به حضرت موسی (ع) از حضرت حق خطاب شد که هر کس غیبت دیگری را بکند و توبه کند و توبهاش پذیرفته شود، آخرین کسی است که وارد بهشت میشود.
یکی از فرمایشات امام سجاد علیهالسلام در دعای مکارمالاخلاق این است که: «خدایا به من توفیقی عنایت فرما که شیطان بر قلبم مسلط نشود که اگر مسلط شد، غیبت برادر دینیام را به من القا میکند».
معنای غیبت این است که عیوب پنهان کسی را که از فاش شدن آن ناراحت میشود، پشت سرش در یک مجلس یا محفل افشا بکنی.
معنای دیگر غیبت آن است که صفات یا افعال فردی را که همه میدانند (مثل طور خاصی راه رفتن، یا حرف زدن)، ادای آن را پشت سرش دربیاوری و همه را بخندانی، اگر این عمل در مقام مسخره کردن و حقارت آن شخص باشد، غیبت است؛ به طور کلی اگر او بشنود که در غیابش چنین شده، ناراحت و اذیت شود.
نبی اکرم (ص) میفرمایند: «آذَی مُؤْمِناً وَ لَوْ بِشَطْرِ کَلِمَةٍ جَاءَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مَکْتُوباً بَیْنَ عَیْنَیْهِ آیِسٌ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ»؛ کسی که مومنی را با مسخره کردن اذیت کند در روز قیامت در حالی محشور میشود که روی پیشانیاش نوشته شده که این شخص مأیوس از رحمت الهی است.
مرحوم شیخ انصاری میفرماید: در مذمت شخص غیبت کننده، فرمایش حضرت حق در قرآن کافیست که فرموده: «وَلَا یَغْتَب بَّعْضُکُم بَعْضًا أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَن یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا»؛ کسی که غیبت برادر مؤمن خود را میکند، مثل کسی است که گوشت مرده برادرش را میخورد؛ چراکه «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ»؛ مؤمنان برادر یکدیگر هستند.
«اَلْغِیبَةُ أَشَدُّ مِنَ اَلزِّنَا»؛ گناه غیبت در روایت، شدیدتر از زنا معرفی شده است.
به حضرت موسی (ع) از حضرت حق خطاب شد که هر کس غیبت دیگری را بکند و توبه کند و توبهاش پذیرفته شود، آخرین کسی است که وارد بهشت میشود.
غیبت هم مراتبی دارد. غیبت اولیای الهی، غیبت مرجع تقلید، غیبت مومن متقی، غیبت آدم عادی، هر کدام از این غیبتها درجه دارد و گناه یکسانی ندارند. ببین آبروی و عِرض چه کسی را میریزی؟ چه کسی را اذیت میکنی؟
منظور این است که انسان حدالمقدور زبانش را کنترل کند.
از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت است: «مَن مَشی فی عَیبِ اَخیهِ و کَشْفِ عَورَتِهِ کانَت اوّلُ خُطوَةٍ خَطاها وَضَعَها فیجَهَنّم»؛ هر کس برای عیبجویی و فاش کردن اسرار برادر دینیاش قدم بردارد، اولین قدم او ورود به جهنم خواهد بود.
غیبت کردن یعنی اسرار برادر دینی را کشف و بازگو کردن، کسی که غیبت میکند اسرار اخفا شده دیگری را افشا میکند و این عملش او را وارد جهنم میکند.
«أَنْ تَقُولَ فِی أَخِیکَ مَا سَتَرَهُ اَللَّهُ عَلَیْهِ»؛ یکی از موارد غیبت این است که درباره برادرت آنچه را خدا بر او پوشیده است؛ بیان کنی. انسان وقتی عیب کسی را فاش میکند غیبت است، اما اگر این عیب در او نباشد، تهمت است که بدتر از قتل است. غیبت کردن ترور شخصیت است، در اجتماع آبروی او را میبری، آثار سوء و نتایج بد غیبت به همین دلیل است. اگر منِ ناصری غیبت کنم، اگر عدالتی داشته باشم از بین میرود و کسی حق ندارد پشت سر من نماز بخواند، گناه کبیره است.
امیرالمؤمنین علیه السلام میفرماید: «اِحذَروا اللِّسانَ فإنّهُ سَهمٌ یُخطئُ»؛ از زبان برحذر باشید؛ زیرا زبان تیری است که خطا می رود.
یک معنی این روایت این است که انسان با غیبت میخواهد آبروی کسی را ببرد، اما خداوند آبروی او را میبرد و تیرش به خطا میرود.
معنی دیگر این این که با این زبان باید تیر را به هدف زد، اما با غیبت به خطا میزنی.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله میفرمایند: «النَّظَرُ سَهمٌ مَسمومٌ مِن سِهامِ إبلیسَ»؛ نگاه به نامحرم، یکی از تیرهای شیطان است که به قلب امام زمان بزنی یا به قلب خودت بخورد، حقیقت دارد، زنای چشم است.
زبان نیز اینگونه است، خطا میرود با غیبت میخواهی آبروی کسی را بریزی، خدا انتقام میگیرد و آبرویت را میریزد.
یکی از مواردی که غیبت جایز است، شکایت مظلوم از ظالم برای رفع تظلم است.
مورد دیگر، در مقام مشورت است؛ وقتی کسی از شما مشورت خواست هر آنچه را که میدانی باید بگویی، اگر نگویی خیانت کردی. مثلا از شما در رابطه با همسایه و یا اقوام برای امر ازدواج سوال میکنند، اگر عیبهایی را که میدانی پنهان کنی، خیانت است و خداوند انتقام میگیرد، وظیفه شرعی داری آنچه را بلدی بگویی، در این مورد بحث غیبت و آبروریختن مطرح نیست، وظیفه شرعی است که آنچه که مربوط به این مورد مشورت است بگویی.
نظر شما