این کتاب عنوان غیرعلمی و ناشیانه «برای اولین بار در دنیا» درج شده بود و مصحح کتاب مدعی بود که نسخه خطی کتاب توسط فردی به نام «صدیار وظیفه، ائل اوغلی» اهل جمهوری آذربایجان کشف شدهاست. جالب اینکه آقای مصحح هیچ دلیلی هم برای اثبات اصالت این کتاب نداشت و چند بیت شعر فارسی نظامی را دلیل فرض کرده بود که این شاعر میتواند دیوان ترکی هم داشته باشد. البته جوامع علمی و ادبی ایران و جهان بیشتر از اینکه از این کتاب جعلی حیرت کرده باشند، از این متعجب بودند چطور در کشوری که باید تمام تشکیلات و سازمانهای فرهنگی و سیاسیاش دنبال ثبت جهانی نام «نظامی» به عنوان یکی از مشاهیر ایرانی باشند، وزارت ارشاد به چنین کتابی مجوز چاپ میدهد!
کمی بعد مشخص شد این دیوان ترکی مجموعه اشعار یک شاعر تُرکزبان معروف به «نظامی قارامانلی» از سخن سرایان سده هشتم و اوایل سده نهم هجری در قونیه بوده است. جالبتر اینکه این دیوان تُرکی سال۱۳۳۷ خورشیدی در ترکیه و از سوی انتشارات دانشگاه استانبول با نام شاعر اصلیاش یعنی «نظامی قونوی» منتشر شده بود.
خبرنگار: مجید تربتزاده
نظر شما