تحولات لبنان و فلسطین

۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۰۸:۲۷
کد خبر: 983215

شرحی بر اهمیت مبارزات معلم شهید با برداشت‌های انحرافی از قرآن

مطهری؛ مدافع کیان سیاسی قرآن کریم

حجت الاسلام دکتر محمد عابدی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

از مهم‌ترین ابعاد شخصیتی شهید مطهری که متأسفانه با کم‌توجهی روبه‌رو شده، غیرت دینی ایشان در دفاع از کیان سیاسی قرآن کریم است.

این رویکرد البته در زندگی علمی و سیاسی ایشان بسیار جدی است در حدی که می توان به عنوان سیره و روش علمی و عملی از آن نام برد. با این نگاه شهید مطهری را از جنبه غیرت دینی نسبت به تعرض به ساحت سیاسی قرآن کریم نیز باید معلم و الگو برای محققان و مفسران بدانیم.

مطهری؛ مدافع کیان سیاسی قرآن کریم

سرنخ‌هایی از جهاد علمی استاد شهید در دفاع از کیان سیاسی قرآن و همین‌طور فهم صحیح از آیات سیاسی را برای نمونه در کتاب «آشنایی با قرآن» شهید مطهری می‌توان گزارش کرد که محصول جلسات تفسیری ایشان است و عملاً پاسخی به برداشت‌های غلط گروه‌های التقاطی دوران شکل‌گیری و عصر آغازین انقلاب اسلامی همچون برداشت‌های مارکسیستی منافقان، برداشت‌های سوسیالیستی افرادی چون شریعتی یا افرادی لیبرال مسلک همچون بازرگان و... است. کتاب‌های دیگر شهید مطهری مانند امامت و رهبری، ولاها و ولایت‌ها، علل گرایش به مادیگری و... نیز همگی در چنین فضایی قابل معرفی‌اند.

مبارزه با برداشت‌های سیاسی نادرست از قرآن

ایشان در مواجهه با قرآن کریم آن را دارای یک نظام فکری جامع می‌داند که نظام سیاسی بخشی از آن است. برای همین ذیل آیاتی مثل خمس که دیگران نگاهی عادی به آن‌ها دارند با رویکرد نظام اسلامی به آن می‌نگرد. بیان شهید مطهری را در مورد آیه انفال و خمس در جلد سوم آشنایی با قرآن ایشان ببینید: «چهره آیه انفال و آیه خمس آنچنان‌که شیعه تفسیر می‌کند با آنچه اهل تسنن تفسیر می‌کند از زمین تا آسمان متفاوت است. آن طور که شیعه تفسیر می‌کند یک مفهوم بسیار عام و کلی می‌یابد و از یک نظر ارتباط پیدا می‌کند با نظام اقتصادی اسلام و از نظر دیگر ارتباط دارد با نظام حکومتی و سیاسی اسلامی». این بیان گویای نگاه دقیق سیاسی ایشان است.

آسیب‌هایی که تفسیر سیاسی قرآن با آن روبه‌رو است پرشمار است. مثلاً گاهی وضعیت زمانه و روزگار به گونه‌ای است که مفسر را به سمت برداشت نادرست می‌کشاند. شهید مطهری با همه آن‌ها مبازره دارد. مثلاً آسیب‌ها را از منظر زمینه‌های انگیزشی و روانی و عاطفی می‌توان گزارش کرد. برای نمونه گاهی «انفعال در برابر نظریات غیرقطعیِ دانش سیاسی موجود و تطبیق قرآن بر آن‌ها»، بستر برداشت‌های نادرست می‌شود. زمانی «ایجاد پوشش برای اهداف ضددینی» انگیزه اشخاص و مکاتب برای ارائه برداشت‌های سیاسی نادرست از قرآن است، به گونه‌ای که قرآن را مؤید نگاه‌های مکاتب و آرای آن‌ها می‌نمایاند و موجب ظهور برداشت‌های التقاطی از قرآن در حوزه حیات سیاسی می‌شود که شهید مطهری از جمله مبارزان با این رویکرد مخرب شمرده می‌شود.

خروش‌های علمی، اوج بصیرت سیاسی

یکی از معضلات جدی که استاد شهید با آن روبه‌رو بود مسئله التقاط بود. ما در این دوران با بسترسازیِ «رویکرد التقاطی» برای آسیب دیدن برداشت‌های سیاسی مواجه بودیم. می‌دانید که التقاط عنوان عامی است که گروه‌های متعددی ذیل آن گرد می‌آیند از جمله: ۱- گروه‌هایی که برداشت‌های کارکردگرایانه و جامعه گرایانه و سوسیالیستی از قرآن دارند. ۲- گروه‌هایی که نگرش متأثر از معرفت‌شناسی غربی دارند.

طرفداران رویکرد مارکسیستی و سوسیالیستی، قرآن و دیگر متون اسلامی را ابزار و متنِ انقلابی (مارکسیستی، سوسیالیستی) می‌دانستند. از این جریان‌ها در ادبیات شهید مطهری با عنوان «ماتریالیسم اغفال شده یا منافق» یاد می‌شود. بیان ایشان چنین است.

«ماتریالیسم در ایران در یکی دو سال اخیر به نیرنگ تازه‌ای بس خطرناک‌تر از تحریف شخصیت‌ها دست زده است و آن تحریف آیات قرآن کریم وتفسیرهای مادی محتوای آیات با حفظ پوشش ظاهری الفاظ است». این دست خروش‌های علمی، اوج بصیرت سیاسی در عرصه تفسیری استاد را نمایان می‌کند و البته ادامه همین هوشیاری و آگاهی‌ها بود که استاد را به افتخار شهادت رساند.

از مبارزه استاد با انحراف برداشت‌ها از قرآن در مورد این جریان نمونه‌های بسیاری نقل شده است. یکی از آن‌ها مربوط به مواجهه علمی استاد شهید با دکتر شریعتی است. ایشان روش فهم قرآن توسط شریعتی را آسیب دیده می‌دانست. البته در بحث روشنفکری دینی، شریعتی از افراد مؤثر در رویکرد علمی اجتماعی است. وی در فهم مفاهیم قرآن از روش‌های «ساختارشناسی اجتماعی» و مبتنی بر دیدگاهای جامعه‌شناسی تأثیر پذیرفته بود و برداشت‌هایی تفسیری در چارچوب فضای اندیشگی جامعه‌شناسی غربی ارائه می‌کرد. نگرش طبقاتی با محوریت غنی و فقیر و تفسیر تضادهای اجتماعی و دینی بر این مبنا در آثار شریعتی حضور پررنگی دارد و البته شهید مطهری آن را نقد می‌کند و معتقد است گرایش فقرا و محرومان به پیامبران و رویارویی با اغنیا را نباید با تحلیل طبقاتی توجیه کرد. همچنان که همه مؤمنان و موحدان و انقلابگران توحیدی از طبقه مستضعف نبودند و پیامبران، فطرت‌های ناآلوده یا کم آلوده را از طبقات استضعاف‌گر شکار می‌کردند و آن‌ها را علیه خودشان (توبه) یا علیه طبقه‌شان (انقلاب) برمی‌شوراندند، همه طبقه مستضعف نیز در زمره مؤمنان و انقلابگران توحیدی نبودند. از نظر وی قرآن صحنه‌های مختلفی می‌آورد که گروه‌هایی از مستضعفان را محکوم و داخل تیپ کافران و مشمولان عذاب الهی معرفی می‌کند.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.