انتخابات ریاست جمهوری روسیه دیروز یکشنبه در حالی پایان یافت که انتظار میرود ولادیمیر پوتین، با پیروزی در این ماراتن برای پنجمین بارعهده دار مقام ریاست جمهوری در این کشور پهناور شود. در این انتخابات که سه روز - از جمعه تا یکشنبه - ادامه داشت، چهار نامزد با یکدیگر به رقابت پرداختند.
مخالفان، کسانیکه از پوتین و یا از جنگ در اوکراین ناراضی اند، انتخابات مذکور را تحریم کرده اند. این انتخابات در سراسر روسیه به شمول مناطق تازه تصرف شده در اوکراین، برگزار شده و بر اساس آمار مقامهای روسی، بیش از ۶5 درصد رایدهنده واجد شرایط - تا ظهر یکشنبه - آرای شان را به صندوق ریخته بودند. ۱۱۱۵ ناظر بین المللی از ۱۲۹ کشور نحوه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در فدراسیون روسیه را نظارت میکنند.
چالش با دموکرات ها
هیراد مخیری کارشناس مسائل روسیه در گفت و گو با قدس با اشاره به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری روسیه و رویکرد جدید این کشور در مسائل سیاست خارجی به ویژه در رابطه با ایالات متحده آمریکا، گفت: هموار در طی سه دهه اخیر از دوره فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، مهمترین دستور کار برای کرملین تقابلات و تعاملات سیاست خارجی با واشنگتن بوده بطوریکه پوتین بعنوان یک سیاستمدار پخته و آگاه به مسائل روز جهان به خوبی می داند در برابر هر رئیس جمهور آمریکا از احزاب دموکرات و جمهوری خواه چگونه رفتار نماید.
وی به مهمترین موضوعی که این روزها در سیاست خارجی کرملین مورد توجه قرار دارد، پرداخت و گفت: مسئله ای که امروز برای مسکو دارای اهمیت است وجود حزب دموکرات در راس قدرت آمریکا می باشد چراکه به عقیده کرملین سبب ساز فرایند جنگ مسکو و کی یف و حتی گسترش قلمرو روسیه در اروپای شرقی ساکنین فعلی کاخ سفید( دولت بایدن) است. این در حالی است که دونالد ترامپ در کارزارهای انتخاباتی خود در شهرهای مختلف بارها خود را بعنوان فردی همگرا با سیاست های پوتین و یا تنها شخصیت معامله گر با مسکو خوانده تا بتواند از این طریق در انتخابات 2024 رای لازم را کسب نماید. اما در مقابل روسیه برای دوران پسا انتخابات در آمریکا به دنبال اجرای «پلن ب» می باشد همان رویکردی که در بین سال های 2016تا 2020 کرملین در برابر کاخ سفید اجرا کرد.
کارشناس مسائل قفقاز با بیان اینکه سیاست داخلی روسیه نیز وام دار همان ارثیه ای است که از دوران گذشته در اختیار سردمداران مسکو قرار دارد، گفت: ابتدا باید در تحلیل و آینده پژوهی مناسبات سیاست داخلی روسیه توجه به این مسئله مهم داشته باشیم که فلسفه فکری حکمرانی روسی میراث دار همان بنیه یکه سالاری و اتکا بر اهرم سلسه مراتبی فرد محور متمایل به رهبر اقتدار گرای شرقی است که فرایند آن مربوط امروز و دیروز نیست، بلکه مرتب با تاریخ چند سده از روسیه تزاری و دوران حکمفرمایی یکه تازیانه حزب کمونیسم در دوران اتحاد جماهیر شوروی و سپس انتقال آن به فدراسیون روسیه که پسا شوروی نام دارد لحاظ می شود. امروز نیزکلید دار چنین فرایندی شخصیتی برجسته، واقع گرا و کارگشته ای بنام ولادمیر پوتین است که توانسته روسیه را در طی سه دهه اخیر در بالاترین رده جهانی قرار دهد.
احتمال گسترش جنگ تا ورشو و هلسینکی
مخیری با اشاره به آینده جنگ اوکراین در دوران جدید ریاست جمهوری پوتین، بیان کرد: در طی سه سال گذشته دست آوردهای مطلوبی برای مسکو در جنگ کسب شده اما امروز دغدغه اصلی کرملین در موازنه قدرت و جنگ با اروپا معطوف به اوکراین نمی باشد بلکه براساس تحرکاتی که ناتو در طی ماه های گذشته در شمال به ویژه لهستان و فنلاند انجام داده نگرانی هایی برای مسکو ایجاد کرده و احتمال اینکه دامنه جنگ به ورشو و هلسینکی کشیده شود، وجود دارد. در طی هفته های اخیر پوتین و دیگر مقامات مسکو همان سخنانی که در رابطه با اوکراین می گفتند نسبت به این دو کشور( لهستان- فلاند) بیان می کنند.
کارشناس مسائل روسیه در ادامه اظهار کرد: نگاه تقابلی عمل گراینه پوتین و مانیفست های که پیش از جنگ اوکراین وجود دارد بیانگر این مسئله است که در طی ماه های آینده علاوه بر ادامه درگیری در اوکراین ما شاهد تنش هایی در جبهه ها ی جدید به ویژه لهستان و فلاند باشیم.
وی در پاسخ به این پرسش که در دوره جدید حضور پوتین در کرملین، مناسبات مسکو با با کشورهای منطقه چگونه خواهد بود، افزود: با توجه به اینکه در دوران گذار نسل های بین المللی و فرایند کشورهای در حال رشد و نوظهور در منطقه هستیم، تقابل برای بازارهای اقتصادی نیز در حال شدت می باشد بطوریکه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به ویژه عربستان سعودی، امارات و قطر به دنبال تغییر رویکرد از غرب به شرق می باشند. مسکو هم با ارائه بسترهای جدید اقتصادی سعی در حضور پررنگ تر در این منطقه (خلیج فارس) را دارد تا بتواند بعنوان جایگزین رقیب سنتی خود آمریکا شود.
مخیری با اشاره به مناسبات آنکارا و مسکو در طی سال های اخیر، گفت: از سال 2020 زمانی که مسئله قفقاز و درگیری های آن مطرح شد، نقطه ژئوپلتیک تضاد ساز بین مسکو و آنکارا شکل گرفت و از سوی دیگر رقابت هایی در شمال قاره آفریقا و دریای سیاه بین روسیه و ترکیه شکل گرفته است. همین موضوع منجر شده دیدگاه کرملین نسبت به آنکار متغیر شود چراکه رجب طیب اردوغان همواره نگرشی ثابت و رویکردی مشخصی در قبال کشورهای منطقه به خصوص روسیه نداشته و همین مورد منجر شده مسکو پازل های سیاست بین الملل خود را با ابزار های جدیدی با دیگر همسایگان گسترش دهد.
نظر شما