در آستانه انتخابات پیشرو، کشور با بحران ناترازی بنزین مواجه است که مدیریت صحیح آن میتواند تأثیرات عمیقی بر اقتصاد و زندگی روزمره مردم داشته باشد. با افزایش مصرف داخلی و کاهش توانایی صادرات، تراز بنزین کشور به شدت به هم خورده است. در این شرایط، بررسی و توجه به نظرات و برنامههای کاندیداها برای مدیریت بنزین از اهمیت ویژهای برخوردار است. انتخاب راهکارهای مناسب نه تنها میتواند از اتلاف منابع ملی جلوگیری کند، بلکه میتواند به توزیع عادلانهتر یارانهها و بهبود وضعیت اقتصادی جامعه کمک کند.
ادامه روند فعلی توزیع بنزین بدون تغییر قیمت میتواند به طور موقت به ثبات اقتصادی کمک کند، اما این راهحل ممکن است در درازمدت پایدار نباشد. با توجه به روند رو به افزایش مصرف بنزین، دولت ممکن است مجبور به واردات بیشتر شود که این امر میتواند به تورم و کسری بودجه دولت منجر شود. این رویکرد به دلیل عدم نیاز به تغییرات فوری و گسترده در سیستم فعلی، جذاب به نظر میرسد، اما این احتمال وجود دارد که فشارهای اقتصادی ناشی از تورم را به آینده موکول کند. بنابراین، این مسئله نیازمند توجه و برنامهریزی دقیق برای اطمینان از پایداری اقتصادی در بلندمدت است.
یکی از چالشهای اساسی سیاستهای فعلی، تخصیص بیش از حد منابع بودجهای و ارزی کشور به یارانههای انرژی است. قیمتهای ناچیز انرژی، به جای ترغیب به مدیریت و صرفهجویی، به اتلاف گسترده منابع ملی منجر میشود. این رویه، علاوه بر ایجاد فرصتهای سوءاستفاده، بار مالی قابل توجهی را بر دوش دولت قرار میدهد و از سرمایهگذاری در زیرساختهای حیاتی کشور جلوگیری میکند. ساخت زیرساختهای مناسب، نه تنها بستری برای رشد اقتصادی و جذب سرمایهگذاری فراهم میآورد، بلکه به ارتقای فرهنگ عمومی و توسعه پایدار کمک میکند.
سرمایهگذاری در بخشهای آموزش و بهداشت، نیروی انسانی متخصص و سالمی را پرورش میدهد که میتوانند به عنوان محرکهای اصلی توسعه کشور عمل کنند. همچنین، توسعه حملونقل عمومی میتواند به کاهش وابستگی به خودروهای شخصی و تعادل مجدد مصرف بنزین کمک کند. اختصاص منابع حاصل از ثروت ملی به برنامههایی که به ارتقای فرهنگ، توسعه زیرساختها و بهبود خدمات آموزشی و بهداشتی میپردازند، سرمایهگذاری در آینده کشور است و گامی مهم در مسیر توسعه پایدار به شمار میرود.
با اصلاح سیاستهای یارانه بنزین و استفاده از راهکارهای جایگزین، میتوان به توزیع عادلانهتر ثروت ملی و رفاه واقعی جامعه دست یافت. در حالی که نظام یارانههای فعلی، بنزین را با قیمتی بسیار پایینتر از نرخ جهانی به اقشار مرفه ارائه میدهد، اتکا به یارانههای انرژی به عنوان راهکاری برای حمایت از اقشار کمدرآمد، نه تنها پایدار نیست بلکه میتواند در بلندمدت به زیان کشور تمام شود. اصلاح این سیستم به نفع جامعه و اقتصاد ملی خواهد بود و میتواند زمینهساز تحولی مثبت در مدیریت منابع انرژی و توسعه کشور باشد.
راه حل دیگری که همواره برای مسئولین در دسترس بوده است؛ افزایش قیمت بنزین است. افزایش قیمت بنزین میتواند به کاهش مصرف این سوخت کمک کند، اما کاهش مصرف در این روش نه به دلیل بهبود کارایی یا تغییرات ساختاری بلکه به دلیل کاهش قدرت خرید مردم به وقوع میپیوندد. افزایش قیمت بنزین برای اقشار کمدرآمد جامعه که در حاشیه شهرها زندگی میکنند، فشار اقتصادی بیشتری ایجاد میکند. این افراد به دلیل قیمت بالای مسکن در مرکز شهرها، مجبور به زندگی در حاشیه شهرها هستند و افزایش قیمت بنزین هزینههای رفت و آمد آنها را به شدت افزایش میدهد، که این خود موجب کاهش بیشتر قدرت خرید مردم ضعیف جامعه میشود.
تجربه افزایش قیمت بنزین در سال ۹۸ نشان داد که این نوع تصمیمات میتوانند تبعات فراتر از اقتصاد را به دنبال داشته باشند. افزایش قیمتها، در حالی که ممکن است در کوتاهمدت به تعادل بودجه دولت کمک کند، در بلندمدت میتواند به ایجاد یک چرخه تورمی و نارضایتیهای اجتماعی منجر شود. این امر نشان میدهد که برای حل مسائل اقتصادی، نیاز به رویکردهایی است که فراتر از راهحلهای مقطعی و موقتی باشند و به جای حذف صورت مسئله، به حل ریشهای مشکلات بپردازند.
این افزایشهای دورهای، که به نظر میرسد هر چهار سال یک بار تکرار میشوند، میتوانند به کاهش قدرت خرید مردم منجر شده و تورم را به طور مضاعف افزایش دهند. علاوه بر این، هر دوره افزایش قیمت میتواند مشکلات امنیتی ایجاد کند که نیازمند مدیریت و توجه ویژهای است. هرگونه تصمیمگیری در مورد قیمتگذاری بنزین باید با در نظر گرفتن تأثیرات آن بر اقشار آسیبپذیر جامعه صورت گیرد. این امر میتواند شامل ارائه یارانههای هدفمند برای حمل و نقل یا ایجاد راهحلهای جایگزین برای کاهش هزینههای رفت و آمد، مانند توسعه سیستمهای حمل و نقل عمومی کارآمد و مقرون به صرفه باشد.
افزایش قیمت بنزین ممکن است به کاهش کسری بودجه دولت کمک کند، اما بدون یک استراتژی جامع، این اقدام میتواند به تورم بیشتر، نارضایتی عمومی و حتی ناامنیهای اجتماعی منجر شود که همگی میتوانند تأثیرات منفی طولانیمدتی بر اقتصاد و ثبات جامعه داشته باشند. برنامهریزی دقیق و جامع و ارائه تسهیلات حمایتی مناسب میتواند از بروز این مشکلات جلوگیری کرده و زمینهساز اصلاحات پایدار در سیستم انرژی کشور باشد.
در کنار راهحلهای قدیمی که شامل ادامه وضعیت فعلی و افزایش قیمت بنزین است، یک راهحل جدید نیز مطرح شده است که طرح اعطای سهمیه بنزین به نفر به جای خودرو را پیشنهاد میدهد.
توزیع بنزین به افراد به جای خودروها میتواند به کاهش مصرف کلی سوخت کمک کند و از قاچاق بنزین جلوگیری نماید. این راهحل نیازمند سیستمی دقیق و شفاف برای توزیع است تا از سوءاستفادهها جلوگیری شود. با اجرای این سیستم، افراد تشویق به استفاده از حمل و نقل عمومی، دوچرخه و کاهش وابستگی به خودروهای شخصی خواهند شد. این تغییر میتواند منجر به کاهش تراکم ترافیک و آلودگی هوا نیز گردد.
اختصاص سهمیه بنزین به افراد، امکان مبادله سهمیهها را فراهم میکند که این امر به استفاده مؤثرتر از منابع و جلوگیری از هدررفت بنزین کمک خواهد کرد. این رویکرد میتواند به ایجاد یک سیستم پایدارتر و عادلانهتر برای توزیع یارانههای بنزین منجر شود؛ به گونهای که عدالت اجتماعی تأمین شده و تمامی اعضای جامعه، صرفنظر از داشتن خودرو، از یارانه بنزین بهرهمند خواهند شد. این تغییر سیستم توزیع میتواند تفاوتهای ناعادلانه در تخصیص یارانهها را نیز برطرف کند.
در شرایط فعلی، با در نظر گرفتن قیمتهای جهانی بنزین، به هر خودرو در ایران سالانه مبلغی حدود صد میلیون تومان به عنوان یارانه بنزین اختصاص مییابد. این سیستم باعث شده است افرادی که خودرو ندارند، از دریافت این یارانه محروم بمانند، در حالی که افرادی که چندین خودرو دارند، از مقدار بیشتری یارانه بهرهمند میشوند. این وضعیت نابرابری موجود در توزیع یارانههای بنزین را نشان میدهد و نیاز به بازنگری در سیستم توزیع یارانهها را آشکار میسازد. با تخصیص سهمیه بنزین به افراد به جای خودروها، عدالت در توزیع منابع ملی بیشتر رعایت خواهد شد.
برای موفقیت طرح اختصاص سهمیه بنزین به افراد، توسعه زیرساختهای مناسب ضروری است. این شامل راهاندازی سیستمهای جدید برای ثبت نام، تخصیص، و مبادله سهمیهها میشود که باید از نظر امنیتی و کارایی در سطح بالایی قرار داشته باشند. چالش اصلی در اینجا تأمین این زیرساختها است که نیازمند تلاش و سرمایهگذاری دولتی است. اگرچه ممکن است دولت در ابتدا تمایلی به صرف این هزینه و تلاش نداشته باشد، اما مزایای بلندمدت این طرح، از جمله توزیع عادلانهتر یارانهها و کاهش هدررفت سوخت، میتواند توجیهکننده این سرمایهگذاری باشد. این زیرساختها نه تنها به افزایش کارایی کمک میکنند، بلکه به تقویت امنیت انرژی و پایداری محیط زیست نیز منجر خواهند شد.
در نهایت میتوان اذعان داشت؛ اجرای طرح توزیع بنزین به نفر میتواند یک گام بزرگ در جهت بهبود عدالت اجتماعی و مدیریت بهتر منابع ملی باشد. با انجام این تغییرات، کشور میتواند از مزایای کاهش مصرف سوخت، کاهش آلودگی و بهبود کیفیت زندگی برای تمامی شهروندان بهرهمند شود. این روش میتواند به کاهش مصرف بنزین، جلوگیری از قاچاق سوخت و ترویج استفاده از حمل و نقل عمومی کمک کند. با توجه به اهمیت این موضوع، بررسی و توجه به نظرات و برنامههای کاندیداها در مورد این طرح در انتخابات پیشرو از اهمیت ویژهای برخوردار است.
نظر شما