تا هنگامی که کارگزار از نظر فرهنگی رشد نکرده باشد، ثروت برای جامعه بیش از آن که نعمت باشد، نقمت است. سیاست مبتنی بر خدمت به مردم، هرگز صرفاً با توسعه سیاسی صرف ایجاد نمی‌شود و توسعه اجتماعی نیز آنچنان با پیوست‌های فرهنگی گره خورده است، که تصور آن به تنهایی دشوار است.

فرهنگ، مسیر تعالی اخلاق و معنویت در جامعه

بیشتر از دو هفته است که در فراق رئیس جمهور شهیدمان اندوهناک هستیم. خادمِ مردمی که بنا بر شهادت رهبر معظم انقلاب، مرد کار و عمل و خدمت و صفا و صداقت بود و برای خدمت شب و روز نمی‌شناخت. حالا در برهه حساس انتخاب زودهنگام رئیس جمهور دیگری در تراز انقلاب اسلامی قرار داریم.

در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام دکتر سید مهدی علیزاده موسوی، نماینده دفتر مقام معظم رهبری در بنگلادش و معاون نماینده ولی فقیه در شبه قاره هند به اهمیت فرهنگ در جامعه پرداختیم. فرهنگی که آن را عامل اصلی نشاط و حیات جامعه می‌دانیم و در توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و انسانی و اخلاقی نقش مؤثری دارد و لازم است منتخب و خادم جمهور بیش از هر چیز به آن توجه داشته باشد.

فرهنگ، مسیر تعالی اخلاق و معنویت در جامعه

توسعه فرهنگی ضرورت توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی

دکتر علیزاده موسوی در ابتدا با بیان اینکه انگیزه رهبران انقلاب اسلامی ایران، پیش از هر چیز تحول فرهنگی بود، می‌گوید: هر چه از دهه‌های نخست انقلاب جلوتر آمدیم، اولویت فرهنگ به محاق رفت و امور دیگری مانند اقتصاد، سیاست و اجتماع جای آن را گرفت و فرهنگ رفته رفته به امری تزیینی و فانتزی تبدیل شد. غافل از آن که رشد اقتصادی بدون پیوستار فرهنگی رشدی نامتوازن و حتی حرکت به سوی جامعه‌ای طبقاتی و دور از عدالت اجتماعی است. جامعه‌ای که در آن به مسئولیت‌پذیری، همنوع دوستی، اخلاق حسنه، قناعت به همراه سختکوشی، امانت داری، تمرکز بر خانواده، میهن پرستی، صداقت، قانونمداری، امید و مثبت اندیشی و دهها صفتی که برای رشد معنوی و مادی انسان مورد نیاز است، توجه نشود، هر چند این جامعه از نظر مادی ثروتمند شود، هرگز به آرامش و کامیابی نخواهد رسید. چه این که رشد اقتصادی به دون این آموزه‌ها، انحصار طلبی، تکاثر ثروت و خودپرستی را دامن خواهد زد و شکاف های طبقاتی را عمیق خواهد کرد.

ایشان با ذکر نمونه‌ای توضیح می‌دهد: فردی که قناعت، امانت و رضایت را در کنار سختکوشی نیاموخته است، با چه میزانی از ثروت ارضا خواهد شد؟ این که سه هزار میلیارد نیز نمی‌تواند فردی را سیر کند، علتش را باید در فقر فرهنگی جستجو کرد. البته چه بسا اگر دیگران نیز جای او بودند، همین مسیر را می‌رفتند. قصابی که در کنار گوشت چربی بیشتری می‌گذارد، کاسبی که گران فروشی می‌کند، محقق و استاد دانشگاهی که در تدریس و پژوهش کوتاهی می‌کند اگر به نسبت نگاه کنیم، گاه وضعیت بدتری از آن اختلاس‌گر سه هزار میلیاردی دارند. شهید محمد باقر صدر می‌فرمود: هی نگویید مأمون بد بود و چه کرد؟ با خود بیاندیشید که اگر شما در آن شرایط و به جای او بودید، چه می‌کردید؟

فرهنگ کالایی لوکس و زینتی نیست

این دکترای علوم سیاسی اظهار می‌کند: با وجود اهمیت و اولویت توسعه فرهنگی، این بعد حیاتی، همواره در انتهای فهرست اولویت‎های دولتمردان بوده است. کافی است نگاهی به مناظره‌های ریاست جمهوری در چند دوره اخیر بیافکنیم. چند درصد آن اختصاص به راهبردها و راهکارهای آنان در عرصه رشد فرهنگی جامعه داشته است؟ سخن از سفره مردم، فقر، نابرابری و شکاف عمیق طبقاتی، تکاثر ثروت، تنها با برنامه‌های  اقتصادی از میان نمی‌رود. تا هنگامی که کارگزار از نظر فرهنگی رشد نکرده باشد، ثروت برای جامعه بیش از آن که نعمت باشد، نقمت است. سیاست مبتنی بر خدمت به مردم، هرگز صرفاً با توسعه سیاسی صرف ایجاد نمی‌شود و توسعه اجتماعی نیز آنچنان با پیوست‌های فرهنگی گره خورده است، که تصور آن به تنهایی دشوار است. تمامی این موارد را اضافه کنید به جان‌ها، اموال و رشادت‌هایی که برای تحول فرهنگی در طول انقلاب اسلامی، هزینه شده است.

دکتر علیزاده موسوی تصریح می‌کند: این موارد هرگز به این معنا نیست که مشکل از مردم است که این ملت نجیب، بارها در سخت‌ترین شرایط در کنار آرمان‌هایش ایستاده است که نمونه آخرش تجلیل از رئیس جمهور شهیدشان بود که با تمام وجود سنگ تمام گذاشتند. علیرغم مشکلات اقتصادی و گرانی‌های اخیر، مردم نشان دادند که برای صداقت، مسئولیت پذیری و سخت کوشی همراه با اخلاص، بیش از هر چیز ارزش قائلند. روی سخن سیاستگذاران و دولتمردانی هستند که با وجود هشدارهای بسیار زیاد مقام معظم رهبری، همواره فرهنگ را کالایی لوکس و زینتی تصور می‌کنند که اولاً مخصوص گروه نخبگان جامعه بوده و ثانیاً آخرین اولویت زمامداران است. تأثیر چنین نگاهی نیز در وضعیت فرهنگی کشور کاملاً قابل مشاهده است. علوم انسانی ما که قرار بود راهبر انقلاب اسلامی در دنیای سکولار امروز باشد، عملاً خود سکولار است و هنوز بعد از 40 سال سخن از امکان سنجی علوم انسانی اسلامی است، غافل از آن که چندین نسل را در این سال‌ها با آموزش سکولار در علوم انسانی، از دست داده‌ایم. سبک زندگی از حجاب گرفته تا چشم و هم چشمی و تجمل‌گرایی و روابط سرد خانواده‌ها و اعتیاد به فضای مجازی و... ابعاد دیگر این بحران هستند. ایجاد فاصله میان نهاد روحانیت و مردم که ریشه در اشتغال نخبگان حوزوی در مراکز آموزشی و پژوهشی به عنوان هیئت علمی و یا پژوهش‌گر دارد، عملاً تبلیغ به روز و پرمحتوا را مختل کرده است.

فرهنگ اولویت است

این استاد حوزه و دانشگاه بیان می‌کند: بر همه ترک فعل‌هایی که در عرصه فرهنگ انجام شده است، تهاجم فرهنگی بی‌امان غرب را اضافه کنید که سالیان سال است مقام معظم رهبری در تعابیر مختلف آن را هشدار داده‌اند و به ویژه پیرامون فضای مجازی فرمودند که اگر من جوان بودم، در این حوزه به فعالیت می‌پرداختم و نهایتاً که نتیجه‌ای نگرفتند، توصیه به «آتش به اختیار» استفاده کردند. این بدین معنا نیست که در کشور آثار فاخر فرهنگی تولید نمی‌شود اما از جنبش و انقلابی که هدفش تحول فرهنگی بوده است و رسالت ایجاد تمدن نوین اسلامی را دارد، بیش از این انتظار می‌رود. مشکل اساسی ما عدم وجود نهادها و سازمان‌های فرهنگی نیست چرا که دهها مرکز و مؤسسه و سازمان و نهاد عریض و طویل در طول این سالها تأسیس شده‌اند که در ظاهر به کار فرهنگ مشغول اند، مشکل همه آنها این است که به کار فرهنگی به عنوان یک شغل می‌نگرند تا عاملی تحول آفرین و مقدس. فکر حقوق آخر ماه و تعاونی مسکن و بن خوابار و در میان مسئولین نیز ارائه گزارش‌های پرطمطراق با عکس‌های فعالیت در کاغذهای گلاسه و اندیشکده‌های فرهنگی نیز تلاش برای ارتقای علمی در قالب تألیف مقالات علمی پژوهشی و اسکوپوسی، حوزه فرهنگ را حوزه درآمدزایی و اقتصادی کرده است. چنین فضایی دو مشکل اساسی را فراروی عرصه فرهنگ این کشور قرار داده است. نخست آن که نگاه به فرهنگ نگاهی سودآور و تجاری و اقتصادی شده است و دوم فقر نظری ناظر به بحران ها و نیازها، کاملاً احساس می‌شود. پژوهش‌ها بیش از آن که ناظر به عالم واقع و نیازها باشد و راهکارهای عملی ارائه دهد، بیشتر انتزاعی و کتابخانه‌ای و ایده‌آلی شده است.

دکتر علیزاده موسوی در پایان با بیان اینکه غرض از بیان این سخنان این نیست که رئیس جمهور فعال مایشاء بوده و تمام امور فرهنگی در دست اوست؛ می‌گوید: هدف این است که در کنار ارائه برنامه‌های اقتصادی، اولویت را برنامه‌های فرهنگی قرار دهیم. آن هم نه فرهنگ در معنای حداقلی آن که همان فیلم و موسیقی و هنر است، بلکه در تمامی ابعاد ارزشی و هنجاری. جامعه و نامزدها را بر اساس برنامه‌هایی که برای حوزه فرهنگ دارند، قضاوت کنیم. نگوییم فرهنگ به حوزه اجرا ارتباطی ندارد بلکه همان گونه که گفته شد، امروز ثابت شده است که هر برنامه‌ای حتی اقتصادی دارای پیامدها و آثار فرهنگی است که اگر به درستی توجه نشود، حتی آثار اقتصادی را نیز از میان خواهد برد. شاید مقدمه داشتن چنین برنامه‌ای، داشتن روحیه ارزشی، فرهنگی و جهادی باشد، نه بروکراتیک و تمرکز بر اهداف اقتصادی لیبرال که در صورت موفقیت، جامعه ما را نهایتاً شبیه جامعه بحران زده امریکا خواهد کرد. روش و منش رئیس جمهور شهید و فقید حضرت آیت‌الله رئیسی و همراهان وی نشان داد که مردم اگر رویکرد ارزشی و جهادی ببینند، آماده جان فشانی‌ هستند.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.