احساسات
به گزارش قدس آنلاین، با توجه به نوع و ماهیت فقدان، افراد احساسات متفاوتی را تجربه میکنند. شایع ترین احساساتی که ممکن است افراد تجربه کنند عبارتند از:
غم: ممکن است احساس پوچی، طرد شدگی و افسردگی کنید و به طور غیر منتظره ای گریه کنید. اغلب ضروری است قبل از رسیدن به مرحله پذیرش و سازش یافتگی، رنج و ناراحتی و فقدان عزیزان را احساس کنید.
خشم: ممکن است غیرمنصفانه بودن فقدان و ناتوانی شما در کنترل آن، باعث احساس ناکامی در شما شود. از برگرداندن این خشم به سوی خود اجتناب کنید و به یاد داشته باشید اگر چه نمیتوانید فقدان را کنترل کنید ولی بر سوگواری خود کنترل دارید.
احساس گناه: ممکن است از اینکه فرد کاملی نیستید یا نتوانستید جلو فقدان را بگیرید، احساس گناه کنید. به یاد داشته باشید که همه ی ما انسان های جایزالخطایی هستیم که در دنیایی غیر قابل پیش بینی زندگی می کنیم.
اضطراب: ممکن است نگران شوید که آیا میتوانم این فقدان را تحمل کنم؟ فقدان ما را با آسیب پذیری و فناپذیری خودمان رو در رو میسازد.
تنهایی: تنهایی احساسی پیچیده ی مرکب از غمگینی و اضطراب است.
خستگی: ممکن است احساس خستگی و فرسودگی کنید. این نوع احساسات، واکنشی طبیعی نسبت به فشار روانی است و نباید آن را کمبود یا نشانه ضعف خود بدانید.
شوک (ضربه): اگر فقدان، ناگهانی و غیر منتظره باشد، ممکن است شوک (ضربه روانی) به شما وارد کند. شوک و ناباوری و بهت زدگی اولین مرحله ی سوگواری را تشکیل می دهند.
تسکین و آرامش: درک این امر بسیار مهم است که برخی فقدان ها موهبتی هستند که شامل احساسات متعارض غمگینی و تسکین خاطر و رهایی میباشند. بنابراین نباید وجود توام ایــن نوع احساسات متفاوت موجب احساس گناه در شما شود.
واکنشهای جسمی
احساساتی که بعد از فقدان به انسان دست میدهد به طور معمول بر جسم او نیز تأثیر می گذارد. اگر این احساسات جسمی را بشناسید و پیش بینی کنید، وقتی اتفاق می افتند برایتان عجیب یا تهدید کننده نخواهد بود. این احساسات عبارتند از: احساس خالی بودن معده، سفتی عضلات سینه، حساسیت زیاد به صدا، تنگی نفس، ضعف عضلات، خشکی دهان و ضعف عمومی.
افکار
پس از تجربه فقدان، احتمالا افکاری به ذهن شما خطور میکند و از اینکه متوجه میشوید که دیگران نیز چنین افکاری دارند ممکن است تعجب کنید. این افکار شامل موارد زیر است:
ناباوری: ناباوری در مرحله ی اولیه ی سوگ اتفاق میافتد. پذیرفتن واقعیت فقدان در وهله اول بسیار سخت است.
سر در گمی: گاهی احساس گیجی و آشفتگی میکنید و متمرکز شدن روی موضوع برایتان سخت میشود. در این صورت به خود فرصت دهید و انتظار نداشته باشید که عملکرد شما در این حالت بیشتر از سطح عادی باشد.
اشتغال ذهنی: ممکن است افکار شما به طور کامل بر مسئله فقدان و آرزوی بازگشت به گذشته متمرکز شود. اشتغال ذهنی در مرحله ی دوم سوگواری امری متداول است.
خیال پردازی: ممکن است شما خصوصیات خوب فردی را که از دست داده اید در ذهن خود مجسم کنید و حس کنید که به گذشته برگشته اید یا اینکه حس کنید آن فرد هنوز زنده است.
رفتار
تجربه ی فقدان ممکن است بر برخی از رفتارهای روزمره ی شما تأثیر بگذارد. اگر بتوانید این تغییرات رفتاری را پیش بینی کنید دیگر برای شما ترسناک یا غیر طبیعی جلوه نخواهند کرد.
خواب: اختلال خواب بعد از تجربه ی فقدان، مشکلی معمول و رایج است.
خورد و خوراک: الگوهای خورد و خوراک اغلب تغییر میکند. بعضی ها پرخوری میکنند، حالی که دیگران نمیتوانند چیزی بخورند.
گوشه گیری اجتماعی: ممکن است در مراحل اولیه ی سوگ، خلوت کردن با افکار و احساسات خود مفید باشد. ولی در مراحل بعدی باید خود را مجبور به از سرگیری فعالیت های اجتماعی کنید.
رویا دیدن دیدن: فرد از دست رفته در خواب و رویا امری متداول است.
فعالیت: ممکن است در فعالیت شما تغییر ایجاد شود و یا احساس بی تفاوتی بی حالی، بی قراری و بی حوصلگی کنید. این گونه تغییرات را باید به عنوان بخش طبیعی از سوگواری بپذیرید.
گریه کردن: گریه کردن واکنشی طبیعی نسبت به فقدان است. با گریه کردن در حضور دیگران هیجانات خود را ابراز کنید.
خبرنگار: الهه ضمیری
نظر شما