هماندیشی علمی «شاخصهای حکمرانی اسلامی در بازخوانی دولت سیزدهم» ۸ خرداد ماه از سوی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و با حضور جمعی از اعضای هیئت علمی این پژوهشگاه از جمله حجتالاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا، حجتالاسلام والمسلمین سیدسجاد ایزدهی، عبدالوهاب فراتی و سیدحسین فخر زارع برگزار شد.
حجتالاسلام محسن مهاجرنیا؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در سخنانی در این نشست، گفت: دیدگاههایی در حکمرانی اسلامی وجود دارد، از جمله برخی قائل به مسیر طولانی از وضع موجود تا آینده بیکران نیستند یعنی غایات را نسبت به وضع موجود تعریف میکنند و به تعبیری واقعمحور هستند زیرا وضع موجود را وابسته به زمان، مکان و مخاطب و محیطی میدانند که سیاست در آن اعمال میشود.
وی ادامه داد: در برابر این دیدگاه گسستی، دیدگاه استکمالی را داریم که معتقد است حکمرانی اسلامی سازوکاری برای تعیین مسیر حرکت جامعه اسلامی و ایجاد کمال و تحرک در آن است. این حکمرانی اسلامی مسیر استکمالی را طی میکند. اگر بخواهیم در این باره مثالی بزنیم، دیدگاه مقام معظم رهبری دیدگاهی استکمالی است که ایشان آن را در دو سطح طرح میکنند؛ ایشان انقلاب اسلامی را یک فرایند مستمر به سمت کمال تعریف میکنند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه فرایند پنجگانه مدنظر ایشان آن است که انقلاب اسلامی ابتدا یک نهضت بود بعد نظام شد و بعد دولت و جامعه و تمدن اسلامی باید از آن بیرون بیاید، تصریح کرد: حال میخواهیم ببینیم دولت سیزدهم با توجه به نظریه استکمالی در کجای کار قرار دارد؟ در اینکه آیا دولت سیزدهم کاملترین دولت بعد از انقلاب بوده است جای تامل است زیرا در برخی جهات از جمله حوزه اخلاق، این دولت سیر استکمالی را طی کرد. مدیریت جهادی و تلاش و کوشش این دولت هم مسیر تکاملی را طی کرد ولی در عرصه اقتصادی این نظر را نمیتوان داشت.
وی ادامه داد: در مجموع در طول ۴۵ سال بعد از انقلاب، این مسیر تکاملی قطع نشده و گسست نداشته است و هر دولتی، تجربه جدیدی در مسیر تکمیل انقلاب بوده است و البته دولت سیزدهم تجربه فراوانی در مسیر بهسازی و بازسازی انقلاب ارائه کرده است.
بازیابی سرمایه و اعتماد عمومی توسط دولت سیزدهم
در ادامه حجتالاسلام والمسلمین سید سجاد ایزدهی، عضو هیئت علمی این پژوهشگاه با بیان اینکه انقلاب اسلامی تحت رهبری امام و مقام معظم رهبری مانند فرشی است که همه کارگزاران آمدند و قسمتی از این فرش را بافتند، گفت: فرش کنونی محصول تلاش آنان بوده است لذا جریان مستمری داشته است و البته برخی این فرش را بدبافتند و برخی کم بافتند و کار را به دیگری سپردند و برخی موارد سخت کار را بر گردن گرفتند و برخی بخش راحت را.
ایزدهی افزود: ساختار انقلاب اسلامی ساختار مشخصی است ولی مهم نوع حرکت هر دولت در این ساختار است؛ دولت سیزدهم با وجود اینکه مانند برخی از دولتها آرای فراوانی نداشت ولی چیزی که خود را نشان میدهد این است که تلاش برای رایآوری و این که من باشم هم نداشت؛ رئیس شهید دولت، اخلاق را در تبلیغات انتخاباتی رعایت کرد و آبروی دیگران را نبرد. دولتهای قبل با استقبال فراوان مردم مواجه شدند ولی در طول دوران خدمت خود به تدریج این استقبال کم شد و سرمایه اجتماعی را از دست دادند.
ایزدهی ادامه داد: ویژگی این دولت آن بود که توانست سرمایه عمومی و اجتماعی را افزایش دهد و حتی کسانی که به او رای هم ندادند ولی معتقد بودند این دولت میتواند منفعت آنان را تامین کند با او همراه شدند. اینکه کسی بتواند در عین پذیرش مظلومیت کار را به گونهای انجام دهد که بستر اصلی را برای خود ایجاد کند و در حقیقت مقتدر مظلوم باشد؛ این کاری بود که در این دولت انجام شد؛ در این دولت از کسی شکایت نشد، از روزنامهنگار و حتی افراد توهینکننده هم شکایتی نشد لذا سماحت و صبوری و کلاننگری از ویژگیهای مهم این دولت بود.
وی بیان کرد: احیای شعارهای انقلاب از جمله وجوه تمایز این دولت با دولتهای دیگر بود و برای رایآوری و خوشامد کشورهای دیگر دست از انقلاب برنداشت و در عین حال پولهای ما را از دولتهای دیگر گرفت و نفتی که نمیشد فروخت را فروخت. کارگران و معلمان و اقشار محروم و مستضعف را سرمایه اصلی کشور دانستند و به آنان رسیدگی شد. رفع انحصار در نگاه به غرب و تعامل حداکثری با همسایگان و شرق هم از دیگر وجوه متمایز این دولت بود.
کارشناس فلسفه سیاسی اسلام تاکید کرد: منطق این دولت، مقاومت در عرصه اقتصادی، نظامی و فرهنگی بود و عملا به تصریح همه دشمنان، سبب شد تا تمامی گزینههای روی میز به زیر میز برود. به علت روند مناسب این دولت، اگر زمانی کسی میگفت شما حق ندارید هواپیما در یمن بنشانید امروز یمن کشتیهای آمریکا و انگلیس و صهیونیستها را میزند.
وی افزود: آیتالله رئیسی در داخل هم با همه سلایق کار میکرد مگر کسانی که خودشان دوست نداشتند. فضا جناحی و بسته نبود و در نهایت چیزی که رخ داده است این است که همواره سرمایه اجتماعی برای حوزه علمیه ایجاد کرد زیرا خود را یک طلبه و خادم مردم میدانست و سرانجام هم در مسیر خدمت به شهادت رسید. پرکاری، سختکوشی و اعتماد به توده مردم و به خصوص جوانان هم از دیگر شاخصههای حکمرانی دولت سیزدهم بود.
آقای رئیسی قدرت را فرصتی بری خدمت میدانست
همچنین سیدحسین فخر زارع؛ مدیر گروه فرهنگپژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در سخنانی اظهار کرد: دولت سیزدهم در باز تولید سرمایه و اعتماد اجتماعی گامهای موفقی برداشت. این دولت هم اهتمام به سرمایه و اعتماد عمومی داشت و این کار را هم انجام داد و باری به هر جهت نبود و مطالبهای آگاهانه در این زمینه انجام شد.
وی افزود: یکی از کارهایی که باعث افزایش اعتماد عمومی میشود، نظم عمومی و کاهش تشتت و ارتقای انسجام اجتماعی است؛ مسئله دیگر ایجاد ثبات و پایداری است تا باعث افزایش اعتماد عمومی شود؛ ایجاد قابلیت پیشبینی هم از دیگر ویژگیها برای افزایش سرمایه عمومی است. در ۳ سال ریاست جمهوری آقای رئیسی ایشان زحمت زیادی برای این کار کشید.
فخر زارع با بیان اینکه فرهنگ امری تدریجی است و یکباره ایجاد نمیشود، گفت: در طول سه سال آقای رئیسی توانست اعتماد عمومی را جلب کند؛ اعتماد هم به قابل قبول بودن و معتبر بودن در نزد مردم بازگشت دارد یعنی وقتی مردم بدانند رئیس جمهور و دولت، منافع شخصی را بر عمومی ترجیح نمیدهد باعث جلب اعتماد عمومی میشود.
وی ادامه داد: ایشان در جریان مناظرات انتخاباتی گفت اگر کار مردم با توهین به من راه میافتد من حرفی ندارم. او عمیقا ریاست را به منزله امانت و فرصتی برای خدمت دانست و فرصتی برای سوء استفاده ندانست. در تولیت آستان امام رضا(ع) هم که بود هیچ حق تولیتی نگرفت. منزل ساده و معمولی از ابتدایی که در قوه قضائیه کارمند بود داشت و نحوه زندگی او هم تغییر نکرد و دنبال قوم و قبیله و فامیلگرایی نرفت و اینها باعث جلب اعتماد مردم شد.
فخر زارع تاکید کرد: مسیر حرکت وی باری به هر جهت نبود؛ از ابتدای ورود به انتخابات باورمند بود و رهبر معظم انقلاب قبل و بعد از شهادت، از راه و روش ایشان حمایت کردند. تجلیل مردم بعد از شهادت ایشان نشان داد که اعتماد عمومی مردم برگشته است و حتی رقبای او و کسانی که به او رای ندادند در تشییع حضور پیدا کردند.
حکمرانی اسلامی؛ حکمرانی اخلاقی و انسانی است
عبدالوهاب فراتی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی هم در سخنانی ضمن تسلیت ارتحال شهادتگونه آیتالله رئیسی، گفت: ما وقتی با مفهوم حکمرانی اسلامی مواجه میشویم آن را در تمایز با حکمرانی سکولاریستی و ... به کار میبریم. از حکمرانی اسلامی میتوان به حکمرانی اخلاقی و انسانی هم تعبیر کرد به همین دلیل نباید تلاش کنیم که حکمرانی اسلامی را به حکمرانی فقهی تقلیل دهیم بلکه به مجموعه آموزهها و معارف دینی بازگشت دارد.
فراتی با بیان اینکه چنانچه در ادبیات بسیاری از اسلامشناسان، اخلاق، کف دیانت و عدالت بالاترین سطح دیانت است، افزود: اخلاق پایه حکمرانی اسلامی است و اگر اخلاق نباشد کسی نمیتواند دعوی حکمرانی اسلامی داشته باشد؛ آقای رئیسی بر خلاف برخی ادوار گذشته که افراد اخلاق را رعایت نمیکردند، ایشان از ابتدا که وارد عرصه رقابت سیاسی شد براساس اخلاق مشی کرد؛ او تلاش زیادی کرد تا از همان ابتدا، رفتار اخلاقی داشته باشد و در طول دوره ریاست جمهوری هم این مرام را از دست نداد.
این کارشناس فلسفه سیاسی اسلام در پایان تصریح کرد: ایشان با وجود اطلاعات زیادی که از رقبای خود داشت و میتوانست به قول معروف از آنان بهانه (آتو) داشته باشد چنین کاری نکرد و کاملا اخلاقی رفتار کرد. آقای رئیسی همه را امیدوار به حکمرانی اسلامی کرد که از ابتدای انقلاب به دنبال آن بودیم. مردم هم قدر این تفکر و رفتار اخلاقی را دانستند و از وی تجلیل کردند.
نظر شما