در حالی که سرکردههای رژیم اشغالگر صهیونیستی فکر میکردند چنان نفوذی در اروپا دارند که هیچ طرفی در اتحادیه جرئت ندارد برخلاف میل و خواسته آنها رفتار کند، اعلام تصمیم اسپانیا، نروژ و ایرلند مبنی بر به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطینی به پایتختی قدس شرقی که از روز گذشته (۸ خرداد) رسماً اجرایی شد، یکی از اساسیترین و دردناکترین ضربات را بر پیکره رژیم وارد کرد.
سه طرف مهم اروپایی با گام نهادن در این مسیر، به صف ۱۴۳ کشور دیگری پیوستند که در گذشته، فلسطین را به عنوان دولتی مستقل در عرصه بینالملل شناسایی کردند.
اقدام اخیر اما نشانی از عزم جامعه جهانی برای حل ریشهای مسئله فلسطین به عنوان یکی از چالشها و موانع توسعه صلح و امنیت بینالمللی پس از تحولات غزه است. همچنین میتواند گام مهمی با هدف مبارزه جهانی علیه نسلکشی در غزه و رفح باشد، جایی که تاکنون بیش از ۳۶هزار تن توسط ماشین جنگی اشغالگران به خاک و خون کشیده شدهاند.
واقعیت آن است وضعیت نابرابر فلسطین و اسرائیل در دهههای گذشته و حمایت همهجانبه غرب سبب شده بود تلآویو باوجود قطعنامههای مکرر شورای امنیت، مجمع عمومی و حتی رأی مشورتی اخیر دیوان بینالمللی دادگستری لاهه مبنی بر توقف عملیات نظامی در رفح، از تمامی تکالیف حقوقی خود سر باز زده و به جنایاتش ادامه دهد.
با این حال، حمایت جهان از فلسطین مستقل میتواند بهعنوان حرکتی راهبردی در برابر توطئههای رژیم صهیونیستی باشد و تمامی نقشههای آنها را نقش بر آب کند.
اکنون این پرسش مطرح است که اقدام سه کشور عضو اتحادیه اروپا میتواند چه تأثیراتی بر آینده مردم فلسطین داشته باشد؟
زمانی که سه کشور مهم اروپایی بهویژه اسپانیا که از سال ۱۹۸۲ در ناتو هم مشارکت دارد و حتی در مواقعی در دهههای اخیر حامی جدی رژیم صهیونیستی بوده به این روند میپیوندد، چند پیام مهم را برای تلآویو، حامیان غربی اسرائیل و کل جهان دارد که میتوان در موارد زیر دستهبندی کرد.
نخست؛ جامعه بینالمللی بهخصوص کشورهای اروپایی گامهای خود را در جهت حل مسئله فلسطین به صورت کامل سرعت بخشیدند و این نشانه توجه آنها به خواسته نسل جوانی است که امروز در بستر دانشگاهها برای پایان جنگ غزه تحصن میکنند. اسلو، مادرید و دوبلین بهخوبی از آثار منفی ادامه حمایت از جنایات رژیم صهیونیستی در کشورهای خود باخبر شدهاند، چراکه پشتوانه اصلی و خواسته این تجمعات حمایتی از غزه، جامعه نخبگان، فرهیختگان و دانشجویانی هستند که میتوانند آینده یک کشور را بسازند.
دوم، حمایت ۱۴۳کشور از پنج قاره جهان نشان از انزوای رژیم صهیونیستی در عرصه جهانی است و این در حالی است که امروز تنها ۲۰ تا ۳۰کشور، حامی جنایات رژیم در غزه هستند. حمایت کشورهای جهان از استقلال فلسطین پشتوانه عقلانی و خردمندانهای دارد که میتواند نتایجی مانند پایان دادن به جنگ و شناسایی و به محکمه کشاندن عاملان جنایت در غزه را به همراه داشته باشد.
سوم، شکلگیری دولت مستقل فلسطینی میتواند شکستی تمامعیار برای سیاستهای غرب پس از ۸۰سال حمایت از جنایات رژیم جعلی تلقی شود. یکی از ضرورتهای حیاتی برای تأیید مشروعیت یک کشور مستقل، حمایت اکثریت کشورهای جهان است؛ موضوعی که امروز ملت فلسطین از آن برخوردار هستند.
در نهایت اینکه شاید هنوز هم کسانی هستند که درباره علت اجرای عملیات «طوفان الاقصی» تشکیک میکنند ولی با نگاهی به اقداماتی مانند به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطینی توسط اسپانیا، ایرلند و نروژ که به نوعی بر باد دادن تمام آرزوهای صهیونیستها برای نابود کردن نهایی ایده کشور فلسطینی است، میتوان گفت طوفان الاقصی به یکی از مهمترین اهداف خود که همان زنده کردن آرمان فلسطین بود، رسیده است.
نظر شما