رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم با تأکید بر معنویت و اخلاق به مثابه نیاز اصلی جامعه و جهتدهنده همه حرکتها و فعالیتهای فردی و اجتماعی و با توجه به تهاجم روزافزون دشمنان و کانونهای ضداخلاق و معنویت به دلهای پاک جوانان و نوجوانان و نونهالان مسئولیت خطیر نهادهای حاکمیتی، غیر حاکمیتی و اشخاص را برای ایفای نقش هوشمندانه و مسئولانه خود خاطرنشان کردهاند. در همین راستا پژوهشکده زن و خانواده، موضوع رویکرد مقاومتی به خانواده را به مثابه یک کلانپروژه، در برنامه راهبردی خود جای داد که برگزاری همایش بینالمللی «خانواده مقاوم؛ چالشهای اخلاقی در جهان متحول» یکی از آنهاست و چکیده مقالات پژوهشگران و اندیشمندان براساس محورهای این همایش در قالب کتاب منتشر شده است.در ادامه چکیده مقاله ادریس هانی، عضو هیئت علمی دانشگاه دارالحکمه رباط مراکش با عنوان «خانواده؛ مرجع ارزشهای بزرگ بشری» را با هم میخوانیم.
سخن از خانواده در چارچوب مقاومت و پایداری، آخرین سنگر ارزشهای بزرگ هستی و ماهیت بشری، در این کره خاکی نیازمند بررسی ابعاد گوناگونی است. در این نوشتار با عنوان هولوگرام ارزشها به این موضوع میپردازیم. منظور از هولوگرام ارزشها این است که این ارزش، دیگر ارزشها را در خود دارد و متضمن آنهاست. احیای دوباره منظومه ارزشها نیازمند وجود ارزش بنیادین و والایی است؛ که ثبات و وجود دیگر ارزشها را تضمین کند تا به عنوان یک چارچوب معرفتی در فرایند بیداری تمدنی، مفهوم خانواده و تقویت آن به این ارزش بنیادین متکی باشد.
این مقاله به دنبال تحلیل رابطه تکاملی میان ارزشها در چارچوب متغیر اصلی و والاتر است. همچنین به دنبال معرفی کانونیترین ارزش به عنوان تضمینکننده تعادل در هویت بشری است. به طوری که ارزش آزادی در چارچوب همین متغیر اصلی و ارزش بنیادین بازتعریف شود تا از این رهگذر مغالطه بزرگ یا خطای بزرگ که درصدد فروپاشی منظومه ارزشها از درون است، از بین برود؛ چرا که با این مغالطه و سفسطه ارزش آزادی، با ارزشهای دیگر ناهمگون میشود و فراتر از آن باید گفت؛ این فهم غلط از ارزش آزادی، باعث شده منظومه اخلاقی بشر دچار اختلال و تضاد شود.
بیتردید امتهای بهتر و رشدیافته از دل این مدل تمدنی رو به انحطاط متبلور نمیشود. اما برای کاستن از شدت این انحطاط باید بحثها و گفتوگوهای عمومی گستردهای به راه بیفتد تا خانواده به عنوان نهاد تضمینکننده استمرار دیگر ارزشها بر این انحطاط، پیروز شود، زیرا امتهای بهتر و جایگزین تمدن کنونی بشری نمیتواند از محیطی سربرآورد که ارزشهای انسانی به ارزشهای بازارمحور و تعاملات سرمایهداری گره خورده است و مادی گرایی مرجعیتی یافته که به ابعاد معنوی انسان بی توجه است.
مقاله پیشرو به این پرسش هستیشناسانه اهتمام دارد؛ چراکه بحران هستیشناسانه جاری در تمدن بشری به وجود انسان ارتباط وثیق و کاملی دارد. زیرا فروپاشی ارزشها بازتابی از بحران هستیشناسانهای است که جهان به آن دچار شده است.
این مقاله بر این نکته تأکید میکند که خانواده یک نهاد طبیعی و غریزی پرورشدهنده نوع بشر نیست. بلکه باید به آن به عنوان پناه و مرجع ارزشهای بزرگ بشری و نهاد پرورشدهنده هستی توجه کرد، زیرا در درون خانواده است که ملکههای اخلاقی، زیباییشناختی و هستیشناسی انسان رشد میکند. چراکه انسان به هنگام تولد درون یک وجود(نهاد) گروهی و اجتماعی به نام خانواده، دیده به جهان میگشاید و اولین پناه وجود انسان همان خانواده است. تمدن بشری معاصر به دلیل جنگ تمدنی بر سر نهاد خانواده، به دنبال این است که بشر را از خانواده جدا و آن را آواره کند.
نظر شما