حرم مطهر امام هشتم(ع) و مضجع شریف آن حضرت در طول تاریخ و در حوادث و وقایع گوناگون، روزهای تلخ و شیرینی را به خود دیده است که زائران و مجاوران این آستان قدسی همواره با پناه بردن به ساحت مقدس امام ضامن و ثامن(ع) از درگاه حضرت احدیت، نزول رحمت و مغفرت و سکینه و آرامش برای قلبهای خود و دیگران را مسئلت میکنند، زیرا هشتمین امام همام(ع)، مظهر رحمت و رأفت الهی و مایه اطمینان و آرامش قلبهاست. اینک و در خرداد1403 هجری شمسی و در مسیر تاریخ سرنوشتساز ملت ایران، افتخار دیگری در پاسداشت از مقام شامخ یک خادم بیادعای ملت ایران در این صحن و سرای ملکوتی ثبت و ضبط شد. صحنها و رواقهای حرم مطهر رضوی در روزی که میزبان پیکر مطهر یکی از خادمان این آستان مقدس و شهید جمهور ملت ایران «شهید آیتالله سید ابراهیم رئیسی» بود، لحظاتی را به یادگار در حافظه تاریخ، ثبت و ضبط کرد که نشان از عمق ارادت، عشق و علاقه مردم ایران به این خادم بااخلاص جمهور دارد.
شهادت، پاداش «رئیسی» بود
هرچند لحظات آکنده از غم و اندوه، احساسات مردم غیور و شهیدپرور حاضر در صحن و سرای بارگاه مطهر رضوی که منتظر حضور پیکر مطهر شهید آیتالله سید ابراهیم رئیسی در بارگاه مطهر امام هشتم(ع) هستند را فرا گرفته، اما وقتی با آنان همکلام میشویم از عمق جان، احساسات خود را به شهید جمهور تقدیم میکنند.
«مهدی محمدیزاده» 28ساله، کارمند یکی از ادارات شهر تهران است. به گفته خودش، به اتفاق یکی از دوستانش برای زیارت در دهه کرامت به مشهد مقدس آمده بود که بازگشتش به تهران را برای شرکت در مراسم تشییع و تدفین پیکر شهید رئیسی در حرم مطهر امام رضا(ع) به تعویق انداخته است. وی میگوید: عملکرد و اقدامات شهید رئیسی، دل ملت ایران را شاد کرده بود. او یک خادم واقعی برای بارگاه مطهر رضوی و یک خادم بیادعا برای ملت ایران بود. پاداش افراد مخلص و مجاهدان راه خدا، فقط با خدای متعال است که در قیامت به آنان عطا خواهد کرد، اما شهادت، پاداش مناسبی برای سید ابراهیم رئیسی در این دنیا بود.
«شهید رئیسی»، با شهادت به شهر و خانه خود بازگشت
«رضا عبداللهی»، 35 ساله اهل شهر مشهد است و به اتفاق همسر و خانوادهاش در گوشهای از صحن غدیر حرم امام رضا(ع)، منتظر حضور پیکر مطهر شهید رئیسی در حرم مقدس رضوی است. او میگوید:
نه تنها ما مشهدیها و خراسانیها، بلکه تمام ملت ایران و مردم آزاده جهان باید به شهید سید ابراهیم رئیسی، افتخار کنند. او متعلق به یک جبهه بود، آن هم جبهه خدمت به مردم و مبارزه با استکبار. من اهل مشهد هستم و وظیفه خود دانستم با همسر و خانوادهام در این مراسم شرکت کنم. روزی که سید ابراهیم رئیسی در دهه 60 شمسی و برای خدمت به نظام اسلامی از مشهد به تهران و... رفت، شاید خیلیها حتی نام او را هم نشنیده بودند، اما امروز شهید رئیسی در تمام جهان حتی از سید ابراهیم رئیسی، شناختهشدهتر است. برای خدمت از مشهد رفت و با شهادت به خانه خودش و شهر و دیارش بازگشت. خوشا به حالش.
زائر دیگری را میبینم که در حال و هوای خاص خود بوده و اشکهایش هم گویا، حرفهایی برای گفتن دارند. «رضا محمودی» که به گفته خودش 5 دهه از عمرش سپری شده و مهندس برق در یکی از کارخانجات مشهد است از ساعات اولیه بامداد و برای شرکت در این مراسم، خودش را به حرم مطهر رضوی رسانده است. او میگوید:
هنوز هم در شوک غم از دست دادن رئیس جمهور شهید و همراهانش هستم. یعنی رئیسی با صفا و بیادعا، سید محرومان، یاور مردم، از میان ما رفت؟ درد بزرگی است ، اما باید تسلیم مشیت الهی باشیم. یادش بخیر روزهایی که شهید رئیسی در دروان تصدی تولیت آستان قدس رضوی، در صحن و سرای حرم مطهر و به خصوص در لحظات نیمه شب او را میدیدیم و با صفا و مهربانی به حرفهای زائران و مجاوران گوش میداد. سید ابراهیم رئیسی از میان ما رفت اما یادش و راهش همیشه در قلب ایرانیان، جاویدان است. راه خدمت به مردم را پایانی نیست.
یاد دوران «شهید بهشتی» و «شهید رجایی» افتادم
گوشه صحن انقلاب اسلامی ایستاده است. به گنبد مطهر نگاه میکند و اشکریزان در حال خواندن دعا یا ذکری است. همچنان که روی صندلی چرخدارش جابهجا میشود، با گوشه چفیهاش، اشکهایش را پاک میکند؛ با او همکلام میشوم. «صادق احسانپور» 60ساله، بازنشسته یکی از سازمانهای دولتی است. وی در اثر سانحهای، قطع نخاع شده و بقیه عمرش را باید روی صندلی چرخدار سپری کند. اهل استان اصفهان است و به اتفاق خانوادهاش و با کاروان زیارتی به مشهد مقدس آمده است. وی میگوید:
با تسلیم به اراده و مشیت پروردگار، امیدوارم خداوند آرامش و صبر تحمل این مصیبت بزرگ را به ملت ایران عطا کند. من از لحظه شنیدن این خبر، واقعاً بهتزده شدم. خیلی دعا کردیم تا خطری در این واقعه، رئیسجمهور و همراهانش را تهدید نکند، اما گویا سرنوشت، چیز دیگری را برای آنان رقم زده بود. در این چند روز وقتی رفتار، گفتار، حرکات و خدمات شهید رئیسی را مرور میکنم، مانند بسیاری از اقشار مختلف مردم، یاد دوران «شهید بهشتی» و «شهید رجایی» میافتم. آنان در دل مردم ایران به خدمت خالصانه برای ملت ایران و مبارزه با جبهه نفاق و استکبار، شناخته میشوند. شهید آیتالله رئیسی هم همین معنا و مفهوم را یکبار دیگر در دل مردم غیور ایران زنده کرد. مظلومانه همچون بهشتی، مورد آماج حملات، طعن، کنایهها و بدگوییها قرار گرفت و همچون شهید رجایی پای خدمت به مردم ایران ایستاد و جانش را فدای ایران کرد. به نظر من، شهید رئیسی همچون شهید رجایی عاقبت بهخیر و بهشتی شد.
نشان «خادمی» و نشان «شهادت» برازنده سینه شهید رئیسی بود
ساعت حدود 15 و حرم مطهر و بهویژه صحن پیامبر اعظم(ص) مملو از جمعیت زائر و مجاور این آستان مقدس است. همه منتظرند تا ساعاتی دیگر پیکر مطهر شهید رئیسی به حرم منور امام رضا(ع) برسد. آنان آمدهاند تا آخرین وداع جانسوز خود با خادم جمهور که به مقام شهادت در راه خدمت به جمهور رسیده است را بجا آورند. در این میان مادر پیر و سالخوردهای که عصازنان خود را به یکی از سکویهای سنگی در گوشه صحن غدیر میرساند توجهم را به خود جلب میکند. با «سیده معصومه حسینینژاد» همکلام میشوم و او اینگونه برایمان میگوید: من 78 سال سن دارم، اهل منطقه خواجهربیع مشهد هستم و به اتفاق دو نفر از نوههایم به این مراسم آمدهایم. به من میگفتند در خانه بمانم و مراسم را از تلویزیون دنبال کنم، اما هرچه با خودم کلنجار رفتم، دلم آرام نگرفت. الان هم با توجه به کهولت سن و بیماری برایم سخت است، اما دوست دارم وظیفهام را انجام دهم. شهید رئیسی برای این ملت خاضعانه تلاش کرد و جانش را هم در راه خدمت به این مردم از دست داد. آقای رئیسی برای خدا کار میکرد. او خادم امام رضا(ع) بود، اما خداوند در پایان عمر یک نشان با افتخار دیگر را بر سینهاش نصب کرد. او نشان سرخ شهادت را هم دریافت کرد. این دو نشان برازنده سینه شهید رئیسی بود. او با لباس خادمی حرم امام هشتم(ع) و با قبای سرخ شهادت به دیدار معبود رفت.
نظر شما