به گزارش قدس آنلاین، حجت الاسلام و المسلمین هادی صادقی با اشاره به مطلب فوق اظهار داشت: معنویتِ برآمده از انقلاب اسلامی، معنویتی زنده و پویا در ابعاد فردی و اجتماعی است که در عین حال داعیه دار حکومت اهل معناست و در حال حاضر تنها رقیب جریان ضددین مدرن محسوب می شود.
وی افزود: بعد از دوران مدرن شاهدیم که گروه ها و طیف هایی شکل گرفته اند که مروج معنویت غیردینی بوده و هستند؛ این جریانات معنویت گرایِ جدید البته عمدتاً دارای گرایشات پسامدرنی هستند. به این معنا که مدرنیته را از سر گذراندند و حالا در واکنش به مدرنیته میخواهند نقایصی که در زندگی برایشان پدید آمده را جبران کنند. آنها به این نتیجه رسیدند که باید فراتر از عالم ماده به امری برسیم که قدری بتواند انسان را در مسیر شکوفایی قرار دهد، چرا که در نگاه سکولارِ مادی، شکوفایی انسان خیلی محدود میشود.
مدیر گروه اخلاق نظری پژوهشگاه قرآن و حدیث همچنین گفت: بنابراین آنها تصمیم دارند که بسط وجودی پیدا کنند. در بسط وجودی میگویند امر مادی خیلی اجازهی انبساط وجودی نمیدهد پس باید بهسمت امر دیگری رفت که آن را معنویت مینامند. در واقع آنها تصمیم دارند که امنیت و آسایش درونی را توسعه دهند و لذا میخواهند که اگر آنها قدری گرایش الهی داشته باشند به نحوی خداباوری در آنها پدید بیاید؛ البته خداباوری غیردینی، یعنی توجهی به عالم قدس کنند و اینکه فراتر از موجودات مادی هم موجوداتی وجود دارد.
وی بیان داشت: از جمله مؤلفه ها وشاخصه های معنویتگراییِ غیردینی می توان به مواردی چون خودآگاهی، خودشکوفایی، خودکاوی، خودبالندگی و خودبیداری، کلبودگی به معنای متصل شدن به عالم هستی، پاکیزگی، تناسب، توازن و انتظام، همبستگی، همکاری و پیوستگی جمعی اشاره کرد.
وی افزود: در بحث معنا و هدف آن ها می کوشند تا برای زندگی خود معنا دست و پا کنند. معنا هم با هدف گره میخورد؛ یعنی زندگی هدفمندی داشته باشند. از سوی دیگر می خواهند به زندگی سرزندگی و نشاط ببخشند، ضمن آن که می کوشند یک نوع خلاقیت در زندگی بهوجود بیاورند و به انسان جسارت دهند که دنبال نوآوری باشد. این طیف همچنین می کوشند تا حدی اخلاق را به زندگی ضمیمه کنند؛ یعنی از کامجویی محض پرهیز کنند. برخی مفاهیم مرتبط با عدالت مانند عدالت، صلحطلبی و آگاهی را مورد توجه قرار دهند.
عضو هیئت مدیره انجمن کلام اسلامی حوزه علمیه قم در بخش دیگری از سخنان خود ابراز داشت: در کشور ما به دلیل احیای دین پس از وقوع انقلاب اسلامی، احیای معنویتی پرفروغ و قوی بهخصوص در دوران دفاع مقدس شکل گرفت. جوانان رزمنده در هشت سال دفاع مقدس واقعاً یک سلوک معنوی جانانهای را رقم زدند و به تعبیر امام خمینی(ره) یک شبه ره صد ساله را پیمودند.
وی افزود: به دلیل وجود چنین تجربهای که در جامعه هم فراگیر بود، جریانات سکولار معنویت گرا برخلاف کشورهای غربی خیلی نتوانستند در ایران بروز و ظهور پیدا کنند. البته باید توجه داشت که در ایران معنویت گرایی سکولار وجود دارد؛ اما طرفدار چندانی ندارد و نتوانستند خودشان را بازیابی کنند و متناسب با فرهنگ ایرانی ایدههایی را عرضه کنند؛ اما برخی جریانات در این راستا پدید آمدند.
وی ادامه داد: قویترین جریانی که در این زمینه اکنون وجود دارد جریان عقلانیت و معنویت است. البته طبیعی است که رویکرد جریان معنویت سکولار، فاصلهی زیادی با جریان انقلاب اسلامی پیدا میکند. مهمترین دلیل این امر بنیادهای اعتقادی آنها است که خیلی متفاوت هستند.
حجت الاسلام و المسلمین صادقی همچنین تأکید کرد: گفتمان انقلاب اسلامی بر پایهی توحیدباوری، اعتقاد راسخ به شریعت و حاکمیت دین در جامعه و اعتقاد به امامان معصوم (ع) است، اما گفتمان عقلانیت و معنویت بهطور کلی با همهی این عقاید مخالف است. عقلانیتی که ایشان دنبال میکنند به جریان توحیدی نمیرسد و به امامت و نبوت و شریعت هم نمیرسد.
وی افزود: این گفتمان کاملاً غیردینی است و بنیادهای اعتقادی جریان انقلاب اسلامی را نمیپذیرد. حاکمیت دین را هم قبول ندارد و در حوزهی سیاست کاملاً سکولار میاندیشد. به تبع این رویکرد حاکمیت ولایت فقیه را هم قبول ندارد، ضمن آن که این عقلانیت بهشدت تعبدگریز و مناسکگریز است. این گفتمان اخلاقگرا است، اما اخلاق غیردینی.
عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث یادآور شد: در حوزهی اخلاق جریانهایی پدید آمدهاند که میخواهند از اخلاق در برابر شریعت سلاح بسازند. این افراد معتقدند که باید شریعت را در ذیل اخلاق قرار دهیم و شریعت را متحول کنیم. این افراد قائل به شریعت اخلاق هستند و به شریعت عقل قائل هستند و تعبد را تضعیف میکنند.
وی اضافه کرد: البته خود این جریانات تفکرات متفاوتی از هم دارند، ولی ما مشترکات آنها را بیان میکنیم. فقه را غیراخلاقی میشمارند و مدعی هستند چون در فقه تعبد رخ داده و در تعبد بنیادهای عقلانی نداشته و گسترش نیافته لذا فقه غیراخلاقی است. از سویی نیز میگویند که فقه انبساط غیراخلاقی پیدا کرده است. آنها تصمیم دارند فقه را به جریانی برگردانند که در مسیحیت رخ داده است. مسیحیان فقه خود را به کنار گذاشتند و به اخلاق صرفاً عقلانی تن دادند.
وی گفت: تعبد به شریعت برای این جریان هیچ جایگاهی ندارد و اخلاق جهانی در اولویت است. منظور آنها هم همین حقوق شهروندی و آزادیهایی است که برای بشر وجود دارد. اموری مانند حفظ محیط زیست، صلحگرایی و جنگستیزی نیز از لوازم این باور است. این شعارها، شعارهای زیبایی هستند که پس از جنگ جهانی دوم گسترش پیدا کردند.
نظر شما