تحولات منطقه

فیلم آسمان غرب که رشادت، غیرت و میهن‌دوستی خلبان شهید علی‌اکبر شیرودی و دیگر همرزمانش را در روزهای آغازین جنگ به تصویر می‌کشد و در جشنواره ها هم بسیار درخشیده را اینبار مورد بررسی قرار داده ایم.

نگاهی به فیلم سینمایی آسمان غرب/روایت ارتشی از جنگ
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

فیلم سینمایی «آسمان غرب» دومین فیلم بلند محمد عسگری است که پیش از این با «اتاقک گلی» خود را به سینمای ایران معرفی کرده است. آسمان غرب به یک مقطع کوتاه ولی مهم از زندگی شهید احمد شیرودی می‌پردازد و آن نخستین روزهای حمله‌ی ارتش بعثی به ایران و آغاز جنگ تحمیلی است. روایت فیلم، شهید علی‌اکبر شیرودی را نشان می‌دهد که چگونه از دستورات مقامات سیاسی بالادست، سرپیچی می‌کند و حاضر به عقب‌نشینی در برابر نیروهای دشمن نمی‌شود.

بازیگران و سازندگان فیلم آسمان غرب

میلاد کی‌مرام (در نقش شهید شیرودی)، امیر حسین آرمان (در نقش شهید ادیبان)، نادر فلاح، آرمین رحیمیان، کریم امینی، روح الله زمانی، محمد رضا صولتی، پیام اینالوئی، احسان عباسی، صفر محمدی، احسان صاحب الزمانی، یوسف فروتن، راهله لطفی، پرهام غلاملو، سمیه مهری، نیوشا علیپور و باحضور افتخاری تورج الوند و نسیم ادبی بازیگران این فیلم هستند.

محمد عسکری نویسنده و کارگردان فیلم آسمان غرب است که سال گذشته با کارگردانی فیلم سینمایی «اتاقک گلی» در جشنواره حضور داشت. فیلمی که در بستری عاشقانه آغاز می‌شد و به عملیات مرصاد می‌پرداخت، او حالا تجربه‌ای دیگر در این حوزه و این‌بار در هوانیروز دارد. حبیب والی‌نژاد تهیه‌کننده فیلم آسمان غرب است.

نقد و بررسی

کمتر کسی است که سریال سیمرغ با محوریت شهید شیرودی و شهید کشوری را در دهه ۷۰ به یاد نیاورد. سریالی بیادماندی که توانست در دوره خود، مخاطبان زیادی را به خود جذب کند و در همان سال‌ها نام این دو شهید بزرگوار را در اذهان مردم ثبت کند. حال پس از سال‌ها، «شهید شیرودی» و رشادت‌های نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، محوریت ساخت یک فیلم سینمایی قرارگرفته است. آسمان غرب با همکاری نهاد و سازمان‌های ارتش، حوزه هنری و بنیاد فارابی ساخته‌شده است. فیلم که در ابتدا می‌کوشد بازنمایی درستی از رشادت‌های هوانیروز داشته باشد اما رسماً به بیانیه سیاسی کارگردان بدل شده است. شعاری سیاسی، کلیدواژه مردم، حق‌خواهی، خدمت به مردم، مسئولان قدرنشناس و غیره را می‌توان فراوان در قالب دیالوگ‌های گل‌درشت مشاهده کرد. به‌طوری‌که در اغلب موارد مخاطب با بمباران شعارهای تلنبار شده از فتنه‌های دوران پس از انقلاب روبه‌رو می‌شود.

اگرچه فیلم از نظر تدوین درخشان است و تصاویر بدیعی از مقاومت مردم سرپل ذهاب را با دست خالی در مقابل ارتش مکانیزه‌ی بعثی نشان می‌دهد، اما شخصیت‌پردازی شیرودی ناقص و تیپیکال است. او از اول قوی و محکم است، در میانه‌ی فیلم هیچگاه دلش نمی‌شکند، کم نمی‌آورد، عصبانی نمی‌شود… و در پایان چیز جدیدی یاد نمی‌گیرد، درس تازه‌ای از زندگی نمی‌آموزد، به شهود دست نمی‌یابد؛ همانگونه که قهرمان‌وار وارد شده بود از صحنه خارج می‌شود.

آسمان غرب البته در یک سکانس جالب ولی بیش از اندازه کوتاه، دلخوری مردم از اهالی دیپلماسی که حاضر به مقاومت نیستند را به تصویر می‌کشد که جزو نقاط قوت اثر بود.

هر جا شیرودی در میان مردم کرد بومی نمایش داده می‌شود فیلم شفافیت و باورپذیری زیادی پیدا می‌کند اما گفتگوهای شیرودی با همتایان نظامی خودش دچار شعارزدگی است که بازی ضعیف میلاد کی‌مرام هم آن را دو چندان کرده است.

در میان تمام شخصیت‌هایی که لباس نظامی به تن دارند، تنها شخصیت سرباز ترک‌زبان با صورت کک مکی و با بازی زیرپوستی و گرم روح الله زمانی، مثل ستاره می‌درخشد و همه چیز را در اطراف خودش واقعی جلوه می‌دهد؛ انگار که او هنوز همان سرباز فیلم «موقعیت مهدی» است که برایش نامزدی در جشنواره‌ی چهلم را به ارمغان آورد.

نقد های وارد بر فیلم سینمایی آسمان غرب به نظر منتقدین سینما:

سید مهرزاد موسوی

بگذارید همین اول یک چیزی را بگویم و رد شوم؛ قبول داشته باشیم یا نه، ما ۲ روایت از جنگ داریم. روایتی که بیشتر دیده و شنیده‌ایم که سپاه نقش اول را دارد و فرماندهان جوان هدایت جنگ را به عهده دارند و شیوه راهبردی‌شان تفاوت‌های آشکاری با شیوه ارتشی دارد. ارتشی که مبتنی بر سلسله مراتب است و دستور و حکم و…

باز هم قبول داشته باشیم یا نه، پارادایم اصلی ذهن همه نسل ما از جنگ مبتنی بر سپاه است و ارتش روایت‌های محدودی داشته است. (که هر دو روایت به جا و اندازه خود، عزیز و محترم و ارزشمند است) برای همین‌هایی که می‌دانید و معمولا گفته نمی‌شود (من اسمش را می‌گذارم روایت ارتشی از جنگ)، فیلم آسمان غرب در نیمه اول (۴۵ دقیقه ابتدایی) فیلم بدی است؛ پر حرف، پر از دیالوگ‌های کلیشه‌ای، تاکید زیاد بر مردم‌داری ارتش، توجیه بسته بودن دست برای سرپیچی از دستور فرمانده‌کل‌قوا و همان سلسله مراتب نظامی، نمایش کلامی فدای مردم شدن و…

همه این‌ها در دیالوگ‌هایی مطول و با چاشنی نمایش صحنه‌های دردناک زخمی‌های و آوارگی عشایر غرب کشور گنجانده شده تا تاثیرگذار شود که -دقیقا- نمی‌شود. اما اگر بند اول را دوباره بخوانید، حق می‌دهید که -انگار- ارتش همین یک فیلم را وقت داشته تا همه این حرف‌ها را بگوید و توجیه کند و توضیح دهد و فدای مردم شود و…

اما وقتی فیلمنامه‌نویس و فیلمساز از بندِ بیان این گفته‌ها (و شاید تأکیدات دستوری) رها می‌شود، فیلم تازه جان می‌گیرد، تبدیل به فیلم جنگی اکشن و گاهی نفسگیر می‌شود و خلاصه در نیمه دوم می‌شود «آسمان غرب» را دوست داشت چون «فیلم» شده است نه کلام و کلیشه. کارگردان به وضوح از فیلم قبلی‌اش کار بهتری ساخته، امکانات مکفی و زیادی هم زیر دست داشته و سعی کرده بین این همه امکانات برای نمایش تصاویر جنگی هوایی و نمایش احساسات برای قهرمان‌سازی، مدیریت کند. اینکه موفق شده یا نه و توانسته نخ ارتباطش را با مردم ایجاد کند، اجازه بدهید کمی تامل کنم.

حمیدرضا محمدی

آسمان غرب روایت آسمان غرب ایران در همان نخستین روزهای جنگ تحمیلی است. روزهایی که علی‌اکبر شیرودی و دوستانش سوار بر هلی‌کوپترهایشان رفتند تا خلاف آنچه دولت ابوالحسن بنی‌صدر که می‌گفت باید زمین داد تا زمان خرید، جلوی پیشروی عراقی‌ها را بگیرند.

فیلم اگرچه دربارۀ آنان جز همین بمباران تانک‌ها چیز دیگری ندارد اما جنگ شهری در سرپل ذهاب را هم به تصویر کشیده است و البته حضور عشایر غیور به‌ویژه زنان دلیر و رشیدشان را خیلی‌خوب نشان داده است. با وجود این، از جلوه‌های ویژه فیلم نباید گذشت که اصلاً به مدد آن جان گرفته است وگرنه میلاد کی‌مرام که نقش قهرمان فیلم را ایفا می‌کند، هیچ افزوده‌ای بر بازی‌های پیشینش ندارد، اگرچه همان جلوه‌های ویژه ایراداتی دارد که باید اصلاح شود.

محمد تقی‌زاده

آسمان غرب در راستای آثار کلیشه‌زدای سینمای جنگ است که سعی کرده در پرداخت شخصیت و نشان دادن فضای جبهه متفاوت عمل کند. این فیلم موفقیت در جنگ را حاصل تلاش همه مردم و همه نهادهای نشان می‌دهد که مساله مهمی است و طعنه‌ای است به کسانی که جنگ را برای گروه یا نهادهای خاصی مصادره کرده‌اند.

مساله اصلی با فیلم این است که با وجود این حجم از ناراحتی و صدای توپ و تفنگ و در حالی که جامعه به شدت با مشکلات اجتماعی و اقتصادی روبرو است، ساخت چنین فیلم‌هایی برای کدام مخاطبان صورت می‌گیرد. آیا صرف ساخت فیلم جنگی، یادبود از شهدای دفاع مقدس است؟

کاراکتر امیرحسین آرمان و روح الله زمانی می‌توانند برای نقش‌های جانبی نامزد سیمرغ شوند و احتمالا نامزدی میلاد کی‌مرام به عنوان قهرمان فیلم و شخصیت شیرودی دور از ذهن نیست.

نیایش احمدی _ خبرنگار تحریریه جوان قدس

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • رضایی ۱۵:۱۰ - ۱۴۰۳/۰۶/۲۶
    0 0
    نکته مضحکش گیلکی حرف زدن خانواده مازندرانی شیرودی بود.. شیرودی حتی تو پادگان مازنی حرف میزد اینجا فارس تهرونی!!!