تحولات منطقه

آخرین روزهای خرداد سال ۶۴ عفت و همسرش علی توسط سازمان به فرانسه دعوت می‌شوند و وقتی می‌رسند تازه خود را وسط مراسم ازدواج مسعودرجوی و مریم قجر عضدانلو، همسر سابق مهدی ابریشمچی می‌بینند.

ماجرای یک نفوذی مهم منافقین که پس از فوت امام لو رفت
زمان مطالعه: ۲ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین، کانال تلگرامی آرشیو پیام یک شهید نوشت: همه ماجرا این است که سال ۶۰، دختری ۲۵ ساله و غیرسیاسی که چندسالی است از تاهل و سکونتش در آلمان می‌گذرد، توسط منافقین جذب می‌شود. کم‌کم منافقین می‌فهمند دخترعمه‌اش (شکوه گیوه‌چی)، همسرِ برادرزن امام‌خمینی و یکی از خواهران همسر امام(زهره ثقفی) هم، دوست دوران جوانی‌اش بوده است. علاوه بر اینها، شوهرخواهرش (عبدالله برقعی) که در جبهه شهیدشده نیز جزو پاسدارهای محافظ بیت امام بوده است. این‌ها یعنی «امکان»ی برای رسیدن سازمان تا قلب جماران.

آخرین روزهای خرداد سال ۶۴ عفت و همسرش علی توسط سازمان به فرانسه دعوت می‌شوند و وقتی می‌رسند تازه خود را وسط مراسم ازدواج مسعو درجوی و مریم قجر عضدانلو، همسر سابق مهدی ابریشمچی می‌بینند. بعد از مدتی آماده‌سازی ذهنی و روانی، ماموریت سفر به ایران به آنها ابلاغ می‌شود. پروژه‌ای که دو هدف دارد: نفوذ در خانواده امام و اطلاع از مسائل شخصی وخانوادگی مرتبط با امام توسط عفت؛ و اطلاع از مسائل نظامی سپاه حفاظت جماران و محل زندگی امام توسط علی. 

هدف سفر اول او و همسرش در تابستان ۶۴ و سفر دوم در زمستان همان سال، رسوخ به لایه‌های فامیلی و شخصی بیت امام است که به خوبی انجام می‌شود. عفت هنگامی که در پایگاه سازمان در آلمان است، هرهفته یک یا دوبار با برخی از آنها تلفنی صحبت می‌کند و جویای احوال خودشان و امام است. در جریان سفر دوم بود که به پیشنهاد سازمان، یکی از اعضای سازمان در آمریکا را به عنوان گزینه مناسب ازدواج به خانواده برادرزن امام معرفی کند. علاوه بر اینها او توانسته با همسر امام هم رابطه‌ای صمیمانه برقرار کند و تنها به خاطر اینکه مورد شک قرار نگیرد، به منزل امام تلفن نمی‌زند.

خرداد سال ۶۵ عفت و همسرش را به ملاقات مسعود رجوی می‌برند. آنجا است که از زبان او می‌شنوند  طرح نفوذ آنها تا کنون نزدیک نیم‌میلیون دلار هزینه داشته و باید قدرش را بدانند. چند روز بعد خبر سفر مسعود به عراق و انتقال سازمان به این کشور منتشر می‌شود. سازمان حالا دیگر دنبال تشکیل ارتش آزادی‌بخش و عملیات نظامی از خاک عراق در جبهه است. این را عفت و علی چندماه بعد وقتی به عراق دعوت می‌شوند و با مهدی افتخاری (مسئول اطلاعات سازمان) جلسه می‌روند متوجه می‌شوند. دستور ابلاغی سفر عراق، «ترور امام»است. مدتی بعد عفت میهمان همسر امام است و توی حیاط منزل، امام را مشغول وضو می‌بیند؛ اما جرات نمی‌کند آنطور که دستور داده شده بپرد گلوی ایشان را بفشارد یا با شیء تیزی حمله کند.

چندسال از این اتفاقات می‌گذرد. عفت که درگیر مشکلات زندگی با علی است در عملیات مرصاد شرکت می‌کند و زخمی می‌شود، و سپس برای تداوم زندگی معمولی‌اش به آلمان باز می‌گردد. جنگ تمام می‌شود، یک سال بعد امام هم فوت می‌کند. عفت و علی که در کشاکش مشکلات زندگی زناشویی و بی علاقگی به سازمان هستند، چندبار دیگر به ایران می‌آیند و هیچ‌کس از رازشان خبردار نمی‌شود تا سال ۶۹. وقتی آنها تصمیم می‌گیرند برای همیشه به ایران بیایند،.غافل از اینکه مدتی است لو رفته‎‌اند و نهادهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی منتظر بازگشتشان به ایران هستند. با دستگیری عفت غنی‌پور و همسرش علی کمالخانی؛ پرده از یکی از مهمترین نفوذهای منافقین  می‌افتد.   

منبع: خبرگزاری ایسنا

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.