به گزارش قدس آنلاین، او در نخستین سال آغاز قرن یازدهم هجری به دنیا آمد. زمانه زندگی او، زمانه اوجگیری سلطنت صفویان بود و شاهعباس در اوج اقتدار خود توانسته بود اصفهان را به یکی از مهمترین و پررونقترین شهرهای منطقه تبدیل کند. خانواده صائب از خانوادههای مهم و معتبر زمانه خود بودند که در هنر و فرهنگ دستی داشتند. عموی او یکی از چیرهدستترین خوشنویسان روزگار خود بود و خانواده آنان از خانوادههایی بودند که شاهعباس آنها را از تبریز به اصفهان کوچاند تا در رونق و اعتبار پایتخت، سهم بازی کنند.
تغییر در زندگی اجتماعی
صائب بیشک مشهورترین و مهمترین چهرهای است که در شاخه ایرانی سبک هندی درخشید و به عنوان نماد این سبک شعری، مشهور شد. سبک هندی پاسخی بود که شاعران قرن دهم هجری به بعد، به نیازهای زمانه خود دادند. در دورانی که جهان دچار تغییراتی شده و شیوه تعامل مردم زمانه با شعر و ادبیات تغییر کرده بود، ظهور سبک هندی با ویژگیهایی که دارد، طبیعی بود. در آن دوران، صنعتی شدن و رونق اقتصادی اصفهان و بیشتر شهرهای بزرگ نیاز به تفریح را در جامعه به وجود آورد و همین نیاز با رونق گرفتن مراکز تفریح و جمع شدن مردم برای گذراندن اوقات به خصوص در قهوهخانهها، بازیها و سرگرمیهای تازهای چون شعرخوانی، مسابقه شعر ساختن و مانند آن را به وجود آورد. طبیعی بود با رواج چنین نگرشی به شعر، دیگر کلیگوییهای عرفانی و عاشقانه، نیاز مردم عامه را پاسخگو نبود به همین دلیل مضمونهایی از دل زندگی اجتماعی مردم مورد توجه شاعران قرار گرفت. شاعران سعی کردند در ریزترین جزئیات زندگی عادی و مظاهر جدید تمدن همچون عینک و ساعت، دقیق شوند و از آنها مضمون بیرون بکشند. این مضمونیابیها سبب حیرت و لذت مردم میشد و به این ترتیب شاعرانی که مضمونیابیهای غریبتری پیدا میکردند، در نزد مردم شاعرتر بودند.
اهمیت صائب در شعر
در این روزگار بود که زبان و تخیل شاعرانه اندک اندک پس رفت و جایش را به خیالانگیزیهای غریب داد. از سوی دیگر خارج شدن شعر از انحصار ادیبان و طبقه فاضل روزگار موجب شد گروه زیادی از مردم عادی که ذوقی در شعر داشتند، مطرح شوند. به همین دلیل است که دایره شاعران گسترده شد و به همین اعتبار بسیاری از کسانی که در مقدمات زبان و اندیشه دچار مشکل بودند، موفق شدند اسم و رسمی به هم بزنند. صائب هم شاعر مضمونیابی است و مضمون آفرینیهای او در همان الگوی شعر سبک هندی، از بسیاری از شاعران زمانه خود بالاتر و بیشتر بر اصول زیباییشناسی شعر منطبق و زبان شعری او هم در اوج است. اگر قصیدههای او را بخوانید، متوجه میشوید صائب در زبان شعر جایگاهی بلند به اندازه بهترین شاعران روزگار پیش از خود داشته است. اگر شاعرانی مانند صائب نبودند، ابتذال و پسروی در شعر، ادبیات قرن یازدهم را چنان در خود غرق میکرد که دیگر نشانی از شاعران فحل و زبانآور به جای نمیماند اما خوشبختانه شاعری چون صائب در همان ابتدای قرن ظهور کرد و با زندگی هشتاد ساله خود توانست شعر را از بیارزشی و ابتذال نجات دهد. تقابل میان شاخههای هندی و اصفهانی شعر سبک هندی در میزان تسلط آنان بر زبان شعری خود را نشان میدهد. گرایش هندی به شعر سبک هندی که در شاعران زاده و پرورده هند ایجاد شده بود، اغلب از نظر زبانآوری به گرد پای شاعرانی چون صائب که فارسیسرایان بهتر و مسلطتری بودند، تکرار نشد. به همین اعتبار اگر شعر مشهورترین شاعر شاخه هندی سبک هندی در قرن یازدهم یعنی عبدالقادر بیدل دهلوی را با شعر مشهورترین شاعر شاخه اصفهانی سبک هندی یعنی صائب مقایسه کنید، شعر صائب از این نظر بهتر و هنرمندانهتر است.
شاعری قدر دیده
صائب نه تنها در میان عامه مردم، شاعر معروف و محبوبی بود بلکه در دربارها و محافل نخبگانی زمانه خود هم به عنوان بهترین شاعر دوران قدر دید. او در دوران سلطنت شاهعباس دوم، ملکالشعرای دربار صفویان شد و مهر اعتبار و ارزشمندی روی نام این شاعر خورد. او نه تنها این اعتبار را در ایران بدست آورد که در دربار حاکم کابل و در دربار شاه جهان در هند همواره چشم و چراغ دربار بود و مورد احترام شدیدی واقع شد. نمیتوان این اعتبار را تنها به خانواده و کاریزمای ناشی از جایگاه فرهنگی او نسبت داد بلکه شعر او خود بهترین گواه برای این اعتبار و آبرو بود.
تأثیرگذاری پس از خود
این شاعر قرنها پس از خود نیز مورد توجه و سبب اثرگذاری روی گروهی از شاعران ایران بود. بسیاری از شاعران ایرانی که بعدها تحت تأثیر شعر سبک هندی قرار داشتند، از شاخه ایرانی این سبک یعنی شاخه اصفهانی آن تأثیر گرفته بودند. شاعرانی چون امیری فیروزکوهی و محمد قهرمان شیفته صائب بودند. موج علاقه و توجه به شاخه هندی شعر سبک هندی به خصوص شعر بیدل پس از انقلاب در ایران پدید آمد و شعر صائب در دوران پیش از انقلاب پیشتاز این تأثیرگذاری بود. شاعرانی که بعدها تحت تأثیر صائب قرار داشتند، در زبان شعری گاه از خود او هم هنرمندتر بودند اما واقعیت این است که خیالانگیزی و مضمونیابی شعر صائب در شعر آنان تکرار نشد.
نظر شما