در فصل اول مجموعه «آقای قاضی» با استفاده از ساختار داستانی برای آموزش مسائل حقوقی با ساختاری اپیزودیک در فضای دادگاه، پروندههای مختلف قضایی به شکلی عمومی نشان داده میشد و در هر قسمت از این مجموعه با نمایش دو اپیزود بعد از بیان مطالبات فرد یا گروه شاکی و متشاکی که وارد دادگاه میشدند و صدور حکم قاضی، یک آموزش حقوقی به مخاطبان داده میشد.در فصل دوم «آقای قاضی»، بهزاد خلج که همچنان نقش آقای قاضی را ایفا میکند وارد یک شعبه جدید به نام شعبه ۱۲۱ میشود و با داستانهایی متفاوت به جنبههای دیگری از آموزههای حقوقی میپردازد.در این فصل آقای قاضی به پروندههایی پیچیدهتر با موضوعاتی مختلف خواهد پرداخت. کارگردانی این مجموعه همچون فصل اول با سجاد مهرگان و سرپرستی نویسندگان آن سید محمد حسینی است. این سریال هر هفته پنجشنبهها و جمعهها روی آنتن شبکه دوی سیما خواهد رفت. آقای قاضی؛ شعبه ۱۲۱ محصول مرکز رسانهای سیمرغ و توسط مؤسسه هنری ــ رسانهای سلوک در حدود ۵۰ قسمت تولید شده که مرکز رسانهای قوه قضاییه در جریان تولید آن همکاری داشته است.
این سریال تقریبا یک تلهتئاتر است یعنی همۀ ماجرای سریال فقط در یک صحنۀ دادگاه میگذرد. هیچ داستان ادامهداری هم وجود ندارد و در هر قسمت از سریال دو ماجرای کاملا مجزا را شاهد هستیم. در هر اپیزود دو فرد یا گروه شاکی و متشاکی وارد دادگاه میشوند و بعد از بیان مطالبشان قاضی حکم را صادر میکند. سرقت، ضرب و شتم، فروش به غیر، خیانت در امانت، آزار کلامی، مزاحمت تلفنی و تهدید، مخدوش کردن پلاک ماشین از جمله موضوعات مطرح شده در فصل اول این مجموعه بود.
در همان روزهای ابتدایی پخش فصل اول، محسن ابراهیمی رئیس امور فرهنگی قوه قضائیه به تحسین این سریال پرداخت. او گفت: مردم با دیدنِ سریال «آقای قاضی» میتوانند آموزشهای حقوقی ببینند و تلنگر حقوقی داشته باشند. وی تأکید کرده بود که سریال «آقای قاضی» یکی از بهترین و ماندگارترین آثار نمایشی ما در موضوع قضاوت و دادگاه در تاریخ معاصر ایران است، در طول تاریخ سریالی با سوژهای که اختصاصی به این موضوع بپردازد و فضای دادگاه را به خوبی به تصویر بکشد، نداشتیم.
عوامل
آقای قاضی به کارگردانی سجاد مهرگان و تهیهکنندگی احمد شفیعی ساخته شده است. نقش اصلی مجموعه را بهزاد خلج بازی میکند. گروهی دوازده نفره از نویسندگان به سرپرستی سید محمد حسینی، کار نگارش «آقای قاضی» را بر عهده داشتهاند و کیومرث مرادی هم مسئول انتخاب بازیگر مجموعه بوده است.
در مجموع در این سریال حدود ۳۰۰ بازیگر نقشآفرینی کردهاند که بسیاری از آنها برای اولین بار جلوی دوربین تلویزیون رفتهاند.
نظر کارگردان و بازیگر
سجاد مهرگان:
ما در ایران، سریال درام دادگاهی و حقوقی نداشتیم. بنابراین همین موضوع کار ما را سختتر میکرد که برای نخستین قدم سعی کنیم هم یک کار خوشساخت بسازیم و هم اینکه پروندهها به لحاظ حقوقی هم درست روایت شود. گرچه نمونههای خارجی با این موضوع تولید شده اما به درد کار ما نمیخورد، زیرا قوانین حقوقی قضایی ما و سلیقه مردم برای تماشای چنین آثاری متفاوت است. بنابراین نمیخواستیم کاری بسازیم که مخاطب دوست نداشته باشد. بنابراین الهام از کار خارجی نگرفتیم. با خیلی از اساتید فیلمنامهنویسی صحبت کردیم زیرا بین درام جنایی و درام قضایی تفاوت وجود دارد. ما در ایران تجربه درام جنایی را داشتهایم اما درام قضایی را کار نکرده بودیم.
بهزاد خلج:
شخصیتها الزاماً نه کاملاً سیاه هستند و نه کاملاً سفید بلکه خاکستریاند. این در مورد تمام شخصیتها صدق میکند. البته هر چه زمان جلوتر میرود سرعت زندگی بیشتر شده و شخصیتها پیچیدهتر میشوند. برای من خیلی مهم بود که قاضیای را بازی کنم که گاهی خوب است و گاهی هم بد. گاهی زور میگوید، گاهی خشمگین میشود، گاهی انتقام میگیرد، گاهی رئوف است و بخشنده. وقتی با قضات صحبت میکردیم میگفتند آنها هم ترسهایی دارند و اشتباهاتی میکنند. گاه وقتی به خانه میروند به این فکر میکنند که آیا تصمیمشان درست بوده یا نه. چیزی که در شخصیت قاضی خیلی مهم بود این بود که این آدم، یک انسان است. برایم خیلی مهم بود که این «انسان» را بازی کنم. اما این نکته را هم مورد توجه قرار دادیم که این قاضی چگونه «باید باشد» و چه چیزی «نباید باشد». الان در برخی از نظرات به ما میگویند که مگر یک قاضی اینقدر لبخند میزند؟ در عین حال که این قاضی باید یک انسان واقعی میبود، باید چیزهایی را به او اضافه هم میکردیم. باید این نکته را منتقل میکردیم که اصلاً ایرادی ندارد که قاضی گاهی اوقات لبخند بزند. هیچ ایرادی ندارد که در حین کار قهوه هم بخورد. مگر قهوهخوردن جرم است؟ همین نکته برای عدهای عجیب بود. این موارد را بیشتر سجاد و آقای مرادی مدیریت کردند.
نگاهی کلی به روند سریال
اگر حضور در دادگاه به عنوان تماشاچی برای شما کار جذابی باشد، احتمالا از این سریال هم لذت خواهید برد. اگر علاقمند باشید که در محیط دادگاه بنشینید و شاهد داد و بیداد آزاردهندۀ شاکیان و متهمان بر سر مسائل مختلف باشید (آن هم در پروندههایی کاملا عادی و پیشپا افتاده)، پس حتما باید این سریال را تماشا کنید. این سریال ۴۲ قسمت دارد و از آنجا که در هر قسمت دو محاکمۀ مجزا را میبینیم، در مجموع ۸۴ بار قرار است یک روند تقریبا مشابه را در موضوعات مختلف شاهد باشیم. مدت زمان هر اپیزود هم بین بیست تا سی دقیقه است؛ در حالیکه شاید میشد کل ماجرای هر اپیزود را در هفت یا هشت دقیقه خلاصه کرد و حداقل ریتم تندتری به به کار بخشید.
سازندگان این سریال گفتهاند که موضوعاتشان را از روی پروندههای واقعی انتخاب کردهاند؛ واقعا همینطور هم به نظر میرسد، چون فضای دادگاه این سریال، از نظر اصل و اساس اتفاقاتی که در آن میافتد، کاملا شبیه محیط دادگاه در برنامههای مستند قضایی است. اما سوال این است که چرا سازندگان سریال فکر کردهاند محیط دادگاهی که پروندههای معمولی در آن رسیدگی میشود باید چیز جذابی باشد که بشود یک سریال ۴۲ قسمتی از روی آن ساخت؟
تنها بازیگر اصلی و ثابت سریال بهزاد خلج است که نقش قاضی را بازی میکند. از بازی خلج هیچ ایرادی نمیشود گرفت؛ او شخصیت قاضی را کاملا جا افتاده و کاربلد از کار درآورده و مهربانی و قاطعیتش را کاملا به جا و طبیعی و باورپذیر نشان داده است. اما از میان بازیگران فرعی سریال که نقش شاکیان و متهمان را ایفا میکنند، بازی بیشترشان بسیار مصنوعی و سست است و مخاطب را دلزده میکند.
ظاهرا هدف این سریال این بوده که مخاطبان را با قانون، حق و حقوق شهروندی و مسائلی که معمولا موجب درگیری و شکایت میشوند آشنا کند؛ اما به نظر می رسد سازندگان سریال برای رسیدن به این هدف سادهترین و بدترین راه را انتخاب کردهاند. آنها صرفا دوربینشان را در یک اتاق قرار دادهاند و چند بازیگر و نابازیگر را جلوی دوربین آوردهاند تا چند پروندۀ معمولی قضایی را بازخوانی کنند؛ بدون اینکه هیچ ایدۀ داستانی جذابی پرورانده باشند.
نظر وکلا درباره این سریال
برخی از وکلا همچون محمدهادی جعفرپور نسبت به ساختار بدون مطالعه این سریال انتقاد کردند. او معتقد است سریال از عدم شناخت صلاحیت محاکم تا نحوه دادرسی و حتی شیوه گفتوگوی اصحاب پرونده با قاضی، برخوردار است.
جعفرپور وکیل داگستری در نقد خودش نسبت به این سریال از این عبارات استفاده کرد: «آقای قاضی» بیشتر به وهن جایگاه قضاوت نزدیک است تا انتقال صحیح اخلاق قضا! البته با نگاهی به سریال، حلقههای مفقوده دیگری به لحاظ حقوقی بیرون میآید؛ مثلاً زمانی که قاضی محکمه در تقابل با متهم بدون توجه به حداقلهای قانونی از حکم و نظر خویش پرده برمیدارد و مثلاً به متهمی که پزشک است و در امر طبابت قصور کرده، میگوید اول که ۶ ماه تا سه سال زندان داری! بعد متهم میگوید یعنی الان شما مرا به زندان معرفی میکنی؟ قاضی در پاسخ میگوید: من که حکم نمیدهم، حکم زندان را دادگاه انقلاب میدهد! دادگاه انقلاب آن هم برای جرم قصور پزشکی؟ یا در اپیزودی دیگر پیرمردی به اتفاق یک جوان بابت مسئله اجارهبها و هزینه انشعابات به همین قاضی مراجعه میکنند و آقای قاضی به پیرمرد میگوید: پدرجان شکایت شما چیست؟ و پیرمرد در پاسخ میگوید: پسرم شکایت لفظ درستی نیست بگو خواستهام چیست؟
سمیر مقدسی، وکیل پایه یک هم گفته بود: سریال «آقای قاضی» درباره تمام اتفاقات پیش آمده ریشهیابی کرده است و حرف مشترک تمام دلسوزان حقوقی، چه در قوه قضائیه و چه خارج از آن را به منصه ظهور میگذارد بدین شکل که روی نقطه ضعف مردم یعنی عدم اطلاع آنها تمرکز میکند و در کنار آن به آموزش میپردازد؛ کاراکتر «آقای قاضی» که نقش بیان و آموزش حقوقی را در سریال دارد، در کنار مسالهیابی، راهحل دارد و با دیالوگهایش به مردم آموزش میدهد، مثلاً میگوید که چرا قرارداد ننوشتید؟ چرا چک رد و بدل نکردید؟ چرا به یکدیگر اعتماد کردید؟ جملههای این کاراکتر به زبان سنگین حقوقی نیست که تأثیرگذاری آن را بیشتر و آموزش را برای همه افراد جامعه آسان میکند.
آقای قاضی نقطه عطف برنامههای آموزشی- حقوقیاست و فکر میکنم اولین برنامهای است که به صورت دیالوگ به آموزش مسائل حقوقی میپردازد، البته پیش از آن برنامههای آموزشی- حقوقی دیگری در شبکه سه یا پنج داشتیم که با سؤال و جواب پیش میرفت و مسائل حقوقی در آن بیان میشد اما چون سؤال و جواب جنبه آموزش مستقیم دارد، اثرگذاری موردنظر را روی مخاطب نخواهد داشت، برخلاف آن برنامهها مخاطب حین دیدن «آقای قاضی» حواسش به سریال است و نمیخواهد چیزی یاد بگیرد و حتی مبنای فیلم نیز بر اساس آموزش مستقیم به مخاطبان نیست بلکه ما بهصورت غیرمستقیم از آن یاد میگیریم، این بهترین رکن سریال «آقای قاضی» است.
نقد و بررسی
بیننده، شخصیت «آقای قاضی» را شجاع، قوی، با علم بالا، دلسوز، پیگیر و هر آنچه را که تماشاگر از شخصیت یک قاضی انتظار دارد، در این سریال شاهد است. این مساله باعث میشود نوجوانها و جوانهایی که هنوز وارد رشته خاصی نشدهاند به سمت شغل قضاوت کشیده شوند.
البته باید گفت که شخصیت «آقای قاضی» با واقعیت کمی تفاوت دارد و انتقاد برخی از وکلا و حقوقدانها به «آقای قاضی» برهمین اساس است؛ ما قضات خوبی داریم که همه از خصوصیات اخلاقی «آقای قاضی» برخوردارند اما چون آنقدر سرشان شلوغ است و زمان زیادی ندارند، نمیتوانند با مراجعهکنندگان بحث و جدل کنند و مسائل حقوقی را به مردم آموزش دهند پس شخصیت آنها در واقعیت بدین شکل بروز نمیکند.
همچنین آنطور که صحنه دادگاه را در سریال «آقای قاضی» میبینیم با واقعیت تناقض دارد. اما سریال است نمیتواند دقیقاً حقیقت را بازنمایی کند بلکه با هنر، فکر و خلاقیتی که دارد میخواهد پشت برنامه نمایشی، حرفی بزند. سریالسازی همین است، میتواند قسمتهایی از واقعیت را نشان ندهد اما اصل قضیه یعنی آموزش حقوق و پیشگیری را به خوبی نمایش داده است.
در پایان باید گفت بهرغم برخی از اشکالات حقوقی این مجموعه که گاه بخاطر جنبه هنری و نمایشی اثر نادیده گرفته شدهاند، «آقای قاضی» یکی از بهترین و ماندگارترین آثار نمایشی در موضوع قضاوت و دادگاه در تلویزیون است و باید به عوامل تولید آن یک خسته نباشید جانانه گفت!
نیایش احمدی _ خبرنگار تحریریه جوان قدس
نظر شما