مراد از قدر، تقدیر و اندازه گیری است و شب قدر شب اندازه گیری است و خداوند متعال دراین شب حوادث یک سال را تقدیر میکند و زندگی، مرگ، رزق، سعادت و شقاوت انسانها و اموری ازاین قبیل را دراین شب مقدر می گرداند.
در روایات اصرار بر این بوده از ناحیه پیامبر و اهلبیت علیهم السلام که شب قدر را بین دیگر شبها اخفاء کنند، در روایات شیعه و روایات سنی و چه در روایات منقول از پیامبر اکرم و چه در روایات اهلبیت علیهم السلام مشترکند و آن اینست که تلاش شده تا شب قدر در حاله ای از ابهام بماند و بطور خاص تعیین نشود که ایشان بطور یقین شب قدر را می شناسند چون شب قدر شبی است که در عصر هر امامی بر آن امام نازل می شده و معنی نداشته که امام شب قدر را نشناسد، ولی اصرار داشتند که مخفی بماند.
ما چند دسته روایات داریم که در دسته ای از روایات آمده است که شب یکی از شبهای دهه پایانی شب قدر است، در دسته ای دیگر از روایات سه شب را تعیین کرده اند نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم، و در بعضی دیگر دو شب تعیین شده است، از امامان ما پرسیدند آیا ممکن است آن شب را بطور خاص برای ما تعیین کنید، امام صادق علیه السلام فرموند: مگر چه می شود که شما دو شب را نتوانی احیاء کنی چرا این کار را نمی خواهی بکنی، ولی با این حال حاضر نشده بودند که شب را تعیین کنند، ولی حکمتش اینست که می خواستند این شب را به لحاظ اینکه شبی منحصر به فرد است یک شب بسیار ویژه است که از هزار ماه، هزار ماه می فرمایند بیش از هشتاد سال است یعنی یک عمر آدمی، شب قدر چون از یک عمر ادمی ارزشمندتر است به این جهت اخفا کرده اند که مردم تلاش بیشتری در دو یا سه شب داشته باشند، و احیا کنند تا آمادگی لازم را از جهت نفسانی و روحانی پیدا کنند که تا آن عظمت شب قدر را با آمادگی بیشتری دریافت بکنند اگر یک شب خاص بود طبیعتاً آمادگی ها کمتر بود، و اگر سه شب باشد انسان در هر سه شب تلاش بکند در مجموع می تواند امیدوارتر باشد به اینکه آن شب را دریافت کرده و حق آن شب را درک کرده است، به این جهت خاندان رسالت سعی کرده اند این شب مخفی بماند.
در همین زمینه مرحوم علامه طباطبایی ذیل تفسیر شریف المیزان در دو سوره «قدر» و «دخان» مطالبی را مطرح کرده اند که در ادامه از نظرتان می گذرد.
شب قدر یعنی چه؟
مراد از قدر، تقدیر و اندازه گیری است و شب قدر شب اندازه گیری است و خداوند متعال دراین شب حوادث یک سال را تقدیر میکند و زندگی، مرگ، رزق، سعادت و شقاوت انسانها و اموری ازاین قبیل را دراین شب مقدر میگرداند.
شب قدر کدام شب است؟
در قرآن کریم آیه ای که به صراحت بیان کند شب قدر چه شبی است دیده نمیشود. ولی از جمعبندی چند آیه از قرآن کریم میتوان فهمید که شب قدر یکی از شبهای ماه مبارک رمضان است. قرآن کریم از یک سو می فرماید: «انا انزلناه فی لیله مبارکه.»(دخان / ۳ ) این آیه گویای این مطلب است که قرآن یکپارچه در یک شب مبارک نازل شده است و از سوی دیگر میفرماید: «شهررمضان الذی انزل فیه القرآن.»(بقره / ۱۸۵) و گویای این است که تمام قرآن در ماه رمضان نازل شده است. و در سوره قدر میفرماید: «انا انزلناه فی لیله القدر.» (قدر/۱) از مجموع این آیات استفاده میشود که قرآن کریم در یک شب مبارک در ماه رمضان که همان شب قدر است نازل شده است. پس شب قدر در ماه رمضان است. اما این که کدام یک از شبهای ماه رمضان شب قدر است، در قرآن کریم چیزی برآن دلالت ندارد. و تنها از راه اخبار میتوان آن شب را معین کرد.
در بعضی از روایات منقول از ائمه اطهار علیهم السلام شب قدر مردد بین نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم ماه رمضان است و در برخی دیگر از آنها مردد بین شب بیست و یکم و بیست و سوم و در روایات دیگری متعین در شب بیست و سوم است. (۱) وعدم تعین یک شب به جهت تعظیم امر شب قدر بوده تا بندگان خدا با گناهان خود به آن اهانت نکنند.
پس از دیدگاه روایات ائمه اهل بیت علیهم السلام شب قدر از شبهای ماه رمضان و یکی از سه شب نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم است. اما روایات منقول از طرق اهل سنت به طورعجیبی با هم اختلاف داشته و قابل جمع نیستند ولی معروف بین اهل سنت این است که شب بیست و هفتم ماه رمضان شب قدر است (۲) و در آن شب قرآن نازل شده است.
تکرار شب قدر در هر سال
شب قدر منحصر در شب نزول قرآن و سالی که قرآن درآن نازل شد نیست بلکه با تکرار سالها، آن شب نیز تکرار میشود. یعنی درهر ماه رمضان شب قدری است که درآن شب امور سال آینده تقدیر میشود. دلیل براین امر این است که:
اولا: نزول قرآن به طور یکپارچه در یکی از شبهای قدر چهارده قرن گذشته ممکن است ولی تعیین حوادث تمامی قرون گذشته و آینده درآن شب بی معنی است.
ثانیا: کلمه «یفرق» در آیه شریفه «فیها یفرق کل امر حکیم.» (دخان / ۶ ) در سوره دخان به خاطر مضارع بودنش، استمرار را میرساند و نیز کلمه «تنزل» درآیه کریمه «تنزل الملئکه والروح فیها باذن ربهم من کل امر» (قدر / ۴ ) به دلیل مضارع بودنش دلالت بر استمرار دارد.
ثالثا: از ظاهر جمله «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن.»(بقره / ۱۸۵ ) چنین برمیآید که مادامی که ماه رمضان تکرار میشود آن شب نیز تکرار میشود. پس شب قدر منحصر در یک شب نیست بلکه درهر سال در ماه رمضان تکرار میشود.
در این خصوص در تفسیر برهان از شیخ طوسی از ابوذر روایت شده که گفت: به رسول خدا (ص) عرض کردم یا رسول الله آیا شب قدر شبی است که درعهد انبیاء بوده و امر به آنان نازل میشده و چون از دنیا میرفتند نزول امر درآن شب تعطیل میشده است؟ فرمود: «نه بلکه شب قدر تا قیامت هست. » (۳)
عظمت شب قدر
در سوره قدر میخوانیم: «انا انزلناه فی لیله القدر وما ادریک ما لیله القدر لیله القدر خیر من الف شهر.» خداوند متعال برای بیان عظمت شب قدر با این که ممکن بود بفرماید: «وما ادریک ما هی هی خیر من الف شهر» یعنی با این که میتوانست در آیه دوم و سوم به جای کلمه «لیله القدر» ضمیر بیاورد، خود کلمه را آورد تا بر عظمت این شب دلالت کند. و با آیه «لیله القدر خیر من الف شهر» عظمت این شب را بیان کرد به این که این شب از هزار ماه بهتر است. منظور از بهتر بودن این شب از هزار ماه، بهتر بودن از حیث فضیلت عبادت است. چه این که مناسب با غرض قرآن نیز چنین است. چون همه عنایت قرآن دراین است که مردم را به خدا نزدیک و به وسیله عبادت زنده کند. و احیاء یا عبادت آن شب از عبادت هزار ماه بهتر است.
از امام صادق علیه السلام سؤال شد: چگونه شب قدر از هزار ماه بهتر است؟ (با این که در آن هزار ماه درهر دوازده ماهش یک شب قدر است).
حضرت فرمود: «عبادت در شب قدر بهتر است از عبادت درهزار ماهی که در آن شب قدر نباشد.» (۴)
وقایع شب قدر
الف- نزول قرآن
ظاهر آیه شریفه «انا انزلناه فی لیله القدر» این است که همه قرآن در شب قدر نازل شده است و چون تعبیر به انزال کرده که ظهور در یکپارچگی و دفعی بودن دارد نه تنزیل، که ظاهر در نزول تدریجی است.
قرآن کریم به دو گونه نازل شده است:
۱- نزول یکباره در یک شب معین.
۲- نزول تدریجی در طول بیست و سه سال نبوت پیامبر اکرم (ص).
آیاتی چون «قرانا فرقناه لتقراه علی الناس علی مکث ونزلناه تنزیلا.»(اسراء / ۱۰۶ ) نزول تدریجی قرآن را بیان میکند.
در نزول دفعی (و یکپارچه)، قرآن کریم که مرکب از سورهها و آیات است یک دفعه نازل نشده است بلکه به صورت اجمال همه قرآن نازل شده است چون آیاتی که درباره وقایع شخصی و حوادث جزیی نازل شده ارتباط کامل با زمان و مکان و اشخاص و احوال خاصهای دارد که درباره آن اشخاص و آن احوال و درآن زمان و مکان نازل شده و معلوم است که چنین آیاتی درست در نمیآید مگر این که زمان و مکانش و واقعهای که دربارهاش نازل شده رخ دهد به طوری که اگر از آن زمانها و مکانها و وقایع خاصه صرف نظر شود و فرض شود که قرآن یک باره نازل شده، قهرا موارد آن آیات حذف میشود و دیگر بر آنها تطبیق نمیکنند، پس قرآن به همین هیئت که هست دوبار نازل نشده بلکه بین دو نزول قرآن فرق است و فرق آن در اجمال و تفصیل است. همان اجمال و تفصیلی که درآیه شریفه «کتاب احکمت ایاته ثم فصلت من لدن حکیم خبیر.»(هود / ۱) به آن اشاره شده است. و در شب قدر قرآن کریم به صورت اجمال و یکپارچه بر پیامبر اکرم (ص) نازل شد و در طول بیست و سه سال به تفصیل و به تدریج و آیه به آیه نازل گردید.
ب- تقدیر امور
خداوند متعال در شب قدر حوادث یک سال آینده را از قبیل مرگ و زندگی، وسعت یا تنگی روزی، سعادت و شقاوت، خیر و شر، طاعت و معصیت و... تقدیر میکند.
در آیه شریفه «انا انزلناه فی لیله القدر» (قدر / ۱ ) کلمه «قدر» دلالت بر تقدیر و اندازهگیری دارد و آیه شریفه «فیها یفرق کل امر حکیم. » (دخان / ۶ ) که در وصف شب قدر نازل شده است بر تقدیر دلالت میکند. چون کلمه «فرق» به معنای جدا سازی و مشخص کردن دو چیز از یکدیگر است. و فرق هر امر حکیم جز این معنا ندارد که آن امر و آن واقعهای که باید رخ دهد را با تقدیر و اندازهگیری مشخص سازند. امور به حسب قضای الهی دارای دو مرحلهاند، یکی اجمال و ابهام و دیگری تفصیل. و شب قدر به طوری که از آیه «فیها یفرق کل امر حکیم. » برمیآید شبی است که امور از مرحله اجمال و ابهام به مرحله فرق و تفصیل بیرون میآیند.
ج- نزول ملائکه و روح
بر اساس آیه شریفه «تنزل الملئکه والروح فیها باذن ربهم من کل امر.»(قدر / ۴) ملائکه و روح در این شب به اذن پروردگارشان نازل میشوند. مراد از روح، آن روحی است که از عالم امر است و خدای متعال دربارهاش فرموده است «قل الروح من امر ربی.»(اسراء / ۸۵ ) دراین که مراد از امر چیست؟ بحثهای مفصلی در تفسیر شریف المیزان آمده است که به جهت اختصار مبحث به دو روایت در مورد نزول ملائکه و این که روح چیست بسنده میشود.
۱- پیامبر اکرم (ص) فرمود: وقتی شب قدر میشود ملائکهای که ساکن در «سدره المنتهی» هستند و جبرئیل یکی از ایشان است نازل میشوند در حالی که جبرئیل به اتفاق سایرین پرچمهایی را به همراه دارند.
یک پرچم بالای قبر من، و یکی بر بالای بیت المقدس و پرچمی در مسجد الحرام و پرچمی بر طورسینا نصب میکنند و هیچ مؤمن و مؤمنهای دراین نقاط نمیماند مگر آن که جبرئیل به او سلام میکند، مگر کسی که دائم الخمر و یا معتاد به خوردن گوشت خوک و یا زعفران مالیدن به بدن خود باشد. (۵)
۲- از امام صادق علیه السلام در مورد روح سؤال شد. حضرت فرمودند: روح از جبرئیل بزرگتر است و جبرئیل از سنخ ملائکه است و روح ازآن سنخ نیست. مگر نمی بینی خدای تعالی فرموده: «تنزل الملئکه والروح» پس معلوم میشود روح غیر از ملائکه است. (۶)
د- سلام و امنیت
قرآن کریم در بیان این ویژگی شب قدر میفرماید: «سلام هی حتی مطلع الفجر.»(قدر / ۵ ) کلمه سلام و سلامت به معنای عاری بودن از آفات ظاهری و باطنی است. و جمله «سلام هی» اشاره به این مطلب دارد که عنایت الهی تعلق گرفته است به این که رحمتش شامل همه آن بندگان بشود که به سوی او روی میآورند و نیز به این که در خصوص شب قدر باب عذابش بسته باشد. به این معنا که عذابی جدید نفرستد. و لازمه این معنا این است که دراین شب کید شیطانها هم مؤثر واقع نشود چنانکه در بعضی از روایات نیز به این معنا اشاره شده است.
البته بعضی از مفسرین گفته اند: مراد از کلمه «سلام» این است که در شب قدر ملائکه از هر مؤمن مشغول به عبادت بگذرند، سلام میدهند.
توصیه هایی برای آداب شب قدر
برای شب قدر در روایات آداب متعددی اعمال متعددی ذکر کرده اند، از جمله گفته اند برای یکایک شبهای قدر شایسته است انسان غسل بکند بعنوان اولین ادب و عمل شب قدر است، علمای ما گفته اند در مفاتیح الجنان مرحوم شیخ عباس قمی این بحث را آورده است که در هر سه شب انسان دمادم غروب قبل از غروب و در آستانه مغرب هر سه شب غسل بکند البته درباره شب بیست و سوم مستحب است انسان دو بار غسل بکند که یکی در غروب و یکی قبل از اذان صبح، که این خود شاهدی برای شب بیست و سوم باز بطور خاص تر و کار را با اهتمام بیشتری که این خود شاهدی است، دوم احیاء توصیه شده است، که انسان آن شبها را با بیدار بودن خود تا صبح احیاء کند که هر بار بیدار ماندنی احیاء نیست بیدار ماندنی که انسان با کیفیت از آن بهره برداری بکند احیاء محسوب می شود، حالا چه کار کند؟ گفتند شب را دعاهای متعدد، نمازهایی بطور خاص، دعاهائی وارد شده و علماء ما همین ادعیه ایی که امروزه مرسوم شده شیعیان در شبهای قدر می خوانند دعای جوشن کبیر دعای مجیر و سایر ادعیه اینها یا بطور خاص در روایات ما اشاره شده است یا اگر بطور خاص نیست مصداقی از آن عنوان کلی است به این معنا که در روایات ما آده دعا بخوانید و علماء ما دعای جوشن کبیر را بعنوان مصداقی از آن دستور خواندن دعا تعیین کرده اند.
پی نوشتها:
۱- مجمع البیان، ج ۱۰، ص۵۱۹ .
۲- تفسیر الدرالمنثور، ج۶ .
۳- تفسیر البرهان، ج۴، ص۴۸۸، ح۲۶ .
۴- فروع کافی، ج۴، ص۱۵۷، ح۴ .
۵- مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۲۰ .
۶- تفسیر برهان، ج۴، ص۴۸۱، ح۱.
نظر شما